ویرگول
ورودثبت نام
علی بهاری
علی بهاری
خواندن ۵ دقیقه·۶ ماه پیش

دولت کریمه چه فرقی با دولت فخیمه داره؟

فرق که زیاد داره. مثلا مدیران بانک‌ها اگه تو دوره حضرت، زیرآبی رفته باشند، باید برن اداره کل بازرسی مکه. اگه پاک باشند که هیچی دوباره مشغول کار میشن اما اگه حقه‌بازی کرده باشند از بانک و اقتصاد میان بیرون و تبعید میشن به جزیره خضرا و اونجا باید برن بالای درخت، نارگیل پایین بندازن و هر چند دقیقه یه بار هم یه صدای خاص دربیارن که معلوم بشه وظیفه صنفی‌شون رو خوب یاد گرفتن. چون بعضی‌ها فکر کردن دولت حضرت هم مثل این دولت‌هاست. طرف تا دیروز با کاپشن محمود عکس انتخاباتی می‌گرفت، تو دولت بعد، عکس کلید رو گذاشت پروفایلش و الان هم وقتی به خانم سومش پیامک میده: «عجیجم امروز ناهار چی داریم؟» زیرش هشتگ می‌زنه سید محرومان. خوب چنین مدیری حتما با خودش میگه «مگه با ظهور امام زمان چه اتفاقی می‌افته؟ فوقش روش تبلیغاتمون رو عوض می‌کنیم و میگیم کسانی که در بانک ما سرمایه‌گذاری کنند به قید قرعه از جوایز زیر بهره‌مند خواهند شد:

- کمک هزینه سفر به مسجد سهله

- فیش تبرکی مسجد مقدس جمکران به تعداد اعضای خانواده

- کمک هزینه سفر سیاحتی – زیارتی به جزیره خضراء

- ده نفر شتر سرخ‌موی مدینه

- و ده ها جایزه نقدی و غیر نقدی دیگر. فراموش نکنید هر پنجاه درهم در هر روز یک امتیاز.

خلاصه ما بانکی‌ها کار خودمون رو بلدیم.»

نه خیر آقاجون! از این خبرها نیست. اون 313 تا حواسشون به همه چی هست. حال مردم رو بگیری حالت رو می‌گیرن.

اما ماجرا فقط محدود به بانکی‌ها نیست. همه اصناف با ظهور دولت مهدوی تغییرات مهمی رو تجربه می‌کنن. با بازیگرها شروع می‌کنم. مطمئنم بازیگرها در دوران دولت مهدوی دیگه مجبور نیستند خوانندگی کنند. چون اونهایی‌شون که واقعا بازیگرند اینقدر پروژه خوب بهشون پیشنهاد میشه که لنگ بلیط این کنسرتهای آبکی نباشند. اونهایی‌شون هم که فقط با پارتی و پول و خوشگلی اومده باشند یا باید کلا بازیگری رو بذارن کنار یا نقش‌هایی در حد سارا و نیکا بازی کنن.

تو دولت حضرت، نمیشه هم‌زمان با ستاره جون بری رستوران و با مریم دافی شمال و با رکسانا قرار کوه‌نوردی بذاری و تازه شب هم نوک کوه چادر بزنی! اون موقع از این خبرها نیست. تو بیست سالگی یکی رو می‌گیری و بهش میگی: «از میان مومنات و صالحات، تو را من برگزیدم و تا آخر حیات خود باهات می‌مانم من الآن الی قیام یوم الدین.»

البته قوانین اون دوره فقط محدود به سبک زندگی‌شون نیست. تو پیجشون هم هر کاری نمی‌تونن بکنن. مثلا نمی‌تونن جنس 200 میلیونی رو بیان 50 میلیون تبلیغ کنن و ملت بدبخت هم فریب بخورند. حتما پلیس مجازی دولت مهدوی، پایه دوربین می‌کنه تو یقه‌شون.

صنف دیگه‌ای که حتما واسه ظهور باید خیلی مراقب باشند قصاب‌هاند. بعضی قصاب‌ها تو این سال‌ها به جای چرخ‌کرده گوسفند و شتر، میکس گاو پیر و خروس عقیم تو شکم ملت ریختن یا مثلا به جای جیگر گوسفند، شش خر به خورد خلق الله دادند، تو دولت حضرت از همون دم خر آویزون میشن.

آخرین صنفی که چهره‌شون بعد از ظهور حضرت دیدنیه، نماینده‌های مجلسند. یعنی به تعداد احسنت‌های مسخره‌ای که گفتند، چلوکباب‌های اضافه‌ای که خوردند، چرت‌هایی که تو صحن علنی زدن، سلفی‌های ضایعی که با خارجی‌ها گرفتن، شاسی بلند‌هایی که به اسم سختی رفت‌وآمد زدن به جیب، ماله‌ای که رو چای دبش کشیدن، قراردادهای خوبی که آتیش زدن، سیسمونی‌هایی که از دولت همسایه آوردن، شفافیتی که رای ندادن، غیبت‌هایی که تو صحن علنی داشتن و از همه مهم‌تر رای‌های ممتنع و خنثایی که دادن، کارگزارهای دولت مهدوی بابت همه اینها حالشون رو می‌گیرن. جوری که نماینده از این که نماینده است پشیمون بشه و بگه: اون کسی که اولین بار، سیاست رو داد دست ما، صندوق رای رو داد دست ما، حزب و روزنامه رو داد دست ما پیداش کونم آ همین میکروفن نطق پیش از دستور رو بکنم تو حلقش و بوگم خدا لعنتت کنه!

اما مدیران حضرت هم ویژگی‌هایی دارن. اولیش اینه که مدیر مهدوی همیشه سر وقت تو اداره حاضره. ساعت 11 صبح کار رو تعطیل نمی‌کنه و بگه الان وقت ناهاره یا مثلا از 10 صبح آستین‌هاش رو بالا نمی‌زنه و بره واسه مقدمات نماز. یکی هم نیست بهش بگه بابا جون تو که سندروم کلیه پرکار داری، تا وقت نماز شصت بار دیگه باید مقدمات رو به جا بیاری. بشین سرجات چایی‌ات رو بخور.

یکی دیگه از ویژگی‌های مدیر مهدوی، اینه که هر کاری بتونه واسه ارباب رجوع انجام میده. یعنی تو هر شعبه‌ای که وارد بشید همونجا کارتون رو تا ته انجام میدن. یعنی دیگه نمیان بگن داداش اینجا شعبه بصره است. این رو باید ببری شعبه مسجد سهله یا مثلا اداره پست سامرا پست پیشتاز کن که سه روز دیگه تو اداره مرکزی مکه برسه به دست خادم الحرمین و از اونجا یه مهر فوری روش بزنن و ایشالا دو روز بعد هم شعبه قاهره بره رو میز بچه‌های اخوان المسلمین. نه خیر. هر اداره کار خودش رو انجام میده.

خصوصیت بعدی دولت مهدوی اینه که مدیرانش از تصمیماتی که میگیرن مطلعند. مثلا اگه یه مدیری دستور بده از فردا نون گرون بشه فردا صبح خودش تو نونوایی نمیگه «عه من الان فهمیدم. کی گرون کردید نامردا؟» مثل کاری که بعضی مسئولین آرژانتین انجام میدن یا مثلا اگه تو یکی از شهرهای حکومت حضرت، مردم معترض بیان تو خیابون و بگن: «نون و پنیر و عدس، مهدی به دادم برس» سریع یاران حضرت نمیگن اینها تفاله‌های سفیانی‌ و دجالند. میگن صبر کن حرف‌هاشون رو بشنویم و مشکلشون رو حل کنیم. یا اگه دو تا شتر پیر و مریض تو دو راهی مدینه و مکه تصادف کنند و همه سرنشینانشون کشته بشن، مسئول مرکز راه‌وری مهدوی نمیگه «اولا شترهای ما همه خوبند و هیچ فرقی با نمونه سفیانی ندارند. ثانیا نگران نباشید. شترسوارها بیمه بودند.» این طور نیست. مسئولیت می‌پذیرند و پیگیری می‌کنن.

دولت مهدویدولت رئیسیظهور امام زمانانتظار فرجطنز مذهبی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید