اولين و مهمترين و بزرگترين پله از پله هاي صعود به قله هاي سعادت و کمال، انجام واجبات و ترک محرمات است. اما چرا بعضي با اين که اين موضوع را ميدانند مرتکب گناه ميشوند؟
امروزه در هر کشوري مديران کشور براي اداره ي آن به وضع قوانين ميپردازند. براي اين که همه به قوانين عمل کنند صرف وضع قوانين را کافي نميدانند و براي تخلف از قانون، مجازاتهايي در نظر ميگيرند. مردم از ترس مجازات، به قانون عمل میکنند اما اگر این مجازاتها نباشد بسیاری به قانون عمل نمیکنند. در قوانين الهي نيز اين چنين است. خداوند براي رسيدن ما به کمالات، قوانيني وضع نموده است (انجام واجبات و ترک محرمات) و براي اين که کسي تخلف نکند عقوبتهايي در نظر گرفته است. ما براي اين که از قوانين الهي تخلف نکنيم لازم است با عقوبتهاي الهي آشنا باشيم و از آنها غفلت نکنيم و باور داشته باشیم اگر از قوانین الهی تخلف کنیم سرنوشتی بسیار تلخ و سخت خواهیم داشت. لذا باور به آن عقوبتها و یادآوری آنها برای ما بسیار لازم است.
امير المؤمنين علیه السلام فرمودهاند:
«مَنْ اَشْفَقَ مِنَ النَّار رَجَعَ عَن الْمُحَرَّمَاتِ»
«كسيكه از آتش جهنّم بترسد، از گناهان دست برميدارد.»
مثلاً در آیات 49 و 50 از سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آمده است:
«وَ تَرَي الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الأَصْفادِ ـ سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشي وُجُوهَهُمُ النَّارُ»
«و در آن روز، گناهکاران را با هم در غل و زنجير ميبيني ـ لباسهايشان از قطران (مس مذاب) است و صورتهايشان را آتش ميپوشاند.»
اگر این باور برای ما بیاید که در جهنم این واقعیت ماست. در نهایت خواری در غل و زنجیری که دست را به گردن بسته و با لباسی که از مس مذاب است آنهم با آتشی که نظیرش را نمیتوانیم تصور کنیم و با آتش دنیا قابل قیاس نیست صورت را در بر گرفته است. اگر این را باور داشته باشیم، گناه که هیچ حتی لحظه ای حاضر نیستیم از خدا غفلت کنیم. اما اگر بگوییم که خیر باور نداریم حتی اگر احتمال هم بدهیم که یک همچون آتش و همچو عذابی در انتظار گناهکاران است عقل به ما حکم نمیکند که برای احتیاط هم شده گناه نکن؟ پناه میبرم به خدا که عذاب دنیایش قابل تحمل نیست و آتش آخرت چه خواهد کرد با ما.
میگویند فضیل بن عیاض معروف، فرزندی داشت به نام علی و میگویند بلندمرتبه تر از خود فضیل بود. روزی کنار چاه زمزم بود که شنید کسی همین آیه را میخواند. علی بن فضیل با شنیدن این آیه بیهوش شد و مرد. درک او از آیه با درک ما از آیه فرقش چیست که او از یاد جهنم میمیرد و ما تکان هم نمیخوریم؟
غرض این که توجه درست به این آیه موجب میشود که ما از عاقبت گناهکاران و عذابی که سرنوشت آنهاست بترسیم و این ترس موجب میشود ما از گناه فاصله بگیریم.