شاخص کلیدی عملکرد یا KPI (Key Performance Indicator) کمیت قابل سنجشی است که کارآمدی شرکت در رسیدن به اهداف کلیدی کسبوکارش را نشان میدهد. برای درک بهتر شاخص کلیدی عملکرد بهتر است که به تعاریف مشابه دیگری که از سوی منابع مختلف ارائه شده نیز نگاهی داشته باشیم:
سازمانهای مختلف در سطوح مختلفی از شاخصهای کلیدی عملکرد برای ارزیابی موفقیتشان در رسیدن به اهداف مورد نظر استفاده میکنند. به عنوان نمونه، این شاخصها در سطوح بالا میتوانند بر عملکرد کلی کسبوکار تمرکز داشته باشند؛ اما تمرکز شاخصهای کلیدی عملکرد در سطوح پایینتر بر فرآیندهای بخشهای مختلف، مانند فروش، بازاریابی، منابع انسانی و پشتیبانی خواهد بود.
در ادامه ۴ دلیل اصلی اهمیت شاخص کلیدی عملکرد را فهرست کردهایم:
برای ایجاد شاخصهای کلیدی عملکرد که بتوانیم به درستی از آنها استفاده کنیم باید مراحل و استانداردهایی را پشت سر بگذاریم که رعایت درست هر کدام از آنها اهمیت زیادی دارد. برای ایجاد یک KPI باید 5 مرحله را در نظر بگیرید و گام به گام پیش بروید.
بدون شک مرحله اول و مهمترین گام مربوط به هدفگذاری درست است. در این مرحله باید ببینیم با ایجاد شاخص کلیدی عملکرد (KPI) دنبال چه اهداف هستیم و به چه چیزی میخواهیم برسیم. به عنوان مثال شاید افزایش فروش، افزایش بازدید سایت، برگرداندن مشتریان ناراضی، برندسازی محصول جدید و… جزوی از اهداف ما باشند.
برای هدفگذاری صحیح و تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد میتوان از مدلهایی چون مدل SMART استفاده کرد.
برای رسیدن به نتایج دلخواه عواملی وجود دارند که با در نظر گرفتن آنها یا درست پیش میرویم یا تحقق اهداف تعریف شده تضمین شده حتمی خواهد بود. مرحله دوم در ایجاد شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)، تعیین عوامل موفقیت است.
اگر این عوامل به درستی انتخاب شوند با اجرای درست فرایندها، مدیریت صحیح، نظارت اصولی و تلاش دقیق میتوانید برای رسیدن به نتایج مطلوب امیدوار باشید. عوامل موفقیت میتواند برای کسب و کارهای مختلف متفاوت باشد و طبیعتا این عوامل باید بهصورت شخصیسازی شده و سفارشی تعیین شوند.
مشخص کردن عوامل موفقیت بخشی از مراحل ایجاد یک KPI خوب است و قطعا هر عاملی نمیتواند یک شاخص کلیدی عملکرد باشد. در واقع KPIها به ما نشان میدهند که چقدر در تعیین عوامل موفقیت درست عمل کردهاید. ما در این مرحله باید براساس عوامل موفقیت، KPIهای خودمان را تعریف میکنیم ولی سنجش اصلی این شاخصهای کلیدی عملکرد در مرحله پنجم رخ میدهد.
در هر مرحله از فرایند بررسی شاخصهای کلیدی عملکرد ممکن است معیارهایی چون تعداد بازدید از صفحات، تعداد بازدیدکنندگان، میزان فروش، تعداد نصب، تعداد کلیک، تعداد دانلود، تعداد تماس و… به دست آورید که حتی گاهی به تنهایی معنا و مفهومی ندارند، اما وقتی در کنار نتایج دیگر قرار میگیرند میتوانند به خروجیهای زیادی رسید.
در مرحله آخر زمان آن رسیده که معیارهای سنجش خود را اندازهگیری کنیم. معمولا شاخصهای ما به صورت نرخ، نسبت، درصد یا میانگین نشان داده میشوند. KPIهای را باید نوعی متریک بدانیم که قابلیت اندازهگیری دقیق دارند و به ما نشان میدهند چقدر در رسیدن به نتایج موفق بودیم و ارزیابی عملکرد ما چطور بوده است.
ارزیابی و سنجش هر کدام از KPIها میتواند به صورت متناوب در بازههای زمانی هفتگی یا ماهیانه اندازهگیری شود.
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) شما باید مستقیماً با اهداف و مأموریت سازمانی شما مرتبط باشد. با این معیارها شروع به ساخت داشبورد KPI خود کنید.
شاخصهای کلیدی ارزیابی عملکرد می توانند پیشرفت کار را تا سطح هر یک از کارکنان پیگیری کنند. مثلا یکی از KPIها در واحد فروش شما ممکن است تعداد فروش ماهانه به ازای هر کارشناس فروش باشد. این معیار مشخص می کند که هر فرد چقدر در موفقیت سازمان مشارکت دارد.
اکنون که اعضای تیم پاسخگو هستند، می توانید استراتژی خود را طوری تنظیم کنید که به هر چیزی که باعث می شود به اهداف خود نرسید، توجه کنید. البته در مورد کارکنان، این لزوماً به معنای اخراج ضعیفترین افراد نیست. این بدان معناست که مدیران میتوانند از KPIها برای ارائه آموزش و راهنمایی بیشتر به کسانی که عملکرد مناسبی ندارند استفاده کنند.
افراد مختلف ممکن است نظرات متفاوتی در مورد معنای موفقیت داشته باشند. به عنوان مثال، اگر یکی از کارکنان واحد فناوری اطلاعات و یکی از کارکنان واحد مالی با هم روی یک پروژه کار کنند، ممکن است ایدههای بسیار متفاوتی در مورد سنجش موفقیت داشته باشند. شاخصهای کلیدی ارزیابی عملکرد اهداف مشترکی را برای همه کارکنان ایجاد میکند تا در جهت رسیدن به آن تلاش کنند.
شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) راهی روشن در اختیار شما میگذارند تا ببینید سازمان شما چگونه عمل میکند. برای مثال می توانید از شاخصهای کلیدی ارزیابی عملکرد مالی برای نشان دادن میزان سودآوری کسب و کار خود استفاده کنید. یا میتوانید شاخصهای فروش و سایر KPIها را کنترل کنید تا ببینید آیا در طول زمان روند صعودی یا نزولی داشتهاند.