Roghayeh·۸ ماه پیشامان از نمیدانم هادر دلم آشوب هاست نه به فراغ دوری از جسم بلکه بالاتر میزند بیرون گاهی تجمع اشک در چشمانم و دور میشوم تا کسی با این حال و احوالات من، رو در ر…
Roghayeh·۹ ماه پیشقسمتی از قلبم برای توتو تکه ای از وجود خودت را در من گم کرده ای نه، شاید هم از قصد این کار را کرده ای که یک روزی به آغوشت برگردم آیا مرا مانند قبل میپذیری ؟ آیا…
Roghayeh·۹ ماه پیشدر انتهای شب...تو مانند آهن ربا مرا به سمت خود میکشانی ... آنگاه که هوا تاریک میشود، سکوت شب مرا فرا میخواند ،اسمم را به زبان می اورد و به سویش ر…