ویرگول
ورودثبت نام
علی بهاری
علی بهاری
علی بهاری
علی بهاری
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

ایوانکا و تیفانی: دو خواهر، دو شوهر، یک قایق

روزنامه نیویورک تایمز که رابطه‌اش با دولت ترامپ چیزی شبیه رابطه رجانیوز با دولت مسعود پزشکیان است گزارشی مفصل علیه داماد کوچک ترامپ کار کرده و جوری آبروی بنده خدا را برده که بعید است حاج خانم فعلا به خانه راهش بدهد. ماجرا از این قرار است که آقای مایکل بولوس، داماد دوم دونالد ترامپ (شوهر تیفانی ترامپ) با باجناق یهودی‌اش یعنی آقای جراد کوشنر معامله کرده. تا اینجای کار مشکلی نیست. در مملکت مترقی خودمان باجناق‌ها با هم خوبند و گاهی هم معامله‌های خوبی می‌کنند.

مشکل از جایی شروع می‌شود که باجناق کوچک، سر کوشنر خان کلاهی گذاشته به گشادی دهان پدر خانمش. یعنی با شریکش یک قایق لوکس پنجاه متری را به آقا کوشنر که همسر بانو ایوانکا است ۲/۵ میلیون دلار گران‌تر فروختند. مثلا قایق ۱۰ میلیونی را ۱۲/۵ به پاچه بنده خدا فرو کردند.

احتمالا موقع معامله بهش گفته: «جراد جان! به جان خودم که نه، به جان دخترهای حاج دونالد پشیمون نمیشی. این قایق نو نوئه. پول لازمم و الا به عیسی مسیح که هیچ کدوم‌مون بهش اعتقاد نداریم نمی‌فروختم. حالا که اومدی پای معامله بذار این هم بگم. قایق مال جنیفر لوپزه. کلا سه بار باهاش رفته ساحل فلوریدا دور دور. دفعه آخر با یه نره خر آشنا میشه و سوارش می‌کنه. منتهی چون باهاش کات کرده، قایق خاطرات بد گذشته رو یادش میاره و واسه همین زیر قیمت رد کرد. اتفاقا مایوی یارو هم جا مونده بود که دیشب برش داشتم و کادو دادم به حاج دونالد.»

این معامله شیرین احتمالا به قطع رابطه دو تا خواهر یعنی ایوانکا و تیفانی منجر شده. ایوانکا هم هر شب قبل خواب دو ساعت به جراد غر می‌زند که «خاک بر سرت از باجناق نیم‌وجبی‌ات خوردی و آبروی یهود و یهودی رو بردی»

البته این که بتوانی کلاه یک یهودی را که خودش خدای کلاه‌برداری، رباخواری، دزدی و زمین‌خواری است برداری آپشنی است که فقط مایکل بولوس دارد. بتوانیم جذبش کنیم قطعا مکمل خوبی برای برادر بابک خواهد بود که با هم تحریم خنثی کنند و اشتغال بزایند.

اما ماجرای کلاه‌برداری مایکل به باجناقش محدود نمی‌شود. پسر خاله مایکل، جیمی فرانجی یک سعودی خرپول را به مراسم عروسی مایکل خان دعوت می‌کند. حالا این بابا کیست؟ تاجری که پولش از پارو بالا می‌رود و محمد بن سلمان، سرمایه‌اش را در عربستان بلوکه کرده بود. به جیمی می‌گوید: «تو رو قسم میدم به حجاب خانم و خواهر خانمت، منو دعوت کن بیام با ترامپ چهار تا عکس بگیرم و مخش رو بزنم که اون هم مخ ممد بن سلمان رو واسم بزنه بلکه از بابای خرش بیاد پایین و این سرمایه‌های ما رو تو عربستان آزاد کنه.» جیمی هم جواب می‌دهد: «داداش همین جوری خشک‌خشک که نمیشه.» و خلاصه شیتیل تپلی از تاجر سعودی می‌گیرد تا برایش دعوت‌نامه بفرستد. سعودی هم همین‌جور دست به دشداشه منتظر که الان دعوت‌نامه می‌آید، الان می‌آید و خلاصه حنابندان و عروسی و پاتختی هم برگزار می‌شود و خبری از دعوت‌نامه نمی‌شود.

البته سخنگوی جناب مایکل بولوس – کفم برید وقتی فهمیدم سخنگو دارد. فکر می‌کردم فقط هیئت دولت سخنگو می‌خواهد – همه این‌ها را تکذیب کرده و گفته: «به پاکی دامن آقا ترامپ همه اینها چرت محضه. قضیه سعودیه که از بیخ و بن دروغه و تف به ریش پدر هر کس که درآورده. این آقا یه بدهی داشت که با مایکل جان صاف کرد. دعوت از اون بابا واسه عروسی مایکل هم هیچ ربطی به پسرخاله مایکل نداشته. قضیه قایق هم تقطیع شده. (دیدید در ایران هم مد شده؟ یارو رفته به اول و آخر مملکت فحش داده و تهش برای اطمینان گفته یک یکشون خدا شاهده. فیلمش که درآمده گفته این تقطیع شده. قبلش داشتم از دستاوردها می‌گفتم) اصل ماجرا این است که آقا مایکل در معامله قایق چیزی حدود ۳۰۰ هزار دلار سود کردند. یعنی همان نرخ اتحادیه. آقا مایکل سر سفره پدرشان، همبرگر حلال خوردند و برای باجناقشان که از برادران یهودی‌اند احترام ویژه‌ای قائلند و به خاطر یه چُس سنت سود بیشتر وسط رابطه فامیلی دستشویی نمی‌کنند

خلاصه تا اینجای کار سر و تهش را هم آورده‌اند و دیگر هم نزدند که بیش از این بو بلند نشود ولی با شناختی که از ترامپ داریم این قصه احتمالا سر دراز دارد.

قایقکاخ سفید
۰
۰
علی بهاری
علی بهاری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید