در این سه قسمت شاید اگر کسی تاریخ یا سیاست یا فلسفه نخوانده باشد متوجه علت های شکست نشود چون من کلیاتی را گفتم که در هر خط آن جزییات فراوانی نهفته است .بهرحال ما برای کسانی مینویسیم که میدانند یا میخواهند بدانند و کاری با بقیه نداریم.
یادتان باشد ما در تابستان فکر زمستان نبودیم و در خوشی فکر غم و آینده نبودیم ،ما پوست اندازی نکردیم و امور را که باید جدا اداره می شدند ادغام کردیم .
پایتخت هایمان یا از مرزها دور بود یا نزدیک و چسبیده به مرز ،
برای دشمن بیشتر از خودی ها معرفت نشان دادیم و مارزخمی را التیام داده و بجان خود انداختیم.
مردمی که در سختی پشت شاه هان را خالی کردند و شاهانی که در غرور و جبر مردم را فراموش کردند .
روحانیان زرتشتی که بجای پرورش دین و پخش گفتار زرتشت و اوستا وارد سیاست شده بودند و شاهان را ترور میکردند.
خاندان شاهی که دشمن یکدیگر شده بودند و پسر ،پدر را میکشت و برادر برادر را و فرماندهانی که کودتا و خیانت می کردند.
حسادت ما به خودمان ، ما را ریشه کن کرد ،حسادت اردشیر به مگابیز دوم و ارد به سورنا و خسرو پرویز به بهرام و شاهین و بقیه سرداران و ترور آن ها و اعدام آن ها ما را در مقابل دشمنان دست خالی نهاد.
دیگر گذشته ،گذشته....و تاریخ به جز عبرت چیزی نیست باید از تجربیات درس بگیریم و آینده را بسازیم .
شهیدان راه ایران را فراموش نکنید ،شهیدان جنگ آشور،گوگمل،قادسیه،نهاوند ،ذوقار،شهیدان جنگ بریتانیا و حمله تزار ها و حمله بعثی ها اینان را مقدس بشمارید.
بزرگان خویش را فراموش نکنید رودکی و فردوسی و سعدی و حافظ و عمر خیام و بیرونی و ابن سینا و بزرگمهر و مابقی دانشمندان و اندیشمندان را.
و یادتان باشد هیچگاه دشمن را به خودی و هموطن ترجیح ندهید و هیچگاه از کمک چه مادی و معنوی (در حد توان) از خودی و هموطن چشم مپوشید.
یاد و خاطره اجداد آریایی و زرتشتی ما تا ابد پابرجاست
روحشان در آرامش باد ............
میلاد غریبی زاده