هانیه فضلی خانی
هانیه فضلی خانی
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

داستان عجیب سنگ قبر ناصرالدین شاه قاجار


سنگ قبر ناصرالدین شاه در خلوت کریمخانی نگهداری می‌شود. این سنگ پس از انقلاب ۱۳۵۷ از روی قبر ناصرالدین شاه در شهر ری برچیده گردید و به این محل نقل مکان داده شد. جنس سنگ از نوع مرمر می‌باشد. بر روی سنگ قبر تصویر تمام قد ناصر الدین شاه تراشیده شده است. ابعاد سنگ قبر ۵۰×۱۳۱×۲۴۹ سانتی‌متر می‌باشد. استاد عباس‌قلی حجار سازنده سنگ قبر است که نامش در زیر سنگ ذکر شده است.

اگر به کاخ گلستان یکی از زیباترین و درخشان‌ترین دیدنی های تهران، رفته باشید، در خلوت کریمخانی چشمتان به سنگ گوری می‌خورد که داستان‌های عجیبی پشت خود پنهان کرده است. ناصرالدین شاه یکی از پادشاهان منفور قاجاری به شمار می‌رود که از سن 18 سالگی به سلطنت رسیده بود. او به عنوان چهارمین پادشاه قاجار به شکرانه پنجاهمین سال سلطنتش، قصد داشت جشنی هفت روزه برپا کند، در راه رفتن به زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) به دست میرزا رضای کرمانی ترور و کشته شد.

فقط، جدایی قطعی هرات، اطراف رود جیحون و بخش‌هایی از سیستان و بلوچستان، اعطای امتیازات مختلف به دولت‌های غربی و شرقی به خصوص انگلستان و روسیه، قتل امیرکبیر، انجام مسافرت‌های پرهزینه به فرنگ، موجب نارضایتی مردم از این شاه قاجاری نشده بود بلکه ظلم و ستم حاکمین نواحی مختلف از جمله ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان نیز فشار زیادی به مردم وارد می‌کرد.

میرزا رضا یکی از ساکنین کرمان بود که از ظلم حاکم کرمان به تنگ آمده بود، از همین رو برای عرض شکایت به تهران آمد اما مورد آزار نایب السلطنه وقت (کامران میرزا) قرار گرفت و حتی مدتی محبوس شد. پس از آزادی، میرزا رضای کرمانی مرید سید جمال الدین اسدآبادی شد و برای قتل کامران میرزا پنج لول روسی خرید اما در نهایت با حرفهای سید جمال الدین اسدآبادی (گریه کار کودکان است و مرد مادام که دروازه مرگ به روی او باز است، نه زیر بار ذلت می‌رود و نه از حوادث روزگار شکایت می‌کند) تصمیم گرفت با کشتن ناصرالدین شاه ریشه ظلم و ستم را بخشکاند. ناصرالدین شاه که خود را صاحبقرانیه به معنای صاحب دو قرن می‌دانست (در آن زمان به هر سی سال، یک قرن گفته می‌شد) به دست رعیتی از کرمان کشته شد.

لحظه قتل

در هنگام ورود ناصرالدین شاه به داخل حرم حضرت عبدالعظیم میرزا رضا در حال نمازخواندن بود، شاه در حال چرخیدن به دور حرم بود که میرزا رضا به او نزدیک شد تا مثلا پاکتی به او بدهد، اما در باطن با طپانچه به شاه شلیک کند. می‌گویند او در آخرین لحظات حیات وصیت کرد تا او را در کنار جیران (معشوقه و سوگلی‌اش) به خاک بسپارند. شاه پس از فریاد کشیدن به زمین می‌افتد و از دنیا می‌رود.


پس از قتل و دفن

امین السلطان (صدر اعظم وقت) که نمی‌خواست کسی از ماجرای مرگ شاه با خبر شود، او را بر کالسکه نشاند و حتی دست او را تکان می‌داد تا کسی متوجه عدم زنده بودنش نشود. می‌گویند انگیزه امین السلطان از این کار، جلوگیری از شورش و هرج و مرج و همچنین حفظ سلطنت در ایل قاجاریه بوده است. صندلی خونین او اکنون در کاخ گلستان نگهداری می‌شود. او ناصرالدین شاه را، شاه شهید خواند و دستورداد قبل از تعزیه‌های تکیه دولت در ذکر مناقب او پیش‌پرده‌هایی اجرا شود.

میرزا رضای کرمانی را در میدان مشق تهران به دار آویختند و ناصرالدین شاه که مدت‌ها جسدش در تکیه دولت نگهداری می‌شد سرانجام یکسال پس از مرگ، در فاصله بین مزار حضرت عبدالعظیم حسنی و امامزاده حمزه به خاک سپرده شد.


داستان عجیب و غریب سنگ قبر ناصرالدین شاه

هیچ‌کس انتظار مرگ ناصرالدین شاه قاجار را نداشت، ازین رو، هیچ بنای یادبود یا آرامگاهی برای او در نظر گرفته نشده بود. شهرت استاد حسین نجار از اساتید برجسته حجاری یزد سبب شد تا درباریان قاجاری او را برای ساخت سنگ قبر ناصرالدین شاه انتخاب کنند. استاد حسین حجارباشی چهار سال زمان صرف ساخت این سنگ قبر مرمرین کرد و در آن تمثالی از شاه حک نمود. دورتا دور این سنگ را با شعری 12 بیتی در سوگش نوشت و آن را چنان تزئین کرد که نظیرش در دوران قاجار را نمی‌توان دید.

اما پایان این چهار سال مشقت بار، تازه آغاز راه داستان این سنگ بود، هیچ کس به فکر وزن سنگین تکه بزرگی از سنگ مرمر نبود! سنگی یک تکه با دومتر طول، یک متر و 25 سانتی متر عرض چهار وجب ضخامت و زیرپایه‌ای یکپارچه که حاشیه‌ای از مروارید داشت. برای انتقال این سنگ از یزد به تهران، مقرر شده بود حاکم نایب الحکومه، کدخدا و اعیان در مسیر سنگ صف بکشند و کشاورزان در هر آبادی سنگ را روی تیرهای چوبی بغلتانند. گفته می‌شود در بین راه یزد تا تهران بین 30 الی 50 نفر به دلیل تحمل وزن سنگین آن کشته شدند. اما این تمام ماجرا نیست، مظفرالدین شاه به استاد حسین حجار تنها صدتومان دستمزد داد، رقمی بسیار ناچیز برای کاری به آن سختی و پرزحمت. همین امر سبب شد این حجار ماهر، از شدت اندوه بیمار شود و از دنیا برود.

جالب است بدانید موزه لوور، پنجاه سال قبل می‌خواست این سنگ قبر گرانبها را به ارزش دوازده هزارتومان خریداری کند اما ورثه با این فروش موافقت نکردند. پس از انقلاب، خلخالی و زمانی که داشت مقبره رضاشاه پهلوی را تخریب می‌کرد، دستور داد سنگ قبر ناصرالدین شاه را از آنجا بکنند تا اثری از او در کنار حرم حضرت عبدالعظیم باقی نماند. سنگی که در دوران رضا خان پهلوی، برعکس بسیاری از آثار دوران قاجاریه، کاملا سالم باقی مانده بود.

پس از اقدامات خلخالی، تا مدت‌ها از این سنگ گرانبهای گور ناصرالدین شاه خبری نبود، تا اوایل دهه 70 که کاخ موزه گلستان بازگشایی شد و این سنگ پس از مدت‌ها به نمایش عمومی در آمد. جایی که اجداد ناصرالدین شاه (آقامحمدخان)، مدت‌ها پیش استخوان کریم خان زند را در آنجا دفن کرده بود تا در محل رفت و آمد و زیرپای عابرین در خلوت کریمخانی باشد، هرچند بعدها رضاخان، این استخوانها را به قم و در جوار مقبره شاه صفی و شاه سلطان حسین منتقل کرد.

به راستی که داستانهای تاریخ، پر از رمز و راز و جذابیت است، برای آنها که می‌خواهند در هزارتوی تاریخ تهران گم شوند،

ناصرالدین شاهسنگ قبرسنگ مرمر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید