با گسترش فضای مجازی خیلیها میخوان تخصصشون رو تو این فضا عرضه کنند و پولی به جیب بزنند. تا اینجای کار مشکلی نیست. مشکل از جایی شروع میشه که برخی از این خیلیها تخصصی ندارند ولی خیلی مایلند پولدار بشن. این میشه که به جینگولکبازی و فریبکاری روی میارن.
مثلا طرف پیج زده: فروش بسته رابطه مهرورزانه با همسر شامل چگونه همسرم را عاشق کنم؟ چطور وفاداری را به اوج برسانیم و چگونه دیوانه هم بشویم؟ بعد خودش سابقه چند تا ازدواج موفق داره! اولی رو به خاطر مشکلات خانوادگی طلاق داده، دومی رو کتک زده ولی چون دخترداییاش بوده، صرفا دیه گرفته. سومی هم به خاطر غصه دق کرده. جالبه قسط اول دیه دختردایی رو هم از فروش همین پکیجها میده. تازه خود دایی هم «چگونه از بچه خواهر مهریه بگیریم» میفروشه.
طرف تا دو سال پیش فکر میکرد سبد بورسی یه نوع سبد مسافرتیه. از همینها که عمو قدرت اینها آبیاش رو دارند. حتی مورد داشتیم رفته دم این مغازهها که از شیر مرغ تا جون آدمیزاد سی تومنه. گفته «سبد بزرگ دارید؟» فروشنده گفته: «واسه چه کاری؟» گفته: «میخوام سبدگردانی کنم. باید دارای قطر و ضخامت باشه.» بعد اومده دوره گذاشته: «چگونه از نرخ طلا، بورس را پیشبینی کنیم؟» یا اون یکی، تا هفته پیش فکر میکرد نفت همون بنزینه که یکم جوشوندنش. الان واسه مدیرهای زیردستش دوره گذاشته «چگونه با فاینانس خارجی، میادین نفتی را توسعه دهیم»
نکته دیگه اعتماد دورهفروشها به روشهای خودشونه. طرف نوشته «آموزش آب کردن شکم و پهلو به روش اصلاح مزاجِ بوعلی سینا» داداش خود بوعلی این اواخر اسبسواری میکرد شکم پهلوش رو آب کنه.
حالا بگذریم از این که مزاج ادمین پیج، صفرایی بوده و این قدر دلستر استوایی خورده الان سرفه میکنه بلغم دفع میشه ازش. پهلوهاش اندازه سر کلاهک جنگی موشک کروزه و نافش هم این قدر گوده تهش کلا نیروی گرانشی نداره. جوری که نولان میخواست بعضی سکانسهای Interstellar رو تو ناف ایشون بگیره ولی چون بوی محیط، عوامل رو خفه میکرد بیخیال شدند.
خلاصه که هیچ موفقیتی بدون تلاش به دست نمیاد. خودمون رو گول نزنیم و جیب این دورهفروشها رو الکی پر نکنیم.
همین یادداشت در سایت دفتر طنز: http://dtnz.ir/?p=324342