«به نام ایزد یکتا»
آشنایی با دفاع مقدس/استاد حسنوند/دو شنبه 9:10 صبح
موضوع تحقیق:آشنایی با فرهنگ،تمدن و دانشمندان ایرانی پیش از اسلام
گرد آورنده:محمد علی پناه
_در زمان اشکانیان و ساسانیان بر پایه روایات کهن،آثار حماسی بسیاری پدید آمده بود که بدبختانه جز یکی،بقیه آنها از دست رفته اند و حتی ترجمه مستقیم آنها به عربی و فارسی نیز برجای نمانده اند و تنها از بخشی از آنها،بازنویسی ها و باز پرداخت هایی به عربی و فارسی در دسترس است و از برخی دیگر تنها نامی. تنها اثر «حماسی_دینی» که به زبان پهلوی در دسترس است، «یادگار زریران» است، که هنوز برخی از واژه ها و نام های آن،دلالت بر اصل پارتی دارند.
_ترکیبی از مطالب حماسی و تاریخی،کمی پیش از حمله اعراب در «خدای نامه» صورت گرفت و بازتاب مطالب آن در آثار ادبی و تاریخی دوران اسلامی،تا حدودی امکان بازسازی نسخه موجود در دربار ساسانی این حماسه را ممکن می کند.
_در فهرست ابن ندیم در سال 377 قمری آمده: تعدادی از ترجمه های عربی داستان های مربوط به دوران ساسانی در بغداد پیدا شده بودند،اما ناپدید شدند.
منبع:
کتاب:در آمدی بر تاریخ داستانی ایران پیش از اسلام
نویسنده:ندا اخوان اقدم
**********
_شهر سوخته از سال های 3200 پیش از میلاد تا حدود 2100 یا 2000 پیش از میلاد،
برای مدت یک هزار سال مرکز و پایتخت منطقه ای به شمار می رفته که از قندهار تا سواحل مکران را
تحت اختیار خود داشته و در این مقام با سایر محوطه ها و شهر های باستانی هزاره سوم پیش از میلاد
در شرق،غرب،شمال و جنوب، در ارتباط بوده و به عبارتی دیگر،پایتخت و مرکز حوزه فرهنگی هیرمند
به شمار می رفته است.
منبع:
کتاب:گزارش های شهر سوخته
نویسنده:سید منصور سجادی
************
_کلمه هخامنش به معنی فیلسوف است،پس بنیان گذاران ایران باستان تاریخ ایران را
بر اساس فلسفه بن داده اند.
این فلسفه بر خلاف آنچه بنگستون ها می پندارند،فلسفه تسخیر و به بندگی در آوردن ملل دیگر نبود بلکه
فلسفه برقرار کردن بازتابی از نظم و ترتیب و صلح و صفائی بود که در عالم برین در میان ایزدان حاکم بوده،
بازتابی بر عالم فرودین انسان ها و ملل مختلف.
به عبارتی دیگر فلسفه ای بود که می کوشید از وجود وحدت علی رغم کثرت در عالم برین، مایه و نمونه بجوید و آن را در عالم گسیخته در خود انسان ها نیز امکان پذیر نماید.
_اسکندر پس از تسخیر ایران،کتب فراوانی در علوم مختلف برای معلم دیرینه اش ارسطو به یونان فرستاد
که این خود دلیل بارزیست از رونق علوم در دوره هخامنشی.
_21 نَسک اوستا،در زمان هخامنشیان که 815 فصل و تقریبا سه برابر اوستای جمع آوری شده
در زمان ساسانیان بوده است،به منزله دایرة المعارفی بوده که شامل اکثر علوم از قبیل:
پزشکی،ستاره شناسی،حکمت،علم مبدا و معاد و تکوین و امور اجتماعی و حقوقی و علوم طبیعیه و فقهی و...
می شده است.
در همان کتاب که تاریخ آن را تا 3000 سال پیش تخمین زده اند،بسیاری از امراض از قبیل:
تب های مختلف،مخملک،دمل،خارش،ضعف اعصاب،لرز،سنگ مثانه،زخم و انواع دیگری از ناخوشی ها،
نام برده شده که دلالت بر وجود اطبای حاذقی می نماید که درد ها را تشخیص و معالجه می نمودند.
(تعداد امراض شناخته شده در آن زمان بسیار بیشتر از آنچه بود که بنده ذکر کردم و بخاطر خلاصه نویسی
به همین ها اکتفا نمودم)
_داریوش بزرگ همانطور که برای پیشرفت علم پزشکی و حکمت و علوم طبیعی تشویق می نمود
متوجه پیشرفت علم هیئت و بررسی هایی نجومی نیز بود.
نام دو نفر منجمین بزرگ و معروف کلدانی که به تشویق او و جانشینانش که در این راه
مجاهدات بسیاری کرده اند:
1_نبو ریمنو(Nabu Rimannu) که یونانی ها او را،نبو ریمنوس(Naburimanos) می نامیدند فرزند بالاتو(Balatu)
در سال 419 قبل از میلاد.( در تاریخ ثبت شده است)
2_کیدینو(Kiddinnus) که یونانی ها او را،کیدناس(Kidenas)مینامیدند
در سال 379 قبل از میلاد.( در تاریخ ثبت شده است)
و یونانی ها به خوبی این دو منجم عالیقدر را میشناختند.
_نبور ریمنو با حساب های دقیقی که کرده بود،حرکات ماه و خورشید و زمان نسبی روز و هفته و ماه و سال و
خسوف و کسوف و روز های سال شمسی را که 365 روز و 6 ساعت و 15 دقیقه و 41 ثانیه است را تعیین و
جدول بندی کرده بود.
حساب او به قدری جالب و مهم است که با حساب نجوم امروز پس از اختراع تلسکوپ و
آلات و وسائل مجهز نجومی امروزی،تقریبا یکسان و فقط 26 دقیقه و 55 ثانیه تفاوت داشت.
(این آمار مربوط به سال 1383 هجری شمسی و چاپ این کتاب می باشد)
_حوزه های علمی و پژوهشی دوره هخامنشی که نامی از آنها بر جای مانده،به سان زیر است:
1_حوضه پزشکی تهرتیا یا تهرتیه،حکیمی که در وندیداد بهی خواه نوعی بشر نامیده شده است و
گویا این حکیم،نخستین پزشک ایرانی نیز به شمار می رود.
2_حوزه پزشکی سئنا(Saena) که یکی از حکمای بنام ایران بوده است که گمان میرود شاید همین نام اوستائی
نام یکی از نیاکان ابن سینا نیز بوده باشد.
3_حوزه پزشکی مزدیسنا در آذربایجان.
4_مرکَز پزشکی تخت جمشید.
5_مرکز پزشکی ری.
6_دانشکده برسیپا (Borsippa).
7_دانشکده پزشکی سائیس که در کنار پرستشگاه نیت با پول داریوش کبیر و به دست یکی از
پزشکان و دانشمندان معروف مصری دایر گردیده بود که در آن پزشک تربیت می شده و
به تمام حوزه های شاهنشاهی اعزام می گردید.
8_دانشکده آرشوئی.
9_دانشکده میلیتس(Milites)
10_آموزشگاه مذهبی سائیس.
11_فرهنگستان اردشیر در سارد.
_کتابخانه هایی که از آن ها تنها نام به جا مانده است عبارت اند از:
1_کتابخانه «دژ نبشت یا گنج نپشت»(قلعه نوشته ها)،در تخت جمشید، که شامل 12000 پوست بوده
که اوستا بر آنها نگاشته آمده بود.
2_کتابخانه «شیپیکان» یا «شیزیکان» در کنار آتشکده آذر گشب در آذربایجان.
3_کتابخانه «آگره» در هگمتانه(همدان)که در آنجا اسناد و کتب و دفاتر شاهی محفوظ و مضبوط میگردید.
4_کتابخانه دانشکده برسیپا.
5_کتابخانه دانشکده سائیس.
6_کتابخانه های پاسارگاد.
7_کتابخانه های سیستان.
منبع:
کتاب:گرایشهای علمی و فرهنگی ایران از زمان هخامنشیان تا پایان صفویه
نویسنده:پروفسور استفان پانوسی
استاد دانشگاه های:گیسن،ماربورگ،برلن،تهران،سالت لیک سیتی،گوتنبرگ،لانکاستر و ...
راه در جهان یکی است و آن راستی است...
«پایان»