عبد الله عبدی
عبد الله عبدی
خواندن ۵ دقیقه·۹ ماه پیش

یاد مرگ و قیامت (34) آثار ياد مرگ و قيامت (25) ب: آثار ياد مرگ در آراسته شدن به فضائل و ملكات نيك نفساني (14) ياد مرگ اكسير اعظم

از مجموع آنچه در آثار ياد مرگ بيان شد روشن ميشود كه ياد مرگ اكسير اعظم است در سلامت ابعاد سه گانه نفس و تربیت آنها:

1. در پیشگیری از ارتکاب گناه و در نتیجه خشم خدا و حتی در بخشش بی ادبیهایی که در محضر مقدس حق کردیم بسیار مؤثر است.

2. در پيشگيري و درمان تمام رذائل اخلاقي و در كسب و حفظ تمام فضائل بسیار مؤثر است. یعنی تمام راه های پیشگیری و درمان در رذائل اخلاقی و تمام راه های کسب و حفظ فضائل اخلاقی باید پسوند یاد مرگ داشته باشند و الاّ کار بسیار سخت خواهد بود.

3. در وادار کردن انسان به تلاش برای کسب معرفت صحیح به خدا و رسول و ائمه علیهم السلام و قیامت و هستی شناسی بسیار مؤثر است. بلکه کمک میکند انسان در اعتقاداتش تجدید نظر کند تا یقین به صحت آنها پیدا کند و اگر انحرافی هم بوده برطرف سازد.

به به! یک کلمه بگو یاد مرگ مرده را زنده میکند دیگه:

رسول اكرم صلی الله علیه و اله فرموده ا‏ند:

«أَكْيَسُ النَّاسِ مَنْ كَانَ أَشَدَّ ذِكْراً لِلْمَوْتِ‏»

« زرنگ­ترين مردم، شديدترين آن­ها در ياد مرگ است.»

زرنگ کسی است که زودتر از دیگران به هدف میرسد.

1/ چکار میخواهی بکنی! تن به گناه بدی؟! به خدا بگی من کیف و لذت رو بر تو ترجیح میدم؟ نمیترسی با خدا میخواهی بجنگی؟ دشمنی با حضرت زهرا سلام الله علیها؟! ای بدبخت! مرگ خیلی نزدیکه. وقتی مرگ میرسه میفهمی که آن لذت گرایی و پشت به خدا و قرآن و معصومین علیهم السلام کردن چه نتیجه وخیمی برایت داشته که ذره ای از فشارهایی که بر گناهکار هنگام مرگ وارد میشود اگر بر کوهها وارد شود همگی مثل پنبه زده شده میشوند. یه قدری فشارها را تحمل کن تا شب مرگ تو شب آسایش ابدی برای تو باشد. مرگ خیلی نزدیکه لذت گناه اندک ولی تبعات اخرویش خیلی خیلی طولانیه.

2/ چقدر سخته بعد از مرگ ببینی به صورت انسان نیستی. به شکل یک حیوان هستی. مثلاً اگر شخصی باشی عصبانی صفت، باطنت به شکل سگ خواهد بود و بعد از مرگ ظاهرت هم سگ خواهد بود و همه هم تو رو میشناسند و با تعجب بهت نگاه میکنند و بدجور مفتضح میشی. اگر میخواهی انسان محشور بشی باید بیماری اخلاقی نداشته باشی. این خون دل خوردن برای درمان بیماری اخلاقی رو تحمل کن که اگر تحمل نکنی میلیونها سال با آتش جهنم درمانت میکنند اگر قابل درمان باشی.

3/ هیچ جهنمی سوزان تر از جهنم انحرافات اعتقادی نیست. خدا فقط یه اعتقاد رو میپذیره. یک اعتقاد هست که سالم هست و بقیه باطلند. فقط با اعتقاد صد در صد سالم انسان میتونه بهشت بره. پس تلاش کن تا دیر نشده و مرگ نرسیده یه دور اعتقادات خودت رو پیش یه متخصص چک کنی و به درست بودنشون یقین کنی.

أمير المؤمنين علیه السلام فرموده اند:

«تزودوا لمعادكم و ارضوا من الدنيا بمسكة أبدانكم و ليكن القناعة من شأنكم و لاتغفلوا عن ذكر الموت وما بعده من الأهوال فإنه إذا هجم لم تر مثله من سكرة يا لها من سكرة و حسرة يا لها من حسرة و هم يا له من هم وغم يا له من غم و كرب فاستعدوا له خير مستعد فارغبوا إليه فيما رغبكم و ازهدوا فيما زهدكم عن الله»

«براي معادتان زاد و توشه برگيريد و از دنيا به آنچه براي بدنهايتان سد‌ّ رمق شود، راضي شويد. قناعت از شأن شما باشد و از ياد مرگ و هول و هراسهاي بعد از آن غافل نشويد كه اگر هجوم بيـاورد، مانند آن در شدت سختـي ديده نميشود. اي واي از شدت و حسرتش، اي واي از حسرت و اندوهش، اي واي از اندوه و ناراحتيش، اي واي از ناراحتي و حزنش كه سراسر وجود را فرا ميگيرد. پس آماده شويد براي آن به بهترين نوع آمادگي. پس بخواهيد از مرگ آنچه را او از شما ميخواهد و بي ‌رغبت شويد نسبت به آنچه شما را نسبت به خدا بي ‌رغبت ميكند.»

روزی که زیر خاک تن ما نهان شود

و آنها که کرده ایم یکایک عیان شود

یا رب به فضل خویش ببخشای بنده را

آن دم که عازم سفر آن جهان شود

بیچاره آدمی که اگر خود هزار سال

مهلت بیابد از اجل و کامران شود

هم عاقبت چو نوبت رفتن بدو رسد

با صد هزار حسرت از اینجا روان شود

آوازه در سرای در افتد که خواجه مرد

وز بم و زیر، خانه پر آه و فغان شود

تابوت و پنبه و کفن آرند و مرده شوی

اوراد ذاکران ز کران تا کران شود

آرند نعش تا به لب گور و هر که هست

بعد از نماز باز سر خانمان شود

میراث گیر کم خرد آید به جست و جوی

پس گفت و گوی بر سر باغ و دکان شود

نامی ز ما بماند و اجزای ما تمام

در زیر خاک با غم و حسرت نهان شود

خرم دلی که در حرم آباد امن و عیش

حق را به خوان لطف و کرم میهمان شود

این کار دولتست نداند کسی یقین

سعدی یقین به جنت و خلدت چه سان شود

شيخ صدوق رحمة الله علیه از امام صادق علیه السلام روايت کرده که مردی از احبار را در قبرش نشاندند و گفتند: ما صد تازيانه به تو میزنيم از عذاب خدا. گفت: من طاقت ندارم. پس کم کردند تا رساندند به يکی و گفتند: چاره ای از يک تازيانه نيست. گفت: به چه سبب میزنيد؟ گفتند: به سبب آن که نماز خواندی روزی به غير وضو و گذشتی بر ضعيفی پس او را ياری نکردی. پس او را يک تازيانه از عذاب الله زدنـد که قبـرش مملوّ از آتش شد.

یاد مرگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید