محمد مهدی دستی
محمد مهدی دستی
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

جریان اصیل دانشجویی، موذن یا مخرب؟!

  • چند کلمه ایی درباره این روز های دانشگاه. . .

دانشجویان انقلابی تهران، شریف و بهشتی اعلام کردند که سه روز دوشادوش کارگران نیشکر هفت تپه برای شنیده شدن صدای آن‌ها در اهواز حضور پیدا خواهند کرد‌خبر در رسانه‌ها پخش شد، بعد از بسیج دانشگاه چمران اهواز حالا نوبت به دانشگاه‌های تهران رسیده بود که صدای کارگران را به گوش مسئولین برسانند، مسئول وقت بسیج دانشگاه شهید بهشتی با حضور در جمع کارگران اعلام نمود تا حد توانمان در کنار شما خواهیم ماند و مطالباتتان را پیگیری خواهیم کرد، او مشکل اساسی کارخانه را نه فقط معوقات و حقوق کارگران بلکه اداره آن و مسئولان فاسد شرکت خواند.همچنین معاون سیاسی وقت بسیج دانشگاه تهران خواستار توقف روال خصوصی‌سازی شرکت و واگذاری این شرکت به طور دقیق و حسابرسی شد و اعلام نمود که پیگیر حضور قوه قضاییه هستیم چندی بعد آقا رئیسی ریاست وقت قوه قضاییه دستور پیگیری این پرونده و صدور منع تعقیب ۴۱ کارگر بازداشتی را صادر نمود و مجلس و دولت نیز پای کار آمدند، حالا تمام دوربین‌ها و نگاه‌ها به سوی هفت تپه آمده بود، تلاش دوشادوش کارگران هفت‌تپه و جنبش دانشجویی برای حل بحران هفت‌تپه درنهایت منجر به دادگاه کشیده شدن اسدبیگی، رئیس کارخانه شد و با تلاش فراوان دانشجویان در شفاف‌سازی مدیریت ناکارآمد اسدبیگی و فساد مالی وی از طریق رسانه‌ها و دیگر ابزار بیان دانشجویی، بعد از چندجلسه برگزاری دادگاه نهایتاً رای برای خلع‌ید او و واگذاری این کارخانه به دولت داده شد.چندی بعد این موضوع مورد تأیید و تأکید رهبر انقلاب نیز قرار گرفت و مهر تأییدی بر این اقدام دانشجویی بود: 《در این یکی دو سالِ گذشته -طبق گزارش‌هایی که به من می‌رسد- تشکّل‌های دانشجویی و مجموعه‌های دانشجویی کار‌های خوبی انجام داده‌اند در زمینه‌ی مسائل گوناگون؛ چه مسائل کشوری، چه مسائل بین‌المللی؛ فرض بفرمایید آنچه اینجا این برادرمان راجع به خصوصی‌سازی گفتند که بچّه‌های دانشجو در زمینه‌ی خصوصی‌سازی وارد کار شدند که در همین مسأله‌ی نیشکرِ هفت‌تپّه و ماشین‌سازیِ تبریز، دانشجو‌ها رفتند و یک مشکلی را واقعاً حل کردند؛ یعنی نه پول دارند، نه قدرت قانونی دارند امّا در عین حال حضورشان می‌تواند یک کار بزرگ را، یک مشکل بزرگ را حل کند. مثلاً از جمله‌ی موارد این است: در حمایت از کارگران؛ یا در مطالبات از دستگاه‌ها، که این مطالبات اثر هم داشته؛ یعنی اینکه مجموعه‌ی دانشجویی از قوّه‌ی قضائیّه یا قوّه‌ی مقنّنه یا مجمع تشخیص یک چیزی را مطالبه بکند، تأثیرگذار است؛ این اثر داشته و این کاری بوده که شما کرده‌اید و بسیار خوب است. این مال همین یکی دو سال اخیر است که این تحرّکات را انسان در مجموعه‌های دانشجویی مشاهده می‌کند. 》رهبر انقلاب ۱/ ۳/ ۱۳۹۸در طول دهه‌های پس از انقلاب اسلامی از این دست اتفاقات و حل مشکلات کم نبوده است از هپکو، هفت تپه و ماشین‌سازی تبریز گرفته که در سال‌های اخیر مشکلاتشان توسط همین تشکل‌های دانشجویی حل شده تا مسأله کارتن خوابی، گفتمان‌سازی در زمینه علم و فناوری و پیگیری تخصصی مسائل انتخابات که در دهه‌های پیش صورت گرفت.مؤذن جامعه رسالت خود را درک کرده و در پی تصمیم‌سازی و گفتمان‌سازی است و همچون نورافکن مسائل پر اهمیت اما توجه نشده را روشن می‌کند، او خود را نسبت به مسائل کشور مسئول می‌داند نه مثل ناتشکل و نادانشجو‌هایی‌ که تا به حال نه تنها سنگی از جلوی راه کشور برنداشتند بلکه در مواقع بحران نیز شاهد هزینه تراشی این عده محدود بوده ایم، چه زیبا گفت شهید بهشتی که: دانشجو باید به صورت یک عضو بدرد خور جامعه خودش را بسازد و نه به صورت یک گروه درس خوانده تی تیش مامانی خود خواه از خود راضی که توقعات خیلی زیاد خود را به جامعه تحمیل کند.

حال سؤال پیش می‌آید که کدام جریان اصیل است؟آن جریانی که فحش‌های رکیک و نشان‌های جنسی را حواله مخالفینش می‌دهد؟آن جریانی که حرف مخالفش را هوو می‌کند؟آن جریانی که دستاورد مبارزه‌ایی خود را شعارنویسی روی دیوار کلاس با افتخار بیان می‌کند؟آن جریانی که از قاتل دو انسان بی‌گناه حمایت می‌کند؟آن جریانی که اتفاق تلخ در خوابگاه را بهره‌برداری سیاسی و مصادره به مطلوب می‌کند؟آن جریانی که عنوانش اسلامی است اما تماماً ضد اسلام عمل می‌کند؟آن جریانی که آجر و خودکار وسیله حربش در دانشگاست؟آن جریانی که چادر از سر دختران در صحن دانشگاه می‌کشد؟آن جریانی که در مشکلات سیل، زلزله، فعالیت در مناطق محروم و غیر ذالک از پشت تلوزیون شاهد ماجراست؟جریانی که غیر تحقیر، توهین، غر زدن کار دیگری بلد نیست می‌تواند جریان اصیل دانشجویی باشد؟یا جریان مذکور جریان اصیل است؟نه تنها این ناتشکل ها به فکر کشور و مردم آن نیستند بلکه همواره منافع شخصی خود را بر منافع جمع ترجیح داد و روحیه فردگرایی خود را در طول دهه‌های گذشته فریاد زدند گویا همان طور که محمود درویش گفت: وطن برای این‌ها چمدانی بیش نیست


دانشجوفتنهمخربموذن جامعهدانشجویی
یه سری علاقه مندی های شخصی از یه مدیریت خوان حوزه بازرگانی/ دانشجوی علامه/ کمی اقتصاد کمی سیاست شاید کمی هم فرهنگ با طعم دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید