آفتاب گردون
آفتاب گردون
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

سلام مهری خانم✋

یه تابستون دیگه هم گذشت...

آخرین تابستونی که به خود میگم محصل...

مفید ترین و پر کار ترین تابستون عمرم...

با حیرت شروع کردم،مگه میشه روزی ۸ ساعت درس خوند؟آخرش روزی ۱۰ ساعت و نیم روالم شده بود...

بعد یه نتیجه ی طلایی یهو آبله مرغون گرفتم?حال بدی بود...

کم کم ترس اضافه شد ترس از پس رفت و عقب موندن...

انگیزم شروع کرد به افت کردن یه سقوط آهسته...

اواخر شهریور دو روز رفتیم بجنورد که به سرم باد بخوره.

پادکست دکتر حورایی رو گوش دادم.

دوباره شدم همون حدیث اوایل تابستون.

هنوز اوج نگرفتم اما میدونم الان تو دوره ای هستم که زمان اوج گیری انگیزه است.

هر روز قرآن می خونم.

وقتی صبح چشمامو باز می کنم اولین چیزی که تو ذهنم میاد"خداروشکر"ه

بابت همه ی چیزایی که دارم و خیلی قدرشونو نمیدونم.

بابت اینکه بیدار شدم،زنده ام،سایه ی خانواده ام بالای سرمه.

یه نگاه مثبت به همه چی.

آره من خوشبختم

یاد باد آن روزگاران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
روزی که لباس زیر گران تر از مانتو است
روزی که لباس زیر گران تر از مانتو است
شکلات داغی که در بی حوصلگی من سرد شد.
شکلات داغی که در بی حوصلگی من سرد شد.
تغییر دکوراسیون
تغییر دکوراسیون
کتابی که زیر پنجره خیس شد
کتابی که زیر پنجره خیس شد
عینک باران خورده
عینک باران خورده
بک گراند گوشیم
بک گراند گوشیم
شلوغ پلوغی قبل کلاس آن لاین
شلوغ پلوغی قبل کلاس آن لاین
چرا کل کتابو هایلایت کردم؟?
چرا کل کتابو هایلایت کردم؟?
کتاب ریاضی برگ برگ شده
کتاب ریاضی برگ برگ شده
سوالات فرا حافظه
سوالات فرا حافظه
?
?
رسیدن به خاطرات
رسیدن به خاطرات
مقایسه حجم کتاب تست و کتاب درس
مقایسه حجم کتاب تست و کتاب درس
اجتماع کلاغ های مهاجر
اجتماع کلاغ های مهاجر
هر کار کردم عکس راست نشد
هر کار کردم عکس راست نشد

این یکی از معدود عکساییه که خیلی توش خوب افتادم.اگه گفتید کدوم منم؟?



عکسای بالا خاطرات آخرین تابستون سال های تحصیلیم بود.

تابستون ۱۴۰۳ دیپلمم رو گرفتم و چشم انتظار دانشگاهم?

شاید معلم بشم...

شاید روان شناس...

شاید استاد دانشگاه...

جدیدا نسبت به هدفم تردید پیدا کردم.

باید بیشتر تحقیق کنم

شواهد داره بر علیه میل درونیم شهادت میده

راستش میل درونیمم کم کم داره تغییر می کنه

چیزی که اولویت دومم بود داره تبدیل میشه به اولین اولویت

و این اولویت تلاش بیشتری می خواد

جای پیشرفت بیشتری داره

درآمد و موقعیت اجتماعیشم بالاتره

با هدف غائی منم همسو هست

نمیدونم واقعا نمیدونم...


با شروع مهر همین هفته ی اول چالش هام شروع شد

یه تصمیم ریسکی گرفتم،اینکه امسال برای مدرسه سرویس نگیرم بلکه خودم برم و بیام

برای منی که تا حالا خیلی محدود بودم و دائم به خانواده ام تکیه کردم تغییر بزرگیه

میتونه زمینه ساز استقلال باشه

من بعد ۱۷ سال عمر بلاخره باید شهرمو بشناسم

از گم شدن نترسم

از خروجی اشتباه مترو برم و راهم کلی دور بشه

اینا همه مفیده اما الان؟واقعا سال کنکور زمان مناسبیه؟

چیزی که باعث شد این مسیرو با اطمینان انتخاب کنم ورزش بود.

پیاده روی به من که صبح تا شب نشستم و هیچ تحرکی ندارم این فرصتو میده که ورزش کنم و سالم بمونم.


زمان بندیمم یکم بهم خورد.

توی تابستون تمرکز مطالعاتم صبحا بود و عصر زود درسم تموم میشد و می خوابیدم اما الان که صبحا مدرسه میرم دیگه مجبورم به شب بیداری عادت کنم اینکه چقدر بخوابم و چقدر بخونم و از کی شروع کنم و کی استراحت کنم یکم برنامه ریزیو پیچیده کرده بود اما بلاخره موفق شدم.

سه تا برنامه ریزی یکی برای ۵ شنبه جمعه یکی برای یک شنبه دو شنبه و یکی هم برای بقیه ی روزای هفته?


امروز روز مهمیه قراره آزمون جامع بدم و نتایج زحمات تابستونم رو ببینم به امید خدا یه سال پر خیر و برکت در پیشه.

یاعلی...













سال کنکورکنکورحال خوبتو با من تقسیم کنبوی ماه مهر
نادان تر از چیزی هستم که فکر می کردم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید