چند سال پیش سوار اسنپ شده بودم و می‌خواستم از راه‌آهن قم به طرف خیابان آذر بروم. (هر دو منطقه در نزدیکی مرکز شهر و حرم حضرت معصومه علیها السلام است). چهره راننده اسنپ در تاریکی شب و خرابی چراغ داخلی ماشین به درستی پیدا نبود. به نظر میانسال بود با موهای کم‌پشت. موقع سوار شدن، روی شیشه عقب ماشینش اللهم عجل لولیک الفرج بزرگی دیدم. وقتی راه افتاد، چیزی درباره امام زمان پرسید و من هم پاسخ مختصری دادم. (سوال و جواب را یادم نیست). از قرائن فهمیدم اعتقادش درباره مهدویت متفاوت است. پرسیدم: «شنیده‌ام کسی به نام احمد الحسن ظهور کرده و ادعا کرده من نماینده امامم.» با بی‌اعتنایی جواب داد: «آره. من هم شنیدم.» گفتم: «شما می‌دونید چه دلایلی داره؟» جواب داد: «همین قدر می‌دونم که رد کردن حرف‌هاش کار هر کسی نیست». دوباره پرسیدم: «میشه یکم توضیح بدید؟» چند جمله درباره احادیث کتاب غیبت شیخ طوسی و سند و معنای آنها گفت که من خیلی سر در نیاوردم. آخرش گفت: «احمد الحسن از نظر علمی هم از این آخوندها برتره. یه دانشمند آته‌ایست تو انگلیس پیدا شده و یه کتاب نوشته به نام توهم خدا. تنها کسی که تونست جوابش رو بده احمد الحسن بود» سریع گفتم: «آره دیدم. کتاب توهم الالحاد. ولی فقط اون نبوده. پروفسور آلیستر مک‌گراث هم یک کتاب نوشت با عنوان توهم داوکینز. آلیستر، هم زیست‌شناس مولکولیه و هم دکترای الاهیات داره. کتابش هم خیلی قویه» بنده خدا که خودش را در بن‌بست دید سریع با لهجه غلیظ قمی گفت: «آره ولی مِث اون ندونسته جواب بده». تا مقصد، محسن چاوشی پلی کردم و چیزی نگفتم!
