عرض شد یاد مرگ یا بی واسطه است یا با واسطه و واسطه یا امر واقعی است یا مصنوعی. ما در حال بیان یاد مرگ با واسطهی امر واقعی هستیم و عرض شد که دیدن امواتی که در طول زندگی زیاد میبینیم یا خبرش به ما میرسد از اموری است که تفکر در آن و این که من استثناء نیستم میتواند واقعیت مرگ را به من تفهیم کند. یعنی باور کنم میمیرم و مرا از فریب نجات دهد.
ما از طریق حواس پنجگانه و اقالیم سبعه یعنی چشم، گوش، زبان، بویایی، چشایی، لامسه، شکم و قوای جنسی نیز میتوانیم یادآور مرگ و قیامت و بهشت و جهنم شویم.
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمودهاند:
«وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ»
«و با گرسنگي وتشنگيتان در ماه مبارك رمضان، گرسنگي و تشنگي روز قيامت را ياد كنيد.»
در دعاي كميل آمده است:
«وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِي عَنْ قَلِيلٍ مِنْ بَلَاءِ الدُّنْيَا وَ عُقُوبَاتِهَا وَ مَا يَجْرِي فِيهَا مِنَ الْمَكَارِهِ عَلَى أَهْلِهَا عَلَى أَنَّ ذَلِكَ بَلَاءٌ وَ مَكْرُوهٌ قَلِيلٌ مَكْثُهُ يَسِيرٌ بَقَاؤُهُ قَصِيرٌ مُدَّتُهُ فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلَاءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلَاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ وَ لَا يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لَا يَكُونُ إِلَّا عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ وَ هَذَا مَا لَا تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْض
«و تو اي پروردگار من! ضعف مرا نسبت به بـلا و عقوبـات اندك دنيا و اموري كه براي اهل دنيا ناخوشايند است، ميداني. با اين كه بلا و ناخوشايندي دنيا ماندنش كم، دوامش ناچيز و زمانش كوتاه است. پس چگونه من متحمّل بلاي آخرت و گرفتاريهاي باعظمتش شوم. در حاليـ كه بلا و ناخوشايندي آخرت، زمـانش دراز و پابرجائيش بادوام است و به اهلش نسبت به آن تخفيف داده نميشود. زيرا نميباشد مگر از غضب و انتقام و سخط تو. و غضب و انتقام و سخط تو آن است كه آسمانها و زمين هم نميتوانند در برابر آن مقاومت كنند.»
یعنی از بلاهای دنیوی یاد بلاهای عظیم اخروی بیفت.
و در باب حسّ بويايي، از بوهاي گند و مشمئز كنندهی دنيايي ميتوان به ياد بوهاي گند و مشمئز كننده و غير قابل تحمّل در قيامت و جهنّم افتاد.
و در باب مسموعات، از صداهاي مهيب، ميتوان صداهاي مهيب هنگام وقوع قيامت را ياد نمود. يا از صداي شيون و زاري عزيز از دست داده، ياد مرگ خويشتن كرد.
و در باب ذائقه و چشايي، از طعمهاي تلخ و ناخوشايند، يادآور طعمهاي تلخ و زهرآگين طعام در جهنم شد.
و بالاخره در باب مبصرات بعنوان مثال از ديدن مرگ ديگران، حتي از مرگ طبيعت، پايان كار خود را ياد كند. از ديدن ازدحام جمعيت، به ياد ازدحام صحراي محشر بيفتد. از ديـدن تـاريكي، تاريكي قبر و قيامت را در نظر آورد. و از ديدن وحشت و ندامت و حسرت خود و ديگران، وحشت و ندامت و حسرت قيامت را مجسّم نمايد.
یک نکتهی مهم:
جهنم هفت درب متناسب با اعضای هفتگانهی ما دارد:
امام خمینی رحمة الله علیه فرمودهاند:
«از جهنم خبرى مىشنوى! عذاب جهنم فقط آتشش نيست. يك در هولناكى از آن به چشمت باز شود كه اگر در اين عالم باز شود، تمام اهل آن از وحشت هلاك شوند و همين طور يك در آن به گوشت باز شود و يكى به بينىات باز شود كه هر يك از آنها اگر به اهل اين عالم باز شود، از شدت عذاب آن هلاك شوند.»
این جمله نشان میدهد که یک درب جهنم مخصوص عذاب با صداهای مهیب و عذاب گوش است.
یک درب دیگر جهنم مخصوص عذاب با خوراکیهای جهنم است. عذاب چشایی و عذاب شکم است.
یک درب جهنم مخصوص عذاب لمسی و آن آتش و حرارت عذاب است.
یک درب دیگر جهنم مخصوص تصاویر هولناک و عذاب چشم است.
یک درب جهنم هم به بینی باز میشود که عذاب بوهای گند است.
و احتمالا یک درب هم مخصوص گناهان جنسی است.
میدونید بزرگترین مشکل کجاست؟ خداترسی شهوی!!!
ما گاهی از خدا میترسیم چون خدا رو میشناسیم و میدونیم بهشت و جهنم دست خدا است و ما هم که گناه زیاد کردیم میترسیم خدا ما رو نجات نده از گناهانمون و عذابهایی که به دنبال دارند.
اما یه خداترسی داریم شهوی هست. یعنی طرف چون میخواد هیچ محدودیتی در کیف و لذت و شهوت نداشته باشه حتی اونجا که محدودیت توسط خدا رقم بخوره از خدا میترسه، ازش فرار میکنه تا نکنه محدود بشه. اگر بگه من اعتقاد به خدا ندارم به خدا قسم دروغ میگه. چون اون اصلاً دوست نداره در این باره تحقیق کنه، فکر کنه، کتاب بخونه یا کلاس بره. هوسش و شهوتش بر او حکومت میکنه و عقل در اسارت شهوتشه. شهوتش بهش میگه سراغ خدا نرو محدودت میکنه. نمیگذاره درست و حسابی کیف کنی. شهوتش میگه نکنه به مرگ و قیامت فکر کنی و مطالب فلانی رو بخونی، تو دنیا همش باید غصه بخوری و از این همه کیف و لذت و شهوترانی محروم بشی. همش باید گریه کنی و مطالب دروغ دیگه.
چیزی نمونده به مرگ. اون وقت میفهمه کیف محدود موقت بیجا که موجب کفر به خدا شده نتیجهاش چه دردها و عذابیه. وقتی میگه چرا عذاب؟ بهش میگن گناه کردی. میگه نمیدونستم میگن خب میرفتی یاد میگرفتی.
انسان گرفتار هر بلایی بشه اما گرفتار حماقت نشه. بدترین حماقت در افتادن با خدا به خاطر شهوته. شهوت موجب میشه انسان جلوی خدا بایسته و با امام زمانش علیه السلام در بیفته. داره دیر میشه تا اندک فرصتی هست قیام کن بر علیه شهوت خودت و خودت رو نجات بده. با مطالعه یا با استاد، حق رو پیدا کن و لو بهش عمل نکنی. مهمترین قدم، قدم علم هست. نصف راه رو اقلا با علم برو تا امیدت به نجات دو برابر بشه. مرگ رسید نمیخوای بجنبی؟ داره دیر میشه نمیخوای بجنبی؟ میخوای همین جوری غرق در شهوت بمیری؟ کاش سر مویی عذاب جهنم رو میدیدی و با تمام وجودت باور داشتی به مرگ و قیامت و جهنم.