Charlotte
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

تجربه های روزمره *

یه موقع هایی هست که نمیدونم باید چه تصمیمی بگیرم.

تو اینجور مواقع حتی با فکر کردن به اون موضوع هم به نتیجه ای نمیرسم.

واسه همین خسته میشم، و وقتی خسته میشم، کلا بی خیالش میشم. حتی دیگه راجبش فکرم نمیکنم. چون حتی فکر کردن بهش باعث میشه اعصابم بهم بریزه.

خسته کننده ست وقتی حتی با فکر کردن هم نتونی به نتیجه ای برسی، حتی میتونه ناامید کننده هم باشه!

برای من، این حس زمانی به وجود میاد که نمیتونم درست و از غلط تشخیص بدم؛ و زمانی که اوضاع اینقدر پیچیده میشه، دلم برای لحظه های ساده تنگ میشه. لحظه هاییکه توی زندگی همه مون هست، و لذت بخشه.

لحظاتی مثل خندیدن با یه دوست، وقت گذروندن تو طبیعت، و لحظاتی که مجبور نیستی از بین دو تا راه یکیو انتخاب کنی!


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید