شروع مجدد من به زبان ساده ?- یادمان باشد Restarting is not just for computers
برای مقدمه مصمم هستم به عکس ها حواله تان کنم๑•.̫ •
حالتان خوب است؟
تابه حال خودتان را میان جهان پر تحرک در راْس هیجان یافته اید؟ حسی باورناپذیر است. انگار کلید می اندازد میان بازی های کودکی و آدم را از کسالت زندگی نجات میدهد. انقدر بالا میبرد که بعد از آن خودت راهم به جا نمی آوری. گویا عشق هم از این نوع است.
فقط تفاوتش با قتل چیست؟ مگر نه اینکه با جنایت اوضاع روان آدم چنان میشود که گویا شیطان بوسهی آتش بر وجود مینهد و آدم عاشق چنان به نظر میرسد انگار معشوقه ای سیب سرخ دلش را با انگشتانی داغ تر از جهنم و سرد تر از بهشت میغلتاند. انگار چهرشان دیو و دلبر است و روزگارشان به سیاهی هم میماند. میگویم این آدم ها باطری کنترلشان خوابیده است و روی سیگنال تکرار دور میزنند.
اما مگر همه قاتل ها درجنون میمانند یا هر عاشقی تا آخر عمر چشم بسته به دنبال دل دوان است؟
نمیخواهم ناله کنم که چرا چنین است. شکایتی از زمانه ندارم ؛گلایه چرا وقتی روزگارمان سیاه است و چشم چشم را نمیبیند.
حرف ها تمام شد و کلید بازیگوشی ها هنوز در دست است. عهد رفاقت دارد این بازیچه با زندگی. چرا بد باشد حال آنکه پایان این قصه را رقم میزند. لااقل جای خودش است. روزگارتان درمدار