اخیرا وزیر جهاد کشاورزی گفته بود نمیشود به مرغ تخمگذار بگوییم تخم نگذار و احتمالا نتیجه گرفته بود ابزارهای دولت برای تنظیم قیمت تخم مرغ محدود است.
در همین زمینه خبرگزاری قدقد نیوز مصاحبهای با مدیر تشکل مشت (مرغِ شریفِ تخمگذار) ترتیب داده است که تقدیم میشود:
خبرنگار: سلام! امروز در خدمت مدیر تشکل مشت هستیم. اگر سلام و علیکی دارید بفرمایید.
مدیر مشت: (با نگاهی اخمو و پرهای بادکرده) چه سلامی، چه علیکی برادر من. بعد از کلی تحمل بدبختی و انواع و اقسام رژیم و تنگی جا بهمون توهین بزرگی شده. ما مرغ ها سالهاست در سکوت و با نظم کامل کار میکنیم، تخم میگذاریم، جوجه بزرگ میکنیم، و هیچ گاه شکایتی نکردهایم. دهها پرونده مرغآزاری در کشوی حراست مرغداری دارد خاک میخورد. بعد وزیر میگوید: «نمیشود به شما دستور داد!» منت میگذارد که دستور نمیدهد. نه تو را به خدا بیایید بدهید.
خبرنگار: یعنی فکر میکنید وزیر قصد توهین داشته است؟
مدیر مشت: نمیدانم ولی نتیجهاش توهین بود. از همین تریبون به ایشان و همکارانش میگویم اگر پاسخ مناسب میخواهید نه با زبان نفاق که با بیان وفاق با ما سخن بگویید. ما مرغ ها بسیار پیچیده و حساسیم.
همین الان اظهارات ایشان موجب شده بعضی همکارهایم افسردگی بگیرند که حتما روی کیفیت تخمشان اثر میگذارد. پس فردا آمار خودکشی در اثر خوردن نیمرو یا املت بالا رفت پر ما را نگیرید.
خبرنگار: برخی میگویند که جمله وزیر فقط یک واقعیت زیستی بوده و ایشان قصد تمسخر نداشته. نظر شما چیست؟
مدیر مشت: تمسخر؟ تمسخر چی؟ تمسخر کی؟ واقعیت این است که حتی ما مرغها هم میفهمیم قیمتگذاری کار غلطی است. وقتی قیمت تمامشده هر کیلو تخممرغِ پنجاه هزار تومان است و شما قیمت خرید از مرغداری را شصت هزار تومان تعیین میکنید باید بفهمید که این مقدار سود برای مرغدار نمیصرفد.
در نتیجه باید تولید را بالا ببرد که حاشیه سودش پررنگتر بشود. تولید بیشتر هم یعنی فشار بیشتر به دخترهای من که واقعا یکتنه و مردانه دارند بار پروتئین کشور را به دوش میکشند. همین دیشب چند نفر از مرغداری تخمی به مرغداری گوشتی پناهنده شدند.
میدانید وقتی یک مرغِ تخمی میگوید «من دیگه گوشتیام. قصاب بیا منو بکش» یعنی چی؟ یعنی بحران معنا، یعنی چالش هویت. نسل جدید مرغها به این چیزها حساساند، شبها که مرغداری تاریک میشود بچهها قدقد کُرهای میکنند. اینها را باید در نظر داشت.
خبرنگار: آیا پیشنهادی برای وزیر دارید؟
مدیر مشت: اولا که به صندلیات نناز. مرغِ تخمگذار، وزرای بزرگتر از تو را زمین زد. تو که اولین بار است وزیر میشوی. ثانیا لطفاً دیگر ما را موجوداتی بیهویت و سادهدل فرض نکنید. به جای اینکه بگویید «نمیتوان به مرغ دستور داد» بگویید: «شما اختیار تخم خود را دارید. اگر خواستید بذارید و رویش بنشینید و اگه نخواستید نذارید.»
خبرنگار: اگر به قول رئیس جمهور، این روندی که وزیر در پیش گرفته است ادامه پیدا کند ممکن است وارد اعتراض و اعتصاب شوید؟
مدیر مشت: حتما. ما اختیار اندام خود را داریم و به خاطر تامین تخم مرغِ کشور از فیتنس هیکلمان میگذریم. اگر لازم باشد تناسب اندام مرغهای تخمی را به امنیت غذایی ام القرای خاورمیانه ترجیح میدهیم. دوران بزن و در رو تمام شده. مقاومت ما تنها به شیوه مدنی محدود نمیشود. تخم ما سلاح بازدارنده ماست. اگر اهانتها ادامهدار باشد ممکن است تنگه تخمگذارمان را ببندیم.
همین یادداشت در سایت دفتر طنز: https://dtnz.ir?p=327751