علی بهاری
علی بهاری
خواندن ۲ دقیقه·۹ ماه پیش

نماز جمعه در دوشنبه

شب بیست و یکم رمضان (شب دوشنبه) برای شرکت در مراسم احیا به حرم حضرت معصومه (س) رفتم. سخنران محترم از فقهای نامدار و منصب‌داران کشوری بود. جمعیت زیادی آمده بود. مردم در جای‌جای صحن با وجود سرما، زیرانداز پهن کرده و نشسته بودند. جمعیت در مقایسه با شب نوزدهم خیلی بیشتر بود.

سخنرانی را که آغاز کرد، با خود گفتم تا چند ثانیه دیگر، این جمعیت تشنه را با بیان دلچسبش میخکوب خواهد کرد. چند ثانیه از آغاز صحبت گذشت. جملات را بسیار شمرده و کند به زبان می‌آورد. تن صدایش شبیه شخصیت عبدالرحمان در سریال مختارنامه بود. تلفظ کُند کلمات و تکلم کتابی، سکانس‌های آن سریال را به ذهن می‌آورد؛ البته بدون وجود ظرائف و جذابیت‌های تصویری و تدوینی! جمعیت به مرور حرم را ترک می‌کردند و حیاط لحظه‌به‌لحظه خلوت‌تر می‌شد.

ناخودآگاه یاد سیدحسن آقامیری افتادم. اگر چه برخی حرف‌هایش با دین تعارض دارد اما به قول شیخ مهدی دانشمند، در فن بیان معرکه است. وقتی سخنرانی را آغاز می‌کند، چشمان مخاطب گرد می‌شود و چون سحرشدگان به او خیره می‌ماند. واژه‌ها را چون گلوله‌های تیربار پشت سر هم به ذهن و قلب مخاطب شلیک می‌کند و به او مجال حواس‌پرتی نمی‌دهد. موضوع حرف‌هایش هم معمولا دغدغه مردم است.

نمی‌دانم چرا روحانیان کهنسال و ارشد ما نمی‌خواهند بپذیرند ذائقه جامعه تغییر کرده است. اگر روزی کتابی و شمرده حرف زدن، استاندارد منبر بود و جذاب و فنی جلوه می‌کرد امروز نه تنها جذاب نیست که مانعی بزرگ برای برقراری ارتباط صمیمانه با مخاطب است و غالبا موجب ذبح محتوای معتبر و دقیق خواهد شد.

با خود گفتم شاید مسئولان محترم حرم به خاطر محتوای عمیق، ایشان را دعوت کرده‌ و بیان ضعیف را به محتوای قوی، نادیده گرفته‌اند. پس زود قضاوت نکنم و با دقت به سخنانش گوش کنم که حتما حرف‌ها برای گفتن دارد.

در محتوا هم منبر چندان مفیدی نبود. سخنانش سیاست‌زده، بی‌ارتباط با شب قدر و حاوی آدرس‌های غلط در مشکلات کشور بود. در لحظاتی چنان حماسی سخن راند که جمعیت دو بار تکبیر گفتند و بار سوم هم خیز برداشتند که البته این بار خودش مانع شد! انگار خطبه‌های نمازجمعه بود و ما آدرس را اشتباه آمده بودیم. حرف برای گفتن بسیار است. سرمای صحن اجازه نداد بیش از این بنویسم!

فن بیانمنبرشورای نگهبانحرم حضرت معصومهنماز جمعه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید