به احتمال زیاد اکثر ما اگه به گذشته برگردیم و یه فرصت مجدد برای درس خوندن داشته باشیم. دوست داریم یه رشته دیگه رو بخونیم و خیلیامون طبق تجربههایی که کسب کردیم یا بینشی که به دست آوردیم. توی همون زمینهای که الان فعالیت میکنیم یا علاقه داریم درس میخونیم.
شاید باورتون نشه ولی من همچنان مرددم که اگه این فرصت رو داشته باشم چی میخونم؟ ممکنه خندهدار باشه ولی از اونجایی که علایقم زیادن انتخاب برام سخته و از طرفی همچنان این مسئله برام مجهوله که موفقیت من در کدوم یک از این هاست؟ از اونجایی که بیشتر علایق من هنری اند از بخش هنری فاکتور میگیرم و فقط به چند مورد اشاره میکنم.
شاخه پزشکی یکی از شغل های مورد علاقه منه. اما نه از دیدی که بیشتر پدر و مادرا بهش نگاه می کنند یا حتی خود بچه های رشته تجربی که جز اولین اولویت هاشونه. من پزشکی رو بخاطر این دوست دارم که با این مهارت می تونی جون خیلی از آدما رو نجات بدی. مخصوصا مناطق محرومی که از حداقل امکانات محرومند و ممکنه بخاطر جرئی ترین مشکلات جسمی، جونشون رو از دست بدن یا حوادثی مثل زلزله که اخیرا شاهدش بودیم معمولا پزشکان جز اولین تیم هایی هستند که در صحنه حاضر میشن.
در کل میشه گفت این رشته جز بهترین و مفیدترین شغل هاست. اما متاسفانه من تحمل دیدن خون و زخم رو ندارم بنابراین در واقعیت نمی تونم به همچین شغلی فکر کنم ولی اگه تواناییش رو داشتم حتما در اولویت بود.
گزینه بعدی که خیلی بهش فکر می کنم کارآفرینه. یه شغل پر استرس با اراده پولادین. مخصوصا تو کشور ما که متاسفانه خیلی به کارآفرینان توجه نمیشه. از نظر من این قشر هم خیلی آدمای مفید و بدرد بخورین. این جور آدما اصطلاحا نون رسونن و به روزی خیلی از خونواده ها کمک می کنند. بعضاشون که دیگه پا رو فراتر گذاشتن و آدمایی رو استخدام می کنند که خیلی از جاها با شنیدن شرایطشون رد میشن.
البته مزیت دیگه این شغل اینه که نیازی نیست به کسی جواب پس بدی و به قول معروف خودت ارباب خودتی. با توجه به اینکه کارآفرینی از اون دسته شغلهاست که مهارت داشتن در اون حرف اول رو میزنه و محدودیت تحصیلیم نداره، بنابراین تو سن 100 سالگیم میشه بهش فکر کرد.
یکی دیگه از جذاب ترین شغلای مورد علاقم فعالیت در زمینه کودکانه. این شغل مصداقی از سخن حضرت علی (ع) که فرمودند: بزرگترین تفریح کاره. واقعا کار کردن در کنار بچه ها بیشتر جنبه تفریح داره تا کار. هر چند سختی های خاص خودش رو هم داره ولی قطعا لذت بخشه. مخصوصا برای کسایی که بچه ها رو دوست دارند.
میتونم بگم بچه ها تنها کارفرماهایی هستند که هیچ وقت غر نمیزنن و میشه بهشونم غر زد. تازه اگه مشکلیم پیش بیاد بدون دردسر و خیلی ساده حل میشه. از اونجایی که میشه بصورت داوطلبانه تو این زمینه فعالیت کرد. پس میتونم در آینده به عنوان یه تفریح سالم بهش فکر کنم.
در انتها می خوام بگم اگه به اون چیزی که دوست داشتیم نرسیدیم یا بعدش فهمیدیم چیزی که خوندیم رو دوست نداریم دیگه مهم نیست. چرا؟ چون نمی تونیم تغییرش بدیم، ولی می تونیم از موقعیتی که داریم نهایت لذت رو ببریم و توی همین موقعیتی که هستیم تمام تلاشمون رو بکنیم تا بهترین از نظر خودمون باشیم. البته خیلی از علایق رو میشه در کنار کار و زندگی ادامه داد. اما حسرت و افسوس خوردن بدترین کاریه که از یه آدم برمیاد.
بهترین شغل، شغلیه که ما عاشقش باشیم.
منبع عکس مورد استفاده:
https://www.irantalent.com/blog/fresh-ways-to-find-your-passion/