تا به حال شده در این پیجهای اینستاگرامی بچرخید و دورهفروشهای زبان را ببینید؟ طرف پیج زده «آموزش زبان انگلیسی. یک هفتهای مثل آمریکاییها صحبت کنید.» داداش خود رئیس هاروارد ده سال طول کشید زبان یاد بگیرد. تا شش سالگی بهsister میگفت father به father میگفت grandmother.
قیمتها هم خیلی بامزه است. نوشته: «ارزش واقعی این دوره، ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است که ما با تخفیف ۹۵ درصدی، ۱۲۴ هزار و ۹۰۰ تومان میفروشیم». ماسوچوستیها هم در black Friday چنین آتشی به اموالشان نمیزنند.
بعد از پشتیبانی دوره که میپرسید: «ببخشید مدرک تحصیلی استاد چیه؟» جواب میدهد: «استاد خیلی به تحصیلات آکادمیک اعتقادی ندارن. Self-study زبان خوندن. البته فوق لیسانس حسابداری دارن.» اگر این جور است که من هم با مدرک ابتدایی حقوقدانم. کسی هم حرف بزند میگویم اولا ابتدایی قدیم، ارشد الان است. ثانیا من تجربی کار کردم. این قدر از نوجوانی در دادگاهها چرخیدم مسلط شدم.
این عزیزان برای این که مشتری جذب کنند چند وقت دانه میریزند. رایگان کلیپ میگذارند. آموزش رایگان هم قانون دارد. اولین قانونش این است که آن محتوا به هیچ دردی نخورد. مثلا کلیپ گذاشته: میدونید انگلیسیها چجوری میگن «موش تو سوراخ نمیرفت، جارو به دمبش میبست.» داداش اولا انگلیس موش ندارد، سگ و خوک دارد. آخرین موش اونجا جِری بود که تام باهاش موش شکمپر درست کرد.
ثانیا این مثل در ایران مال وقتی است که جاریات را به زور دعوت کردی ختنهسوران پدرام کوچولو، برداشته خواهرش هم با خودش آورده. انگلیسیها از این مراسمها ندارند. نهایتا هالووین که اون هم تازگیها در کشور ما رایج شده. ملت لباس مدیر بانک و دندانپزشک و افسر راهنمایی میپوشند و هالووین بومی میگیرند.
قانون دوم آموزش رایگان این است که آخرش بگویی فلان جمله رو واسم کامنت کن. مثلا درباره گشادی لباس زیر بچه، جمله یاد دادی، بعد به دنبالکننده میگویی واسم کامنت بذار چجوری میگی «شلوارک نینی از آسیتن باباش بزرگتره» بابا خود امریکاییها این جور مواقع شلوارک مایکل را مرجوع میکنند یا میگذارند روی دیوار تا یک رابرت مستحقی بردارد.
اسم پیج هم جالب است. این قدر که در ایران انگلیش ویذ ممد، تقی، حسن، سارا، مریم و نسترن هست تو خود لیورپول نیست. البته این که لیورپولیها مادرزاد مسلطاند هم بیتاثیر نیست. یعنی کار به جایی رسیده وقتی میخواهی پیج زبان بزنی اینستاگرام پیام میدهد «داداش این آیدی قبلا ثبت شده، التماس خلاقیت» طرف مجبور است کلمه اضافه کند. مثلا نوشته انگلیش ویذ ممد؛ سان آف خوشبختی، سعادت یا بدشانسی. یکی نوشته بود «سان آف بیچارگی» که اینستاگرام محتوای مجرمانه تشخیص داده و صفحهاش را بسته بود.
نکته جالب دیگر تقسیم دورههاست. یعنی طرف آمده یک دوره مکالمه زبان را که کلا ۵۲ هزار تومن میارزد -البته اگر از دستفروشهای زیر گذر بگیری با یک جفت جوراب و دو تا لباس زیر دست دوم زیر ۵۰ درمیآید- تقسیم کرده به چهار تا دوره مختلف. نوشته «آموزش لهجه امریکایی به سبک نیکلاس کیج تو انیمیشن کرودز، فقط تا آخر هفته به قیمت ۱۹۹ هزار تومن.» داداش خود نیکلاس واسه شخصیت گراگ ده جلسه تمرین کرد.
بعد اون هزار تومانی که تخفیف داده خیلی مهم است. یعنی مورد داشتیم طرف پول نداشته دوره ۲۰۰ تومنی را بخرد اما به محض این که شده ۱۹۹ تومن پریده یکی واسه خودش خریده دو تا هم واسه برادرهای زنش. حالا ادمین پیج خودش انگلیسی را با لهجه اصفهانی حرف میزند و میخواهد امریکن یاد بدهد. مثلا در آموزش آشنایی میگه: «شی ایز مای وایفِس جَخ ذت ایز مای خارسو»
اما این دورههای زبانی هر چی نداشته باشند این خوبی را دارند که همه جا و همه وقت میشود زبان یاد گرفت. یعنی ممکن است مسئول محترمی که دائما در جلسه هاست وقت نداشته باشد زبان بخواند. اما الان میتواند همین جور که در لندکروز نشسته تا به جلسه بررسی عمق راهبردی ورزش قایقرانی بانوان کامرون برسد چند خط زبان تمرین کند تا در جلسه مترجم را بیندازد بیرون و خودش حرف بزند.
اگر وقت جلسه هم تمام شد میتواند بگوید وان دیقه مُر. مهم این است که این آموزشها هر جا و هر زمانی قابل استفاده است. به قول عزیزی «آنی تایم، آنی وِر.»
همین یادداشت در سایت دفتر طنز حوزه هنری: http://dtnz.ir/?p=322695