ویرگول
ورودثبت نام
آریا بهروزیان
آریا بهروزیان
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

ریسک پذیری در استارتاپ و تجربه شروع و ساختن استارتاپ و محصول

اریا بهروزیان و بنیانگذار شرکت دانش بنیان کوییت سورس
اریا بهروزیان و بنیانگذار شرکت دانش بنیان کوییت سورس

خب امروز میخوام راجب تجربه شروع در استارتاپ و رسیک پذیری و استراتژی های اون صحبت کنیم خدایی ولی خوب شد نوشن رو شروع کردم خیلی باحاله اصلا انگار خالی میشه ادم حالا شاید توی ی مقاله دیگه راجبش صحبت کردم فقط ی چیزی من ارایه های ادبی زیاد تو نوشته هام استفاده نمیکنم و گور بابای ادب بیاید خیلی کول و باحال ادامه بدیم خب خب من اگر دوستام اینجا بودن میگفتن ممو مور بگیر ی اصطلاح بیرجندیه خلاصه بیخی بریم سرغ اصل چیزی که واسش شروع کردم به نوشتن در واقع ادما فکر میکن خیلی چیزا میدونن و هیچی نیمدونن در واقع بهتره هیچی ندونیم چون نادونی و خبر نداشتن از مشکلات مسیر راه ادما رو از شروع کردن میترسونه نمیدونم شاید یکی از ویژگی های من این باشع که 14 سالمه و خیلی چیزا رو نمیدونم شاید همین نادونی و بچگی باعث شد مشکلات رو نبینم و شروع کنم و توی طول مسیر باهاش اشنا بشم چرا که اینجوری دیگه توی عمل انجام شده قرار گرفتم و باید مسیری رو که شروع کردم برم برای همینه شاید اگر الان بهم بگید دوباره از صفر شروع کن ی نفس طولانی بکشم و بگم بیخیال استارتاپ این دقیقا برای همینه که میدونم توی این مسیر چه سختی باید تحمل کنم پس دیگه شروع نمیکنم اما کلا من غاشق کار افرینی و استارتاپم چرا که تو این اجازه رو داری با تلاشت تبدیل به یک میلیاردر بشی و با تنبلیت حتی از اونی که هستی هم بری پایین تر پس استارتاپ برای ادمای با انگیزه خیلی خوبه چون توش اینقد چالش های باحال هست که تو هر دوره از زندگیت چیزایی متفاوتی رو تجربه میکنی و از کارت خسته نمیشی اما شاید اگر یک کارمند ساده باشید توی ی شرکت بعد سال 5 که از استخدامتون میگذره دیگه خسته بشید و انگیزه کار کردن نداشته باشید شاید حتی شغلتون رو عوض کنید ولی استارتاپ دقیقا همون چیزیه که بعد از ورود بهش دیگه ازش خسته نمیشید و همش دوست دارید بیشتر ادامه بدید اما واقعا ما استارتاپ میسازیم که فقط ی شرکت به جمع شرکت ها اضافه کنیم یا ی جامعه رو از ی سری سختیا دور کنیم میدونید من درباره استارتاپ چی فکر میکنم اینکه استارتاپ به کسی یا چیزی میگن که تو کارش خلاقیت به خرج داده و یک چیزی که قبلا وجود نداشته رو خلق کرده و بهش ارزش بخشیده اینو میگن استارتاپ حالا این به اون تجربه خلق شما بستگی داره اینکه شما خالق خوبی هستید یا ن من که خودم خیلی انرژیم زیاد بود اوایل شایدم الان بخاطر کارایی هست که میخوام بکنم و سن کمم بهم این اجازه رو نمیده ولی کلا ولش اما من همیشه این انگیزه که من باید ی چیزی بسازم که تو جهان لنگش نباشه رو دارم حتی همین اسپیسیفای که یکی از سرویس های شرکتمون هست یکی از محصولات ماست اول قرار بود یک شبکه اجتماعی باشه بعد تر ما توی فرایند تیم سازی و وقتی داشتیم تیممون رو بزرگ میکردیم این قرار شده یک ساختار سیستم عاملی رو برای سرویس ایجاد کنیم یعنی یک سیستم عامل شبکه اجتماعی و عمومی بعد تر اومدیم و تکنولوژی هایی رو در دسترس مهندسا و برنامه نویسا قرار دادیم که بتونن سرویس بسازن برای اسپیسیفای در واقع همون افزونه های یا APP های اسپیسیفای رو بسازن و توسعه این پلتفرم رو باز و اوپن سورس کردیم که توسعه اون در اختصار شرکت ما نباشه همه بتونن توسعش بدن بعد اومدیم یک سری app های پیشفرض روی اسپیسیفای اوردیم بالا که به صورت پیشفرض روی حساب های کاربری اسپیسیفای نصب میشه اپ های سازمانی ما هستند و بعد ها استراتژی های ساخت فروشگاه انلاین رو اوردیم که میتونید فروشگاه انلاین خودتون رو باهاش بسازید و اکنون تیم ما در حال فعالیت روی بیماری کروناست و پیاده سازی سیسیتمی پایدار برای کنترل پیشرفت کرونا با بیگ دیتا های سرویس های ما اما همچنان که میبینید ما برای ایده های خود هیچ سرمایه ای نداشته وفقط در لحطه پیش میریم و کلی ایده رو در طول مدت کاریمون تو دفتر فیل کردیم و ادامه ندادیم شروع کردن کلا خیلی انگیزه میخواد و ادما بیشتر از شروع کردن میترسن و ایده این انگیزه رو بهت میده مثلا شما اگر ایده یکی دیگه رو دزدیده باشید و نمونه اون ایده توی جهان ساخته شده باشه اصولا بهش میگن ایده دیگه فیل شده و منقضی شده برای شروع خب مثلا انگار ما بخوایم ی سرویسی مثل فیسبوک رو بسازیم هر چقدرم خوب بسازیمش هیج کاربری ازش استفاده نخواهد کرد برای چی چون خب فیسبوک هست و هیچ کاربری تا فیسبوک هست روی سرویس شما نمیاد و این ایده که مثلا خب شاید سرویس من مثل فیسبوک باشه اما ویژگیاش بهتره یا مثلا فلان قابلیت رو داره که فیسبوک نداره پس دیگه کاربرا منتظر این ایده هستن نه اصلا اینجوری نیست مثلا مارک زاکربرگ رمانی روی ایده ای به اسم فیسبوک موفق شد که مردم درک درستی از شبکه اجتماعی نداشتن و اون زمان بیشتر شبکه های اجتماعی هایی که بودن امکان استفاده عمومی رو نداشتن و به ادما قدرت اراعه خودشونو به جهان نداشتن پس همه ادما ترقیب شدن برن و توش ثبت نام کنن حتی بعضی از دانشجو ها اون زمان که فیسبوک یک شبکه دانشجویی بود مشتاق بودن که فیسبوک به دانشگاه اونا هم برسه که بتونن استفاده کنن ازش به نظرم باید ی چیزی رو بسازید که ادما برای استفاده ازش بیان و کلی به شرکت شما پول و یا ارزش بدن نه اینکه شما دنبال مشتری ها باشید که خانوم یا اقا شما بیا از فلان محصول ما استفاده کن نه این بد ترین استراتژی حتی شرکت های موفق نیازی به تبلیغات گسترده ندارن مثل این تبلیغاتی که ما توی تلوزیون میبینیم خب خب دیگه خیلی نوشم و احساس میکنم شاید همشون رو نخونین پس مقاله هامو توی همین جاهاش معمولا راها میکنم و میزارم برای نوشته بعدی تا شما هم همشونو بخونین ممنونم از این که نوشته هامو میخونین اگر مشتاقید منو دنبال کنید میتونید توی یوتیوب و اسپوتایفای ویدیو و پادکست هامو ببینید و گوش کنید لینک ها این پایینه

Aryia behroziuan instagram

spacify technologys

youtube channel aryia behroziuan




اسپیسیفایاریا بهروزیانqitsourcespacifyaryia behroziuan
مدیر عامل و بنیان گذار کوییت سورس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید