ویرگول
ورودثبت نام
حسین باشتنی
حسین باشتنی
خواندن ۳ دقیقه·۶ ماه پیش

« مَيِّتُ الأحياءِ »

قرآن اعجاز الهی مهجور ۳۰
« مَيِّتُ الأحياءِ »
بسم‌الله الرحمن الرحیم
وَما عَلَّمناهُ الشِّعرَ وَما يَنبَغي لَهُ إِن هُوَ إِلّا ذِكرٌ وَقُرآنٌ مُبينٌ (۶۹ )
و به پیامبر شعر نیاموختیم و شایسته اش نیست؛ این کتاب، تنها پندی «برای افراد پندپذیر» و قرآنی روشنگر است...

لِيُنذِرَ مَن كانَ حَيًّا وَيَحِقَّ القَولُ عَلَى الكافِرينَ (۷۰ )
...تا هر که را زنده «عاقل» باشد، بیم دهد و فرمان عذاب «حجت» بر کافران ثابت شود

(سوره مبارک یس )

نکاتی برگرفته از تفاسیر:

وقتی از انذار و هشدارهای قرآن نمی‌ترسیم و آنها را به کتف چپ‌‌مان هم حساب نمی‌کنیم،
وقتی به هر سخنی گوش می‌دهیم و کله‌مان را از اراجیف و مزخرفات گوناگون پر می‌کنیم ولی زورمان می‌آید و سخت‌مان است حتی روزی یک آیه از قرآن را بخوانیم و بشنویم
وقتی بعد از دوازده سال درس خواندن دیپلم می‌گیریم، ولی نمی‌توانیم یک صفحه از قرآن را درست بخوانیم
وقتی بعد از دیپلم ، چهار سال دیگر هم درس می‌خوانیم و کارشناس می‌شویم ولی هنوز در یک صفحه قرآن دقیق نشده‌ایم و معنایش را نمی‌دانیم
وقتی باز هم درس می‌خوانیم و دکتر می‌شویم و با محتوای سوره‌ای از قرآن اشنا نیستیم و نمی‌توانیم اعجاز آن را درک کنیم و برایمان با یک کتاب معمولی فرقی ندارد
وقتی فوق دکترا می‌گیریم، وقتی استاد یار می‌شویم، وقتی استاد می‌شویم ، وقتی پرفسور و دانشمند می‌شویم، وقتی حضرت علامه صدایمان می‌کنند و بالاخره وقتی حکیم خطابمان می‌کنند و ما همچنان با قرآن بیگانه‌ایم تا آنجا که آن را از یاد برده‌ایم
واقعا حکیمیم یا حکیم رحمة‌الله علیه؟
وقتی پیر شدیم و فهمیدیم وقت رفتن و پهن کردن اجباری رحل اقامت در دیار دیگری است، آن وقت قرآنی سنگین و بزرگ را بر رحلی می‌گذاریم و سرمان را روی آن خم می‌کنیم تا بلکه بتوانیم کلمات بزرگش را ببینیم و با من و من بخوانیم و حوصله همه را سر ببریم و ثوابی برای آخرت‌مان ذخیره کنیم، غافل از اینکه الان دیگر دیر شده است

أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ ۚ آلْآنَ وَقَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ
نکند وقتی عذاب بیاید، می‌خواهید به قرآن ایمان بیاورید؟! الان دیگر؟! با آنکه با درخواست فوریِ عذاب، مسخره‌بازی درمی‌آوردید؟!» ( یونس ۵۱ )

آخر مگر دوران پیری که دقیقه‌ای نمی‌گذرد مگر اینکه بادی از آدم در می‌رود، اگر کار دیگری در شلوارش نکند، وقت خواندن و ثواب بردن از قرآن است؟
مگر سال‌های دراز عمر را مرده بودی که اصلا به طرف قرآن نمی‌رفتی؟
نه کر بودی، نه کور بودی، نه کله‌ات کار نمی‌کرد و نه چیزی را فراموش می‌کردی،
پس چرا مثل کران و کوران با قرآن برخورد می‌کردی؟

آری همه‌ی سال‌های عمرت را مرده بوده‌ای ،
آری می‌بایست با انذارها و هشدار‌های قرآن جسم مرده‌ات را حیات می‌بخشیدی،
آری می‌بایست روزی حداقل یک آیه از آن را می‌خواندی و از ۱۴۴۰ دقیقه یک‌شبانه‌روز ۱۰ دقیقه‌اش را به تدبر و تامل به آن می‌پرداختی و در باره محتوای آن می‌اندیشیدی تا حیات می‌یافتی‌
آری دیر فهمیدی که حیات واقعی با قرآن اتفاق می‌افتد و نه هیچ کتاب دیگری
آری دیر فهمیدی و دیر می‌فهمیم که:

تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب‌
در باره قرآن بينديشيد كه بهار حيات بخش‌ دلها در آنست‌ (نهج البلاغه" خطبه ۱۱۰)

دیر نفهمیم که حیات آدمی با قران است و با خواندن و تدبر و عمل به قرآن است که زنده‌ایم و حیات داریم ، اگر نه مرده‌ی متحرکی بیش نیستیم.

رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ليس مَن ماتَ فاستَراحَ بِمَيِّتٍ ، إنّما المَيِّتُ مَيِّتُ الأحياءِ .[الأمالي للطوسي : 310/625 .]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كسى كه مُرد و آسوده شد مُرده نيست، بلكه مرده [حقيقى] مرده [ميان] زندگان است.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الجاهِلُ مَيِّتٌ بينَ الأحياءِ .[غرر الحكم : 2118 .]
امام على عليه السلام : نادان، مرده اى است ميان زندگان.

با خواندن قرآن مرده‌ی متحرک نباشیم.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید