قرآن اعجاز الهی مهجور ۲۸
« خدایا مگر، مگرهایمان را بر ما ببخش و ما را به خودمان واگذار نکن، ....... ،نه ، بکن، آدم بشو نیستیم!!!!! »
بسمالله الرحمن الرحیم
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ
مگر تافتۀ جدابافتهاند که پیامبر نخواهند؟! یا خودشان خالق خودشاناند که بیصاحب باشند؟! (۳۵)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۚ بَلْ لَا يُوقِنُونَ
آسمانها و زمین را مگر آنها آفریدهاند که سرکشی میکنند؟! نه، اصلاً آنها دنبال کشف حقیقت نیستند.(۳۶)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ
مگر گنجینههای رحمت خدا پیش آنهاست یا کارهای هستند که بخواهند تو پیامبر باشی یا نباشی؟! (۳۷)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ ۖ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ
مگر نردبانی دارند که از بالایش خبرهای وحی را شنود کنند؟! اگر اینطور است، شنودکنندۀ آنها باید دلیل واضحی بر ادعایش بیاورد.(۳۸)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَكُمُ الْبَنُونَ
سهم خدا دختر است و سهم شما پسر؟! (۳۹)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ
مگر مزدی از آنها خواستهای که از پرداختش کمر خم کرده باشند؟! (۴۰)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ
مگر علم غیب پیش آنهاست که حرفهایشان را دربارۀ تو از رویش مینویسند؟! (۴۱)
أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ
نکند میخواهند نیرنگی بزنند؟! ولی این قبیل بیدینها خودشان نیرنگخوردهاند! (۴۲)
أَمْ لَهُمْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ
مگر معبودی جز خدا دارند؟! خدا مبرّاست از معبودهایشان. (۴۳)
وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ
حتی اگر ببینند شهابسنگهایی از آسمان بر سرشان فرود میآید، باز ایمان نمیآورند و میگویند: «این ابری متراکم است!»(۴۴)
فَذَرْهُمْ حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ
پس بهحال خودشان رهایشان کن تا با روزی روبهرو شوند که در آن هلاک میشوند.(۴۵)
( سوره مبارک طور )
نکاتی تفسیری:
این تکذیب کنندگان قرآن و پیامبر(ص) مگر:
مگر تافتۀ جدابافتهاند که پیامبر نخواهند؟! یا خودشان خالق خودشاناند که بیصاحب باشند؟!
و یا مگر:
آسمانها و زمین را مگر آنها آفریدهاند که سرکشی میکنند؟! نه، اصلاً آنها دنبال کشف حقیقت نیستند.
و یا مگر:
مگر گنجینههای رحمت خدا پیش آنهاست یا کارهای هستند که بخواهند تو پیامبر باشی یا نباشی؟!
و یا مگر:
مگر نردبانی دارند که از بالایش خبرهای وحی را شنود کنند؟! اگر اینطور است، شنودکنندۀ آنها باید دلیل واضحی بر ادعایش بیاورد.
وای چه حرف جاهلانهای:
سهم خدا دختر است و سهم شما پسر؟!
و یا مگر:
مگر مزدی از آنها خواستهای که از پرداختش کمر خم کرده باشند؟!
و یا مگر:
مگر علم غیب پیش آنهاست که حرفهایشان را دربارۀ تو از رویش مینویسند؟!
و یا نکند:
نکند میخواهند نیرنگی بزنند؟! ولی این قبیل بیدینها خودشان نیرنگخوردهاند!
و یا مگر:
مگر معبودی جز خدا دارند؟! خدا مبرّاست از معبودهایشان.
اصلا نمیاندیشند که میگویند:
حتی اگر ببینند شهابسنگهایی از آسمان بر سرشان فرود میآید، باز ایمان نمیآورند و میگویند: «این ابری متراکم است!»
حال که اینجویاند ای پیامبر (ص) :
پس بهحال خودشان رهایشان کن تا با روزی روبهرو شوند که در آن هلاک میشوند.
خدایا راست و درست میگویی نادان و جاهلیم ، همهی این مگرهایی که میگویی هستیم. اما تو به کردار ما نکن و ما را به خودمان واگذار نکن. همچنان پیامبر و امام و راهنما بفرست تا ما هم تکذیبشان کنیم و یا بکشیمشان و یا سنگسارشان کنیم و یا از شهر و دیارمان بیرونشان کنیم و کلا انها را از زندگیمان «غایب» کنیم.
خدایا تو به کردار ما نکن، کار خودت را انجام بده و پیام و پیامبرت را بفرست ، ما میدانیم با او چه کنیم. ببین با منجی آخرینت چه کردهایم؟ غیبش کردهایم. راستی کجاست؟ در کدام کوه و یا بیابان زندگی میکند؟ حالش خوب است؟ برایش خیلی نگرانیم ها نمیدانی چه اشکها که برایش نمیریزیم؟
نمیدانی چقدر دلتنگ دیدارش هستیم؟ نمیدانی برای امدنش و برای سلامتیاش چه دعاها که نمیخوانیم و چه نالهها که نمیزنیم؟
خدایا میبینی چه وظایفمان را خوب بلدیم!!!!!!
ای عجب!!
ای عجب!!
و
ای عجب از ما!!