عبد الله عبدی
عبد الله عبدی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

یاد مرگ و قیامت (27) آثار ياد مرگ و قيامت (18) ب: آثار ياد مرگ در آراسته شدن به فضائل و ملكات نيك نفساني (7) خداوند نزد ياد كننده‏‏ی مرگ است.

فرق است بين اين­كه كسي برود نزد خدا با اين­كه خداوند برود نزد كسي. ياد مرگ چنان مورد توجه خداوند است و ياد كننده‏ مرگ چنان نزد خداوند عزيز است كه آن باعظمت‌ترين موجود هستي اعلام مي‏كند: "من نزد او هستم"

قَالَ الله عزّ و جلّ :

«اِنّي عِنْدَ القُلوبِ المُنْكَسِرةِ وَ القُبورِ المُنْدَرِسَةِ»

«من نزد قلب­هاي شكسته و قبرهاي كهنه هستم.»

يعني، وقتی قلب کسی بشکند، من در آن هنگام نزدش هستم. همچنین کسی که با حضور در ميان قبور قديمي ياد مرگ و آخرت نمايد، من نزد او هستم. این که فرمود: "انا جلیس من ذکرنی" "من همنشین کسی هستم که یادم کند." شاید مصداقش همین یاد مرگ و قیامت باشد.

امام صادق علیه السلام فرموده‏ ا‏ند:

«علمت أن آخر أمري الموت فاستعددت»

«دانستم که آخر کارم مرگ است. پس برای آن خود را آماده کردم.»

امام كاظم علیه السلام کنار قبری حاضر شده چنين فرمود‏ند:

«إن شيئا هذا آخره لحقيق أن يزهد في أوله و إن شيئا هذا أوله لحقيق أن يخاف آخره»

«چيزی که اين آخرش باشد، شايسته است که انسان از اول از آن دل بکند. و چيزی که اين اولش باشد، شايسته است که انسان از آخرش بترسد.»

امام هادی علیه السلام فرموده ‏ا‏ند:

«اذكر مصرعك بين يدي أهلك و لا طبيب يمنعك و لا حبيب ينفعك»

«ياد کن بر زمين افتادنت را در ميان خانواده ‏ات در حالي­که هيچ طبيبی نمی‏تواند تو را از مرگ باز دارد و هيچ دوستی هم نمی‏تواند به تو فايده ‏ای برساند.»

به خدا قسم این قیمت این سخنان با طلا قابل مقایسه نیست.

سئوالات زنده، پاسخ­های مرده

بزرگی از علماء اعلام و سلسله‏‏ جليله سادات که شايد از ذکر نام شريفش راضی نباشد نقل فرمود: وقتی، پدر علامه‏ ام را در خواب ديدم و پرسش­هايي از ايشان نموده و پاسخ­هايي شنيدم:

1. ارواحی که در عالم برزخ معذّبند، عذاب و سختی‏های آن­ها چگونه است؟ در پاسخ فرمود: آنچه برای تو که هنوز در عالم دنيا هستی می‏توان بيان کرد به طور مثال آنست که هر گاه در درّه‏ ای از کوهستان باشی و از چهار سمت کوه­ های بسيار مرتفعی که هيچ توانايي بر بالا رفتن از آن­ها نباشد و در حال، گرگی هم تو را دنبال کند و هيچ راه فراری از او نباشد.

2. آيا خيراتی که در دنيا برای شما انجام داده ‏ام، به شما رسيده و کيفيت بهره‏ مندی شما از خيرات چگونه است؟ در پاسخ فرمود: بلی، تمـام آن­هـا بـه من رسيده است. و اما کيفيت بهره‏ مندی از آن­ها را هم به ذکر مثالی برای شما بيان می‏کنم. هرگاه در حمام بسيار گرم پرجمعيتی باشی که در اثر کثرت تنفّس و بخار و حرارت، نفس کشيدن سخت باشد، در آن حال گوشه‏‏ ی درب حمام باز شود و نسيم خنک به تو برسد، چقدر شاد و راحت و آزاد می‏شوی؟ چنين است حال ما هنگام رسيدن خيرات شما.

3. چون بدن پدرم را سالم و منوّر ديدم و تنها لب­های او زخم‏دار و آلوده به چرک و خون بود، از آن مرحوم سبب زخم بودن لب­هايش را پرسيدم و گفتم اگر کاری از دست من برمی‏آيد برای بهبودی لب­های شما، بفرمائيد تا انجام دهم. در پاسخ فرمود: تنها علاج آن به دست علويه مادر شماست. زيرا سبب آن اهانتی بود که در دنيا به او می‏نمودم. و چون نامش سکينه است، هر وقت او را صدا می‏زدم، "خانم سکو" می‏گفتم و او رنجيده خاطر می‏شد. و اگر بتوانی او را از من راضی کنی، اميد بهبوديست.

ناقل محترم فرمود: اين مطلب را به مادرم گفتم. در جواب گفت: بلی، پدر شما هر وقت مرا می‏خواند، از روی تحقير می‏گفت "خانم سکو" و من سخت آزرده و رنجيده خاطر می‏شدم ولی اظهار نمی‏کردم و به احترام ايشان چيزی نمی‏گفتم و چون فعلاً گرفتار و ناراحتست او را حلال نموده و از او راضی هستم و از صميم قلب برايش دعا می‏کنم.

خدا کجاست؟مرگ را فراموش کنیدتحقیر دیگرانفراری از مرگ نیستآخرش میمیری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید