علم منطق در سه حیطه ی کلی فعالیت دارد.
اگر همه ی تعاریف بالا رو یه پیام در نظر بگیرید کلمات درون پرانتز مثل شبکه ی اجتماعی هستند که مسئولیت انتقال این پیام ها را به عهده دارند.
این سه حیطه در کنار هم کار می کنند.شما وقتی نام چیزی را میشنوید مفهوم آنرا تصور می کنید و ممکن است کمی بعد آنرا ببینید .
اما گاهی در یکی از این سه حیطه خطا هایی رخ می دهد که باعث می شود درک شما از بقیه ی حیطه ها نیز دچار خطا(مغالطه) شود.
+جوشه جوشهههههه
_کو جوش؟کجات جوش زده؟
+آب جوشه?
در مثال فوق لفظ جوش دارای دو مفهوم ذهنی است در نتیجه فرد در انتخاب یکی از این دو مفهوم دچار خطا می شود.
••[الفاظ همیشه در سه نوع معنا به کار می روند که به هر یک دلالت می گویند.
گاهی در تشخیص دلالت هایی که هر لفظ در بر می گیرد دچار خطا می شویم که به مغالطه هایی گوناگون منجر می شود]••
این مغالطه شایع ترین نوع مغالطه است و اشتباه گرفتن کلماتی که ظاهر مشترک دارند یا دو معنای مطابقی با یکدیگر باعث بروز این مغالطه می شود.معمولا لطیفه ها نیز بر اساس این مغالطه شکل می گیرند.
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد/شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
او سیر است،سیر بد بوست پس او بدبو است!
روزی راننده ای به پیچی رسید،خم شد و آنرا برداشت.
به کار بردن دلالت مطابقی،به جای دلالت تضمنی یا التزامی باعث می شود که خطایی در تشخیص رخ بدهد و به آن مغالطه ی توسل به معنای ظاهری گفته می شود.
قبل غذا:پول غذا را من حساب می کنم?
بعد غذا:حساب کردم پول غذا دویست تومن میشه یکی بره پرداخت کنه.?
محمد شاه قاجار قسم خورده بود خون قائم مقام فراهاتی را نریزد لذا هنگامی که دستور به قتل او داد گفت خفه اش کنند.
این مغالطه در خطای تشخیص جملان دو پهلو رخ می دهد.
پلنگ به دنبال آهو بود که شکارچی به طرف آن شلیک کرد.
سعید همسایه اش را تکریم می کند او مرد متدینی است.
اگه به این مطالب علاقه مندید نگاهی به دو پست قبلی هم بندازید.?
در پایان اگر لایک های این پست به ۵ برسد پست چهارم را نیز خواهم نوشت(به شرط بقا)