اتفاق افتاد...
تغییر رو میگم.
من اون نیستم
من گذشته،گذشت. الان میتونم کارایی انجام بدم که قبلا نمی تونستم.
ترسم از تباهی کمتر شده
ترسم از مرگ کمتر شده
حتی ترسم از تندباد ها هم کمتر شده
قبلا مدام احساس حقارت داشتم ،بعد کمی احساس ارزش میکردم ، بعد این دو به تعادل رسیدند ، و الان بیشتر وجودم حس ارزشمندیست
یعنی روزی میرسه که این حس قالب بشه
در ضمن الان یعنی چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۱
ساعت دوازده و بیست و سه دقیقه بامداد
من حدودا ۱۰۰۰ کلمه انگلیسی رو یاد گرفتم
یعنی میتونم تا تهش برم ؟
من آینده،بهم کامنت کن