البوم جدید انهایپن (DESIRE : UNLEASH) واقعا شاهکار بودم. مخصوصا همون بد دیزایر و هلیوم(که آقاییم پرودیوسرش بوده).
حال و حوصله ی کتاب خواندن ندارم. سه تا کتاب ول کردم. ترجیح میدهم یک مدت فقط فیلم ببینم. فقط شش فصل از بیگ بنگ تئوری مونده و بعد از اون دیگه هیچ چی ندارم که ببینم.
جدیدا فهمیدم همان طور که توی کتاب فانتزی و رومنس، توی فیلم هم سیت کامها را ترجیح میدهم.
ظاهرا یکی از این بلاگرهای ابله و عقب مونده، یه ویدیو گذاشته که دست بزنید برای ورزشکاری که به یه دختر کرهای تجاوز کرده. مردم احمقن؟! این وطن پرستی نیست، این فقط بچ بودن، احمق بودن و نشانه ی فقدان قوه ی عاقلهاست.
_عدالت یا برابری...؟!
+فکر کنم عدالت. اون حجم ابی که گنجشک رو سیراب میکنه، مورچه رو غرق میکنه.
خبر به قتل رسیدن الهه را که شنیدم، واقعا حالم بد شد. اصلا ناامنی و ایناش به کنار، این که برای گوشیش کشتنش خودش یه جوری ناراحت کننده است. فکر دیگه چه قدر وضعیتت باید بد باشه که به خاطر همچین چیزی، جون یکی دیگه رو بگیری. اولش گردنبند و گوشیه، یه روزی میرسه به یه تیکه نون و یه لیوان آب!
ما هم جز دعا برای فرج کاری از دستمون بر نمیاد.
نامه های بچه ها هنوز تموم نشده. لعنتیا چقدر زیادین!
_اگه از هر پنج تا گفتوگویی که شروع میکنی، چهارتاش بهت این حس رو میده و از هر پنج تا آدمی که باهاشون دوست میشی، هر پنجتاشون رو همینطوری...دور میکنی، خب... فکر نمیکنی شاید واقعا داری فرار میکنی؟
+ن...آره.
روسریش رو درست کرد و یکم از چایش خورد. داشت فکر میکرد چی بگه. اون گفتوگو همونجا تموم شد، شروع کردن به پرسیدن درمورد کتابا و اینا.
_میدونی... فکر کنم کم کم باید قبول کنم که قرار نیست خاتون هیچ رضایی، زری هیچ یوسفی یا رودابه ی هیچ زالی بشم. نهایتا ملک شیرزاد باشم. هیچ وقت قرار نیست همچین آدمایی رو بشناسم یا...
بزنم به تخته چند روز است هوا خنک شده...
_هستی.
پ.ن:یور لاو ایز هلیوممم:)
پ.ن2: https://pin.it/4kNrtcxhH
پ.ن3:واقعا میخوام برای غدیر یه کاری بکنم. نمیدونم چی.
پ.ن4: البوم جدید هم به چیزایی که قراره براشون نقد و بررسی بنویسم اضافه شد