حسین باشتنی
حسین باشتنی
خواندن ۵ دقیقه·۹ ماه پیش

« یا بابایم را زنده کن ، یا ایمان بی ایمان،...... همین که گفتم!!!!»

قرآن اعجاز الهی مهجور ۲۶

« یا بابایم را زنده کن ، یا ایمان بی ایمان،...... همین که گفتم!!!!»

بسم‌الله الرحمن الرحیم

أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ

وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ ۚ وَمَا لَهُمْ بِذَٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ

وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ

نظرت چیست دربارۀ کسانی که هواپرست‌اند، آگاهانه حق‌کشی می‌کنند، خدا هم به‌حال خودشان رهایشان ساخته، فهمشان را کور کرده و پردۀ غفلتی بر چشمانشان کشیده است؟! جز خدا چه کسی دستشان را می‌گیرد؟! پس چرا به‌خودتان نمی‌آیید؟!

ادعا می‌کنند: «جز همین زندگی دنیاییِ ما خبری نیست! گروهی از ما می‌میریم و گروهی به دنیا می‌آییم و فقط گردش روزگار است که ما را به کام مرگ می‌کشاند!» آن‌ها دلیل محکمی برای ادعایشان ندارند و فقط حدس و گمان می‌زنند.

وقتی آیه‌های روشنگر ما را دربارۀ معاد برایشان می‌خوانند، دلیلی در برابرش ندارند. فقط می‌گویند: «اگر راست می‌گویید، پدران مردۀ ما را زنده کنید.»

( جاثیه ۲۴، ۲۵، ۲۶ )

نکاتی برگرفته از تفاسیر:

تنها کسی که زندگی دنیا و خواستنی‌ها و شهوات آن برایش اهمیت دارد و آن را برگزیده و از زندگی اخرت بیشتر دوست دارد، تقاضای معجزات دنیایی و منفعت‌طلبانه دارد.

ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ( نحل ۱۰۷ )
چنین کسانی به هیچ وجه قابل هدایت نیستند. اگر نه به خود و دور و برشان نگاهی که بیندازند و کمی بیندیشند همه را ایات و معجزات الهی می‌بینند و ایمان ، آن هم ایمان قلبی می‌آورند. نه ایمانی به زور و جبر دیدن معجزه‌های « من در آوردی‌». که آن هم ایمانی سطحی است و به شکی بر باد می‌رود.
اینها به دلیل دنیا طلبی و غرق شدن در لذات آن دیگر قلبی برایشان نمانده است تا با ان تفکر و تدبر و تامل کنند. و نه چشمی تا با آن ببینند و بصیرت یابند و نه گوشی تا بشنوند و شنوایی یابند. همه ابن نعمات را که چشمه‌های هدایتند با خاک شهوات و دنیا خواهی خشکانده‌اند. و این درهای هدایت را بسته‌اند.
خداوند هم بر این درهای بسته قفل زده است. به این معنا که اینها که هوای نفسشان را اله خود گرفته‌اند، قابل هدایت نیستند. بر قلب و چشم و گوششان به خواست خودشان مهر زده‌ایم. رهایشان کنید تا در دنیا بچرند و بچرند و بچرند. ما هم تا جایی که توان خوردن داشته باشند از دنیا به آنها می‌خورانیم.

ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ( حجر ۳ )
بگذارید تا بچرند و بخورند و خوش باشند، بزودی حقیقت را می‌فهمند.

کسی که می‌گوید‌: این طبیعت است که از آن بالاخره یکجوری شکل می‌گیریم و به دنیا می‌آییم ، بعد هم چند سالی را می‌گذرانیم و بعد هم می‌میریم و به طبیعت برمی‌گردیم و دوباره باز یکجوری شکل می‌گیریم و به ..... همین . نه امدن و نه زندگی کردن و نه رفتنمان معنایی دارد. معاد و بازگشت و حساب و کتاب دیگر کدام است؟
اگر دروغ نمی‌گویی و می‌خواهی حرفت را باور کنیم این قبر پدر من است. که سالها پیش مثل پدرش مرده است و احتمالا تبدیل به خاک شده است. اگر می‌توانی زنده‌اش کن تا با من صحبت کند و از جایی که رفته است مرا با خبر کند. بسم‌الله شروع کن . اجی مجی‌ای ، وردی و یا هر چیزی که بلدی بخوان و بابای مرده و خاک شده‌ی مرا زنده کن تا حرفت را باور کنم. اگر نه هم که این بساط خدا و خداپرستی و بهشت و جهنمت را جمع کن برو یک جای دیگر که اینجا خریداری ندارد. اینجا علم ، آن هم علمی که با مشاهده به تجربه درآید کارساز است. می‌توانی شروع کن و نمی‌توانی خودت و ما را خسته نکن.

آيا انسان مي پندارد كه هرگز استخوانهاي او را جمع نخواهيم كرد؟!
آري قادريم كه (حتّي خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب كنيم!
(انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مي خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند!
( قیامت ۵،۴،۳ )

ریشه ی این نوع سخن گفتن فقط و فقط انجام گناه است ان هم هرگونه که دلمان می‌خواهد، اگر نه ، پدرش و هفت پشتش هم جلو چشمش زنده شوند و به معاد شهادت بدهند، باد هم قبول نخواهد کرد.
مگر حضرت عیسی( ع ) مرده را زنده نکرد؟ مگر نابینا را بینا نکرد؟ مگر بیماری پیس را درمان نکرد؟ مگر در هیئتی از گل به شکل پرنده ندمید و ان را پرنده‌ی زنده‌ای نکرد؟
وای ، وای ، وای از دست این بشر!!!!
عجیب است چگونه است که هنوز هم با این همه علم و دانش و تکنولوژی و دیدن معجزات خداوند با چشم سر، باز هم انسان می‌گوید: تا مرده‌ای از گور بیرون نیاید و با من حرف نزند عقلم ، علمم اجازه نمی‌دهد این خرافات که هزاران سال از زمان ان گذشته است را باور کنم. این قبر پدرم، بیرون بیاید و برایم توضیح دهد.

قبول معاد مساوی است با کنار گذاشتن یک عمر زندگی بر اساس هوای نفس و آنچه دلم می‌خواهد. و خوب گرفتن چنین تصمیمی خیلی سخت است. پشت پا زدن به خواسته‌های نفس اماره « جهاد اکبر » می‌خواهد. رنج دارد، صبر می‌خواهد. و چنین کاری از کسی که نفسش را اله خود گرفته است برنمی‌آید. حتی اگر پدرش جلو چشمش از قبر بیرون بیاید و او را انذار کند و هشدار دهد.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید