زینب خانی‌پور
زینب خانی‌پور
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

«گویند که هر تیره شبی را سحری هست»

به پایان رسید؛
آن آغازهایی که هیچ‌گاه گمان نمیکردی بشوند نقطه آخر جمله‌ی خوشی‌هایت و یادگاری‌هایی از جنس غم سرخط بنویسند.
زندگی را دیگر زندگی نمی‌کنیم بلکه مرده‌ای هستیم که هر‌ثانیه‌ با غم‌های‌ آویزان شده‌ از جان و تنش خودش را دار می‌زند و شب‌ها؛ دقیقا از همان ساعت جفت‌ نفرت‌انگیز به بعد، طاقت طاق می‌شود و آمدن گریه‌هایی که از همان آغاز روز از خودت منع کرده‌ بودی راه خود را می‌گیرند و می‌شوند هق هق‌هایی که در زیر پتو خفه شد.
" به راستی که شب آغاز مُردن است"

نویسنده کوچک...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید