ویرگول
ورودثبت نام
علی بهاری
علی بهاری
علی بهاری
علی بهاری
خواندن ۲ دقیقه·۷ ماه پیش

وقتی نیچه گریست و اشک ما را هم درآورد

این قدر از در و دیوار اسم اروین یالوم را شنیده بودم که آخر الامر تصمیم گرفتم یکی از معروف‌ترین کتاب‌هایش را بخوانم.

«وقتی نیچه گریست» که بسیار مفصل است و به نظرم می‌شد بخش قابل توجهی از آن را دور ریخت، بدون آن که آسیب خاصی به متن بخورد. اگر فکر می‌کنید ترکیب فلسفه نیچه با روانکاوی فروید و توهم اروین یالوم کاری بی‌حساب و کتاب است، پس این کتاب را نخوانده‌اید!

این اثر اروین یالوم یک «فانتزی تاریخی» است که انگار شما خلاقانه دو شخصیت اسطوره‌ای را در یک زمان جمع کرده‌ای و گفته‌ای: «خب داداشی‌ها! بیایید درباره وجود، ناامیدی، ازدواج، خیانت، خداباوری و رابطه جنسی حرف بزنیم و ملت رو بذاریم سر کار.»

در این کتاب، نیچه که خودش و فلسفه‌اش را با یک من عسل نمی‌شود خورد به وین سفر می‌کند تا با روان‌پزشکی به نام  یوزف برویر درباره درد معنوی‌اش مشورت کند.

برویر دوست زیگموند فروید است و گاهی از این فیلسوف مشورت‌هایی می‌گیرد. نیچه دم به تله نمی‌دهد و هر چه برویر به او می‌گوید: «لامصب چه مرگته؟» جواب می‌دهد: «خوبم. شما خوبی؟ خانم بچه‌ها چطور؟»

آخر سر که دکتر می‌بیند هیچ جوره حریف نیچه نمی‌شود خود را به بیماری می‌زند و می‌گوید: «نیچه جون مریض بشم، دکتر شدن بلدی؟» که او هم از بس بیکار است و احساس بی‌فایدگی دارد و مدام فکر می‌کند مطالعاتش بی‌فایده است جواب می‌دهد: «حتما عزیزم.»

از روز بعد، برویر می‌شود مریض نیچه و سعی می‌کند با واگویه کردن بیماری‌های درونی خودش که برخی از آنها ساختگی‌اند او را به حرف بیاورد. تا الان که بیش از ۸۰ درصد کتاب را خوانده‌ام نیچه حرف زیادی نزده و صرفا در این توهم است که عجب فیلسوف عمیق و کارآمدی‌ام من!

احتمالا اروین یالوم دنباله‌رو کارهای سیروس مقدم یا حسن فتحی است که می‌تواند یک قصه را هی کش بیاورد. همچنین، این کتاب یک تذکر جدی دارد: «هرگز به یک فیلسوف نگویید که چگونه باید زندگی کند، چون ممکن است تصمیم بگیرد که زندگی کردن را متوقف کند».

همچنین به گمانم همسر محترم اروین به او مشکوک شده و اروین خان به تازگی هوس دو تنبان به سرش زده. این قدر که در این کتاب صحبت از خیانت و چند معشوقگی است در سریال آبان … ببخشید در سریال‌های ترکیه‌ای نیست.

به هر حال امیدوارم یالوم قدر همسرش را بداند و سراغ چندمعشوقگی نرود که در دنیای کنونی جز بدبختی چیزی نیست.

اگر دوست دارید دو فیلسوف را در یک درام خانوادگی ببینید که در آن به جای سخنرانی درباره «خدا مرده»، درباره اینکه چرا نیچه در رابطه‌اش با لو سالومه ناکام ماند، بحث می‌کنند، این کتاب برای شماست. ولی اگر به دنبال یک رمان سبک هستید، بهتر است بروید کارهای مهرداد صدقی را بخوانید.

هم بامزه‌تر است، هم حال می‌دهد هم محتوای خاک بر سری ندارد غیر از رمان غریزه وصلی که در یادداشت «غریزه وصلی؛ کتابی با شیطنت‌های کادوپیچ شده» وصفش را گفته‌ام.

همین یادداشت در سایت دفتر طنز: http://dtnz.ir/?p=325200

نیچهرابطه جنسیزیگموند فرویدوقتی نیچه گریستطنز
۴
۱
علی بهاری
علی بهاری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید