ما به خاطر قدری کیف و لذت، به اندازه ی لذت مکیدن یک آب نبات چوبی استفاده شده ی روی زمین افتاده خودمان را از چشم خدا میندازیم از چشم امام زمان علیه السلام میندازیم. دل امام زمان علیه السلام را به درد می آوریم و خون میکنیم. به خاطر قدری لذت، زندگی در نور و پاکیها را رها میکنیم و غرق میشویم در یک مشت چرک و کثافت و ظلمت. تا کی میخواهیم به این وضعیت ادامه بدهیم؟ هنوز بس نشده است؟ آخه یه کم فکر کن ببین اولاً کیف چندانی هم نبوده و ثانیاً حالا الان چی گیرت اومده. تصور کن در کربلا در روز عاشورا حضور داشتی و به خاطر فقط اندکی لذت حسین بهترین و نورانی ترین و پاک ترین مرد روزگار را در میدان رزم با یزید رها کردی. به فریاد زنان و کودکانش با نهایت قساوت گوش دادی و توجه نکردی فقط به خاطر این که به لذت خودت برسی. خیلی آدم باید پست باشه یعنی ته پستی که در این شرایط هم باز بگه لذت خودم. خب الان هم در چنین شرایطی هستی. به خاطر کیف و لذت پشت میکنی به امام زمان علیه السلام. پشت میکنی به قرآن به خدا. آخه این می ارزه؟ حالا چیزی که در دنیا به خاطر این لذتها و کیفهای مذموم گیرمون نمیاد هیچ وضعیت ما در هنگام مرگ لا یوصفه. تو اگر بفهمی به خاطر کمی لذت بردن، باید درد شدیدی بکشی سراغ اون لذت نمیری. بابا و الله و بالله که لذت بردن بیجا هنگام مرگ بلایی سرمون میاره که حتی شنیدنش مو به بدنمون سیخ میکنه. کاش اینو بفهمیم.
امام خميني رحمة الله علیه فرموده اند:
«از هر يك از لذات اين عالَم در نفس اثري و در قلب لكه سودايي حاصل شود كه باعث شدت انس و علاقه به اين عالم شود و اين خود اسباب اخلاد در ارض[i]گردد و در حين سكرات موت به ذلـت و سختي و زحمت و فشار مبدل گردد. چه كه عمده سختي سكرات موت و نزع روح[ii]و شدت آن در اثر همين لذات و علاقه به دنياست.»[iii]
یاد مرگ و قیامت دو جور اثرگذاری مثبت نسبت به لذات دارد. اولاً انسان را از رفتن به دنبال لذات، باز میدارد. انسان را از لذت طلبی منصرف میکند و ثانیاً اگر به سراغ لذت رفت آن را به کامش تلخ میکند تا آن را ترک نماید.
امیر المؤمنین علیه السلام فرموده اند:
«مَنْ رَاقَبَ الْمَوْتَ تَرَكَ اللَّذَّات»[iv]
«كسي كه مراقب مرگ باشد، لذّات را ترك ميكند.»
و رسول اكرم صلی الله علیه و اله فرموده اند:
«مَنْ تَرَقَّبَ الْمَوْتَ أَعْرَضَ عَنِ اللَّذَّات»[v]
«كسي كه در انتظار مرگ باشد، از لذّات دوري ميكند.»
امام زين العابدين علیه السلام در مناجات نيمه شبهاي خود ميفرمودند:
«إِلَهِي إِنْ ذَكَرْتُ الْمَوْتَ وَ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ وَ الْوُقُوفَ بَيْنَ يَدَيْكَ نَغَّصَنِي مَطْعَمِي وَ مَشْرَبِي وَ أَغَصَّنِي بِرِيقِي وَ أَقْلَقَنِي عَنْ وِسَادَتِي وَ مَنَعَنِي رُقَادِي وَ كَيْفَ يَنَامُ مَنْ يَخَافُ بَيَاتَ مَلَكِ الْمَوْتِ فِي طَوَارِقِ اللَّيْلِ وَ طَوَارِقِ النَّهَارِ بَلْ کَیْفَ يَنَامُ الْعَاقِلُ وَ مَلَكُ الْمَوْتِ لَا يَنَامُ لَا بِاللَّيْلِ وَ لَا بِالنَّهَارِ وَ يَطْلُبُ قَبْضَ رُوحِهِ بِالْبَيَاتِ أَوْ فِي آنَاءِ السَّاعَاتِ ثُمَّ يَسْجُدُ وَ يُلْصِقُ خَدَّهُ بِالتُّرَابِ وَ هُوَ يَقُولُ أَسْأَلُكَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عَنِّي حِينَ أَلْقَاكَ»
« اي خداي من! اگر ياد كنم مرگ را و هول و هراس روز قيامت كه به آن آگاهي داده شده ايم را و ايستادن در پيشگاهت را، خوردن و آشاميدن را بر من تلخ مي گرداند و آب دهانم را گلوگير ميكند و مرا بر بالشم بيقرار ميسازد و از خوابيدن منعم ميكند و چگونه بخوابد كسي كه ميترسد ملك الموت در حوادث شب و حوادث روز او را دريابد؟ بلكه چگونه عاقل بخوابد در حاليكه ملك الموت نه در شب و نه در روز نميخوابد و در شب يا هر ساعت ديگر به دنبال قبض روح اوست؟ سپس سجده نموده و گونه ی خود را به خاك چسبانيده و چنين ميگفتند: از تو راحتي و آسايش را هنگام مرگ و آمرزش را هنگام ملاقاتت مسئلت ميكنم.»
حضرت ابراهیم (علیه السلام) روزی فرشته ای را دید. از او پرسید تو کیستی؟او گفت: عزرائیل هستم.
ابراهیم گفت: آیا میتوانی خودت را به آن صورتی که مومنین را قبض روح می کنی به من بنمایانی؟ گفت آری. رویت را از من برگردان. ابراهیم علیه السلام رویش را برگرداند و بعد به او نگریست. جوانی زیبارو و زیبا لباس و خوش قیافه و خوش بو دید. گفت: اگر مومن پس از مرگ، چیزی غیر از این چهره زیبا را نبیند، همین دیدار برای او کافی است.
سپس گفت: آیا می توانی خودت را در آن چهره ای که اهل گناه را با آن قبض روح میکنی به من بنمایانی؟ عزرائیل گفت: ای ابراهیم تو طاقت دیدن آن چهره را نداری. گفت: دارم و رویش را برگرداند و بعد به عزرائیل نگریست. ناگهان دید مرد سیاهی است که موهای بدنش سیخ شده و بویی متعفن و گند دارد و با لباسهای سیاه و از سوراخ های بینی او دود و آتش بیرون می آید. حضرت ابراهیم بی هوش شد. وقتی به هوش آمد عزرائیل را به صورت اول دید. به او فرمود: ای فرشته مرگ! انسان گنهکار اگر جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، برای عذاب و کیفر او کفایت می کند.
شما رو قسم میدم به هر چیزی که براتون خیلی عزیزه بخونید و فکر کنید.
1- تعبيري قرآني به معناي اينكه وجهه قلب تماماً دنيا شود.
2- جان كندن
3- شرح چهل حديث ص 206
1- جامع الأخبار ص 109
2- بحار الانوار ج74 ص94