علی بهاری
علی بهاری
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

شادی در کاشان، جانی در کراچی

این روزها مشهور به ایام کشته شدن خلیفه دوم است؛ شهرتی که البته معلوم نیست از نظر تاریخی هم اعتبار داشته باشد.(1) برخی شیعیان در این ایام، کارهایی می‌کنند که نام عید الزهرا یا فرحة الزهرا بر آن گذاشته‌اند! دور هم جمع می‌شوند و شیرینی و شکلات می‌خورند و کل می‌کشند و می‌رقصند و گاه رفتارهای نامتعارف دیگر. به این نیت که دل حضرت زهرا (س) شاد شود. شاید علمای نخست شیعه هرگز گمان نمی‌کردند روزی برسد پیروان اهل بیت دور هم جمع شوند و قر دهند به این امید که دل اهل بیت را به دست آورند. معمولا هم در مواجهه با نصیحت و خیرخواهی منتقدان، از تعابیری استفاده می‌کنند که مسلمان نشنود، کافر نبیند! گاه برای کارهای‌شان، مبانی فکری هم تدارک می‌بینند و می‌گویند «رُفِعَ القَلم» همین است دیگر! به بیان کوتاه، رُفِعَ القلم یعنی سنت گناه‌نویسی برداشته شده است. گویا خداوند از ترور خلیفه دوم چنان شاد است که اگر در این ایام هر گناهی انجام دهید هیچ چیز پای‌تان نوشته نخواهد شد. «مثقال ذرة خیرا یره و شرا یره» هم احتمالا شوخی است و نباید کام مومنان را با این حرف‌های منبری تلخ کرد!

کلیشه است اگر بگویم فیلم این کارها در مناطقی که شیعه در اقلیت است منتشر می‌شود و رنج و درد فراوانی به دیگر پیروان اهل بیت که ساکنان دیار غربت‌اند تحمیل می‌کند. شماری از گروهک‌های تروریستی فعال در ایران که در همین سال‌های اخیر جنایت‌ می‌کردند کارهای خود را واکنشی غیورانه به توهین شیعیان به صحابه می‌دانستند و حتی از فیلم این توهین‌ها برای انگیزه‌بخشی به نیروهای تحت فرمان خود استفاده می‌کردند.(2) شیعیانی که این چنین می‌کنند می‌دانند شریک خون‌های ریخته و جان‌های گرفته ‌شده‌اند؟ ممکن است بگویید آنها که خون نریخته‌اند، چه ربطی به آنها دارد؟ امام باقر (ع) پاسخ این پرسش را داده است: روز قیامت به دست کسی، کاسه‌ای پر از خون می‌دهند و می‌گویند: «این سهم تو از خون فلانی است» شخص با تعجب به خداوند می‌گوید: «خدایا تو می‌دانی که من در طول عمرم هیچ کس را نکشته‌ام» پاسخ می‌آید: «چرا! سخنی را از کسی شنیدی و نقل کردی. نقلت دهان به دهان چرخید تا به دست فلان ظالم رسید و او هم جان آن شخص را گرفت. بنابراین در این قتل به اندازه خودت سهیمی!»(3)

مرحوم آیت الله بهجت هم در این زمینه جمله مشابهی دارد: «چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.»(4)

این جشن‌ها علاوه بر خون‌ریزی، دردسرهای دیگری هم دارد:

یک: در اختلاف بین دو گروه که یکی اقلیت مطلق و دیگری اکثریت مطلق است هیچ‌گاه اقلیت نباید بنزین بر آتش اختلاف بریزد که در نهایت دود این آتش به چشم خودش خواهد رفت. البته که مراد نویسنده از بنزین نریختن بر آتش اختلاف، چشم بستن بر حقیقت و دفاع نکردن از خود نیست که وظیفه تخلف‌ناپذیر امامت‌پژوهان شیعه است. اما فاصله‌ای فراوان است میان دفاع مودبانه و حمله هتاکانه. نمونه‌هایی از دفاع مودبانه و مستدل را می‌توان در المراجعات، الغدیر، معالم المدرستین، شب‌های پیشاور و نظیر این‌ها دید.

دو: رفتارهای تند، غیر منطقی و بی‌ادبانه‌ در این روزهای ربیع‌الاول باعث می‌شود شیعه به عنوان گروهی فحاش و بی‌اخلاق به جهان معرفی شود و سایر ابعاد تشیع مانند معارف بلند توحیدی، حِکَمی و عرفانی پوشیده بماند. روشن است که این رفتارها، تنها موجب دوری مردم جهان از حقایق تشیع می‌شود و اندک شعله‌ احتمال حقانیت شیعه را در دل‌های طالبان حق، خاموش خواهد کرد. گناه محرومیت آنها از تشیع، تندروی اینهاست.

سه: ما با بسیاری از برادران اهل سنت در کشورهای گوناگون اسلامی عقاید، منافع و اهداف مشترک داریم که ممکن است بر اساس آن، همکاری‌های پرثمر با یکدیگر داشته باشیم، اما این رفتارها موجب دور شدن آنان از ما و نزدیک شدن‌شان به فرقه‌های خشن تکفیری می‌شود. به بیان روشن‌تر، تلاش برای سنی ماندن اهل سنت و نرفتن آنان به سوی وهابیت، از جمله مهم‌ترین کارهایی است که بر دوش ماست. باید مراقب باشیم که جشن‌های خرافی نهم ربیع، این کوشش مهم را ناکام نگذارد؛ البته اگر برادران تندمزاج‌مان بگذارند و شادی‌ زودگذرشان در قم و کاشان به عملیات‌ انتحاری جانیان در کراچی نینجامد!

پی‌نوشت‌ها:

(1) برخی تاریخ‌پژوهان این مساله را نقد کرده‌اند. از جمله نگاه کنید به مقاله «نهم ربیع الاول» از سایت ویکی‌شیعه.

(2) نگارنده در جلسه‌ای از یکی از اساتید به‌نام کشور در حوزه سلفی‌پژوهی و وهابیت‌شناسی این مطلب را شنید و البته خود آن استاد مستقیما از بازجوی عبدالمالک ریگی، تروریست معدوم، نقل می‌کرد.

(3) بحار الانوار، ج104، ص383 و 384.

(4) کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» نوشته محمدحسین رخشاد، ص 138. به نقل از پایگاه خبری جوان‌آنلاین.

اهل سنتعمر بن خطابعمرکشونوحدتعبدالمالک ریگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید