وقتی وارد اون کانال شدم، اولش چیزی برام جالب نبود و معنی حرفاش رو هم نمیفهمیدم. تازه ترکیای که تو پستاش استفاده میکرد هم با ترکیای که ما تو ایران صحبت میکنیم فرق داشت. به جز اون من حتی نمیفهمیدم بعضی پستای فارسیش چی میگن. پر از اصطلاحات سنگین و غیرمعمول بود.
لینک اون کانال رو هم همینجوری پیدا نکرده بودم، یه بار که تو یه کانال کلیپ بودم، یه پست ازش فوروارد شده بود و اسمش تو ذهنم مونده بود که بعدا آیدیش رو سرچ کردم و خود کاناله رو پیدا کردم. که کاش هیچوقت نمیکردم:)
چیزی که اونجاها خیلی به چشم میخورد، عکس پرچم ترکیه و آذربایجان بود. انقدر این دو تا تصویر تو مخم رفته بود، که تا مداد دست میگرفتم یه ماه و ستاره میکشیدم به نشانهی پرچم ترکیه. حتی اون وقت خواهرم کوچیک بود و اسباب بازیاش معمولا کف زمین. یه بار چند تا از خونه سازیاشو برداشتم و ناخودآگاه انقدر اون تصاویر تو ذهنم بود که سریع رنگ آبی و قرمز و سبزش رو به هم چسبوندم، به نشانهی رنگ های پرچم جمهوری آذربایجان. میخوام بگم کل ذهنم پر شده بود از حرفای اونا.
اون موقع یه پیجم تو اینستاگرام دنبال میکردم که رسما محتوای پانترکی داشت. حالا کدوم نوعش؟ از اونا که تو کار تحریف تاریخن. من ساعت ها تو روز میشستم اونا رو میخوندم و از حرفایی مثل: "بیشتر مردم ایران ترکن، چه خودشون بدونن چه ندونن" و "نصف بیشتر خشکیهای کره زمین در گذشته حکومت ترکها بوده" بهرهمند میشدم و خوشم میومد.
تو پست قبلی گفتم که کم کم سعی کرده بودم لهجهی ترکی تو حرفام بگیرم. یه بار یه اتفاقی افتاد. تلفنی با دوستم حرف میزدم که خواهرش هم صدامو شنیده بود. بهش گفته بود این دوستت چقدر لهجه داره. وقتی دوستم اینو برام تعریف کرد، کم مونده بود از خوشحالی بال دربیارم!
این روند همینطور پیش میرفت و کسی به من نگفته بود که درگیر یه فرقه شدن تو فضای مجازی چقدر میتونه راحت باشه.
بازم تعریف میکنم انشاءالله.
ادامه دارد..:)
لیست کل نوشتههای من دربارهی این موضوع