اسمارت (SMART) مخفف چندین کلمه است که میتوانید از آن برای سوق و شکل دادن به اهداف خود استفاده کنید.
معیارهای آن معمولاً به “مفهوم مدیریت” به وسیله اهداف پیتر دراکر نسبت داده میشود. این روش برای اولین بار در نوامبر ۱۹۸۱ در Management Review توسط جورج تی دروان معرفی شد. پس از آن، پروفسور رابرت اس روبین (دانشگاه سنت لوئیس) در مورد روش SMART در مقالهای برای انجمن روانشناسی صنعتی و سازمانی نوشت. وی اظهار داشت که روش SMART برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد و این مفهوم را برای درک بیشتر به شکل زیر نمایش داد.
او بیان کرد که برای اطمینان از اینکه اهداف شما روشن و قابل دستیابی هستند، هر کدام باید موارد زیر باشند:
پروفسور روبین همچنین یادآور میشود که تعریف اختصاری SMART برای اینکه اهمیت آن و همچنین کار آمد بودن آن را در طول زمانهای مختلف نشان دهد، میتواند بسته به زمانهای مختلف به روز شود. با این حال، برخی از نویسندگان تا به امروز مفهوم آن را گسترش دادند تا بتوانند مفاهیم گستردهتری را در این روش بگنجانند. به عنوان مثال برخی آن را به SMARTER نیز میشناسند، که مفاهیم ارزیابی و بررسی شده به آن اضافه شده است.
هدفگذاری SMART یک استراتژی روشن را برای رسیدن به هر هدفی مشخص میکند. اهداف SMART، اهدافی منحصربهفرد، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، واقعبینانه و در یک چارچوب زمانی هستند. در ادامه مهمترین ویژگیهای هدفگذاری اسمارت را مرور میکنیم:
گفتن اینکه «میخواهید درآمد بیشتری کسب کنید» هدف خیلی مبهمی است؛ روش اسمارت در تصمیمگیری نیاز به انتخاب اهداف مشخص و واضح دارد. بهتر است عددی را برای میزان درآمدی که میخواهید به دست آورید، انتخاب کنید. آیا میخواهید سود کسبوکار خود را 20 درصد افزایش دهید؟ یک عدد واضح برای پیگیری پیشرفت خود تنظیم کنید. انتخاب یک هدف خاص از دو جهت مفید است. اول اینکه شما میتوانید نتیجه خود را بهتر تجسم کنید، یعنی میتوانید تمام آن صفرها را در حساب بانکی خود تصور کنید. دوم اینکه متوجه خواهید شد که چه زمانی به آن رسیدهاید و احساس رضایت میکنید.
هدفگذاری SMART به پیگیری پیشرفت شما هم تاکید دارد. اگر هدف شما قابل اندازهگیری نیست، نمیتوانید به طور عینی بگویید که به آن رسیدهاید یا نه. در مثال ما، هدف خاص از قبل قابل اندازهگیری است؛ میتوانید با گذشت سال، اعداد را بررسی کنید تا ببینید آیا به درآمد موردنظر خود رسیدهاید یا نه.
تعیین یک هدف دستیافتنی به معنای انتخاب هدفی است که اگر از امکانات موجود استفاده و تمام تلاش خود را بکنید، منطقی و قابل دستیابی باشد. اگر هدفی را انتخاب کنید که میدانید با امکانات و شرایط شما هماهنگ نیست، به احتمال زیاد از هدف خود دلسرد میشوید. از هدفگذاری SMART استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که میتوانید به پیشرفت ملموس دست یابید و از قرارگرفتن در شرایط خود برای شکست با اهداف دور از دسترس اجتناب کنید.
برای تعیین هدف SMART شما باید مطمئن شوید که هدف شما واقعبینانه است. اهداف واقعبینانه، اهدافی هستند که شما مایل و قادر به انجام آن هستید و میتوانید با بهبود سبک زندگی فعلی خود به آنها دست پیدا کنید.
همانطور که جی آبراهام میگویید: شما باید بدانید که میخواهید چه کاری انجام دهید، چرا میخواهید این کار را انجام دهید و مجموعه مهارتهای شما چیست. اگر اهداف شما در حال حاضر بر اساس تواناییها و امکانات شما نباشد، هوشمند نیستند. چه در حال تعیین اهداف تجاری باشید و چه اهداف شخصی، سخنان آبراهام درست است.
برای رسیدن به اهداف کاری خود چه کاری باید انجام دهید؟ اهداف کاری میتواند شامل فروش بیشتر، ارتقاء سطح مدیریت سازمان یا راهبری یک مشتری بزرگ باشد. هدف موردنظر شما هر چیزی که هست، مطمئن شوید که با زمان، انرژی و امکانات شما مطابقت دارد. درست است که شکستها میتوانند کاتالیزوری برای تغییر باشند و به شما انرژی دوباره دهند، اما اگر هدفتان واقعبینانه نباشد، بازگشت دوباره به مسیر موفقیت برایتان دشوار خواهد بود.
اصل نهایی در تعریف اهداف SMART تعیین یک چارچوب زمانی مشخص است که طی آن بتوانید به هدف خود برسید. به خودتان زمان معقولی برای رسیدن به هدفتان بدهید. آیا فکر میکنید میتوانید در عرض شش ماه، یک سال یا دو سال به درآمد موردنظر خود برسید؟ داشتن یک چارچوب زمانی مشخص برای بررسی میزان پیشرفت شما در مسیر رسیدن به هدف ضروری است.
اگر در چارچوب زمانی مشخصشده به هدف خود نرسیدید، وقت آن است که مجدداً ارزیابی کنید، آیا هدف شما قابلدستیابی و واقعبینانه بود؟ بازه زمانی شما خیلی کوتاه بود؟ یا فقط از تمام توان خود استفاده نکردید؟ وقتی از اهداف SMART برای رسیدن به آنچه میخواهید استفاده میکنید، هیچ اشکالی ندارد که اهداف خود را مجدداً تنظیم کنید تا بتوانید دلایل عدم دستیابی به اهداف موردنظرتان را مشخص کنید.
۱. هدف SMART خود را با ذینفعان پروژه و اعضای تیم به اشتراک بگذارید.
در شروع پروژه، مطمئن شوید که هدف SMART خود را به همه کسانی که در کار دخیل هستند، نشان دادهاید. هدف اسمارت (SMART) باید کل تیم شما را در حین کار بر روی موارد قابل تحویل پروژه هدایت کند تا دقیقاً بدانید که آیا به اهداف پروژه خود رسیدهاید یا نه.
۲. به طور منظم پیشرفت را بررسی کنید.
علاوه بر به اشتراک گذاشتن هدف SMART با تیم خود در ابتدای پروژه، مطمئن شوید که به طور دورهای پیشرفتی را که به سمت هدف انجام دادهاید، اندازهگیری میکنید. در غیر این صورت ممکن است، روی پروژه کار کنید و در پایان کار متوجه شوید که هدف خود را گم کردهاید.
بهترین راه برای بررسی منظم هدف اسمارت (SMART) ارسال بروزرسانیهای هفتگی وضعیت پروژه است. گزارشهای وضعیت، راهی عالی برای برجسته کردن کارهای مهم تیمتان است و اینکه بررسی کنید آیا در مسیر درست هستید یا نه.
۳. موفقیت خود را ارزیابی کنید.
هدف SMART به فرآیند تعیین هدف شما شفافیت میبخشد، بنابراین میتوانید دقیقاً ارزیابی کنید که آیا به اهداف پروژه خود رسیدهاید یا نه. اگر این کار را کردید، وقت آن است که جشن بگیرید! ولی حتی اگر به هدف خود نرسیدهاید، داشتن اهداف واضح و بررسی منظم اهدافتان، میتواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید که چه چیزی اشتباه بوده و دفعه بعد کجا میتوانید بهتر عمل کنید.
به یاد داشته باشید، نرسیدن به اهدافتان به این معنی نیست که پروژه شما یک شکست کامل بوده است. مهم است که با آرامش ارزیابی کنید که چرا هدف خود را از دست دادهاید. به این ترتیب، میتوانید از اشتباهات خود درس بگیرید و دفعه بعد که هدف اسمارت (SMART) تعیین میکنید، از آن آموختهها استفاده کنید.
و در پایان فراموش نکنید که هدف SMART هم مانند هر چیز دیگری در دنیا تغییر میکند! پس هر چند وقت یکبار هدفتان را باز بینی کنید. هر چه به پیش میروید از تجربههای خودتان و از فیدبک دیگران یاد بگیرید و جاهایی که لازم است هدفتان را اصلاح کنید. هم خواستههای آدم و هم شرایط اطراف تغییر میکند. ممکن است چیزی که 2 سال پیش هدفتان بوده دیگر به کارتان نیاید. با این کار شما دو عمل ارزیابی و بازبینی را انجام میدهید که به SMART اضافه شده بود.