
.
شخصیتهای تاریخی مورد علاقه من (۱)
کشیش شیطان
سالن کوچک، سرد و نمور است. کم نور و تنشزا. استرسم دو برابر شده.
این ترسها مانع ما نمیشود. هر طور که شده، او را میکشیم.
آن کشیش لعنتی که مغز ملکه و تزار را آلوده کرده، کشورمان را بهم ریخته و نام مسیح وکلیسا را لکه دار کرده.
اما اگر موفق نشویم! اگر انتقامش را شیطان از فرزندانمان بگیرد چه؟
چند دقیقه بعد، راسپوتین روبه روی من، پشت میز غذا نشسته. مثل گراز، غذا میخورد. به دوستانم دور میز نگاه میکنم. برایم سر تکان میدهند.
یعنی وقتش رسیده!
پای شیرین زهرآلود را جلویش میگذارم. وحشیانه آن را نشخوار میکند. منتظر میمانیم. هیچکداممان نمیتوانیم برق چشمهایمان را بپوشانیم.
اما... پس چرا نمیمیرد؟!
شعفمان به ترس بدل شده...
اولین باری که او را توی صفحهی کامپیوتر دیدم، پنج سالم بود. از همان موقع به نظرم آدم جالبی میآمد ولی اسمش را نمیدانستم.
راسپوتین، آن جادوگر بدجنس را میگویم.
دفعهی بعدی او را در قسمت سوم فیلم کینگزمن دیدم. دست بر قضا آنجا هم از راسپوتین خوشم آمد. تازه آن جا فهمیدم که راسپوتین یک آدم واقعی یک جای تاریخ توی یک جای دنیا بوده.
من هم که عاشق تاریخ روسیه، تصمیم گرفتم، کتابش را از کتابخانه قرض کنم.
یک نفس خواندمش. برای خودم هم عجیب است که چرا انقدر این شخصیت برایم جذاب است!
راسپوتین، معروف به کشیش شیطان، پسری که شیطان او را برگزید و تا لحظهی آخر عمرش، از او مراقبت کرد تا گند بزند به یک مملکت.
آدم عجیبی بوده. اینکه از این فرد خوشم میآید صرفاً به خاطر مریض بودنم نیست. گذشته، مسیر زندگی، مدل گندکاریهایش، نفوذش توی دربار و آن چهرهی مذهبی، همه، آدم را خزان میکند.
به شدت توصیه میکنم با این کشیش شیطانی آشنا شوید.
پینوشت: اون اول، بخشی از کتاب نیست. تصور من از حضورم توی شب قتل راسپوتینه.
#ورق_روایت
#ورق_کاهی
آدرس ایتا: https://eitaa.com/saidehnote
آدرس بله: @varaghkahi
✨🌿