ویرگول
ورودثبت نام
محمد علی پناه
محمد علی پناه
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

هنر جنگ دانشگاه سوهانک

آشنایی با دفاع مقدس/استاد حسنوند/دو شنبه 9:10 صبح

موضوع تحقیق:تحلیل فیلم ماجرای نیمروز و رد خون

گرد آورنده : محمد علی پناه


_«سازمان تروریستی مجاهدین خلق»

بنیانگذاری:۱۵ شهریور ۱۳۴۴

بنیانگذاران:

محمد حنیف نژاد

سعید محسن

علی اصغر بدیع زادگان

محمود عسگری زاده

رسول مشکین فام

احمد رضایی

رهبران:مسعود رجوی/مریم رجوی

 ماجرای نیمروز و رد خون(ماجرای نیمروز۲)
ماجرای نیمروز و رد خون(ماجرای نیمروز۲)

ماجرای نیمروز و رد خون(ماجرای نیمروز۲)

کارگردان:محمد حسین مهدویان

نویسندگان:محمدحسین مهدویان،ابراهیم امینی و

حسین تراب نژاد

بازیگران:

مهرداد صدیقیان

احمد مهرانفر

هادی حجازی‌فر

مهدی زمین‌پرداز

محیا دهقانی

لیندا کیانی

حسین مهری

جواد عزتی

مهدی پاکدل

امیرحسین هاشمی

بهنوش طباطبایی

محسن کیایی

هستی مهدوی

مهدی زمین‌پرداز


_این فیلم مستقلا به فعالیت های

فرقه تبهکار مجاهدین خلق(منافقین)،از تاریخ

۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که ایران در حال جنگ با رژیم بعث است

تا ۲۹ تیر ۱۳۶۶ که طبق قطع نامه ۵۹۸ ایران و عراق

آتش بس می دهند و پس از آن در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۶۷

که مجاهدین از خاک عراق به مرز های ایران که ابتدا به

اسلام آباد حمله می کنند،می پردازد.

_مهدویان،در ماجرای نیمروز ابتدا به فعالیت های

این گروه تروریستی،در داخل کشور

و در سطح شهر اشاره می کند

که با قصاوت تمام،از مردم عادی کوچه و بازار گرفته

تا رجل ارشد سیاسی مملکت را ترور می کنند و

هدفشان این است که تا انتهای تابستان حکومت را

بدست بیاورند.

و در (رد خون) از فعالیتشان در جنگ علیه ایران و

همکاری و همدستی با رژیم بعث گرفته تا جایی که

وقیحانه و نه برای عراق،بلکه اینبار در کله های پوک و

مغز های نداشته شان،سودای آن را دارند که

تنها با اتکا به اعضا و نفرات سازمانشان

می توانند تهران را فتح کنند و بخاطر همین توهمات

دست به جنایات فجیعی در غرب کشور می زنند را

بیان می کند...

در ماجرای نیمروز و در تیتراژ ابتدایی

با این پیام مواجه می شویم:

بعد از انتخابات ریاست جمهوری در بهمن ۱۳۵۸

کشور در دام التهابات گوناگون سیاسی گرفتار شد.

این التهابات با بروز درگیری میان ابوالحسن بنی صدر و

طرفداران حذب جمهوری اسلامی به رهبری دکتر بهشتی

در کشور فراگیر شد.

در پی تشدید این درگیری ها،مجلس شورای اسلامی

در ۲۶ خرداد ۱۳۶۰،طرح بررسی عدم کفایت بنی صدر را

تصویب کرد،اما این پایان ماجرا نبود.

سازمان مجاهدین خلق،بزرگترین گروه مسلح _

حامی بنی صدر،مخالفت خود را با جمهوری اسلامی

علنی کرد و به این ترتیب،دوران بی سابقه ای از

خون و آتش،در تاریخ معاصر ایران آغاز شد.

داستان این فیلم با الهام از ماجراهای واقعی شکل گرفته

اما به دلیل ملاحظات امنیتی،

اسامی بعضی از شخصیت ها تغییر یافته است.


همین چند سطر پیام،تکلیف مخاطب را روشن میکند

که قرار است با چه چیزی مواجه شود.


نکات کلیدی که در فیلم دستگیر مخاطب می شود،

به شرح ذیل می باشد:

_ترور شهید بهشتی

_ترور شهید رجایی

_فرار مسعود رجوی و بنی صدر به پاریس

_نفوذی بودن بعضی از مقام های سیاسی و امنیتی

_تشکیل و تقویت تیم های عملیاتی و اطلاعاتی

_کشته شدن موسی خیابانی(از رده بالا های سازمان مجاهدین)

و...



رد خون:

در ابتدای فیلم همانند قسمت اول

پیامی برای مخاطب ظاهر می شود که بخشی از آن تکراری است

پیام به شرح ذیل می باشد:(قسمت غیر تکراری پیام)

بعد از ممنوع شدن فعالیت مجاهدین در ایران

رهبری سازمان،تصمیم به خروج اعضا از کشور گرفت.

مقصد نهایی آن ها عراق بود.

کشوری که در برابر ایران میجنگید.

۱۷ خرداد ۱۳۶۵ مسعود رجوی،رهبر سازمان،

از پاریس به بغداد سفر کرد و با حمایت نظامی

دولت وقت عراق،ارتش آزادیبخش ملی ایران را

برای جنگ با جمهوری اسلامی تاسیس کرد.

در پی این تصمیم،بسیاری از اعضای سازمان،

راضی یا ناراضی،در پادگانی به نام اشرف در حوالی بغداد

ساکن شدند.


فیلم در معراج شهدا آغاز می شود،

در حالی که صادق(جواد عزتی)به دنبال کسی است که

جسدش را به اشتباه در تابوت شهدا قرار داده اند...


نکات کلیدی و مهم فیلم:

_از وقتی مجاهدین به ارتش صدام پیوستند،

پروسه جنگ به نفع عراق تغییر کرده.


_مجاهدین برایشان مهم نیست که مردم درباره اینکه

آنها در کنار دشمن میجنگند چه میگویند، زیرا معتقدند

مردم از کسی که پیروز ازست سوال نمیکنند.


_درگیر شدن کمال(هادی حجازی فر) با شوهر زنی

که بخاطر جهل،از دکتر رفتن زنش جلو گیری می کرد.


_اشاره به اسرای جنگی که از روی ناچاری

که اسیر عراقی ها نباشند و جان خود را به نحوی

نجات بدهند و عضو سازمان مجاهدین می شوند.


_اشاره به ازدواج های درون سازمانی و تشکیلاتی

و قبول نداشتن ازدواج هایی که به قول خودشان

در دستگاه های آخوندی بر قرار شده

که با این تفاسیر اگر زنی شوهر هم داشت

مجبورش میکردند که با کس دیگری ازدواج تشکیلاتی کند


_اشاره به عملیات آفتاب و چلچراغ مجاهدین.


_پیدا شدن سیما(بهنوش طباطبایی)خواهر کمال

و همسر افشین(محسن کیایی) که همه فکر میکردند

در جنگ شهید شده اما جزو اسرایی بود که

به مجاهدین در پادگان اشرف پیوسته بود.


_کمال،برادری که در طول فیلم مدام یا آرزوی

مرگ خواهرش را می کند،یا در پی کشتنش است

اما در لحظه آخر از کشتنش پشیمان می شود.


_پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸


_اشاره به جمله نوشیدن جام زهر توسط امام خمینی


_نبودن برخی از شخصیت هایی که در قسمت اول

حضور داشتند که در این قسمت با عکس شهادتشان

مواجه می شویم.


_همایش بزرگ مسعود رجوی و ارتشش و سخنرانی او

قبل از حمله به ایران.


_حمله وحشیانه مجاهدین،کشتن افراد نظامی و

غیر نظامی،به رگبار بستن اسرا و سوزاندن جنازه هایشان

غیر نظامیبه رگبار بستن اسرا و سوزاندن جنازه هایشانستن اسرا و سوزاندن جنازه هایشان

برای ایجاد عب و وحشت.


_حضور شهید صیاد شیرازی برای مقابله با مجاهدین


_مجروهینی که از مجاهدین به جای ماندند و

توان همراهی ارتششان را نداشتند،خود را با نارنجک

منفجر کردند و قبل از مرگ،نام مریم و مسعود را

بلند فریاد می زدند.

بازگشت سیما به ایران،دیدن فرزندش و دستگیر شدنش.

و...

نوشته های بالا خلاصه اطلاعاتی بود که میشد از

این دو قسمت فیلم دریافت کرد.

اصولا من فکر میکنم که ماجرای مجاهدین

اظهر من الشمس است و احتیاج به تحلیل و تفسیر ندارد

این افراد به قدری ملعون و پلید اند که جنایاتشان

با آب زمزم و کوثر هم پاک نمی شود.


نقد منفی ای ندارم نسبت به این فیلم چون

به عنوان مخاطب عام،مشکلی در آن ندیدم

و اگر هم نقدی بر آن وارد باشد،سواد بنده به آن

قد نمی دهد.


(پایان)

رد خونمجاهدین خلقهنر جنگهنر جنگ سوهانکماجرای نیمروز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید