یه تابستون دیگه هم گذشت...
آخرین تابستونی که به خود میگم محصل...
مفید ترین و پر کار ترین تابستون عمرم...
با حیرت شروع کردم،مگه میشه روزی ۸ ساعت درس خوند؟آخرش روزی ۱۰ ساعت و نیم روالم شده بود...
بعد یه نتیجه ی طلایی یهو آبله مرغون گرفتم?حال بدی بود...
کم کم ترس اضافه شد ترس از پس رفت و عقب موندن...
انگیزم شروع کرد به افت کردن یه سقوط آهسته...
اواخر شهریور دو روز رفتیم بجنورد که به سرم باد بخوره.
پادکست دکتر حورایی رو گوش دادم.
دوباره شدم همون حدیث اوایل تابستون.
هنوز اوج نگرفتم اما میدونم الان تو دوره ای هستم که زمان اوج گیری انگیزه است.
هر روز قرآن می خونم.
وقتی صبح چشمامو باز می کنم اولین چیزی که تو ذهنم میاد"خداروشکر"ه
بابت همه ی چیزایی که دارم و خیلی قدرشونو نمیدونم.
بابت اینکه بیدار شدم،زنده ام،سایه ی خانواده ام بالای سرمه.
یه نگاه مثبت به همه چی.
آره من خوشبختم
این یکی از معدود عکساییه که خیلی توش خوب افتادم.اگه گفتید کدوم منم؟?
عکسای بالا خاطرات آخرین تابستون سال های تحصیلیم بود.
تابستون ۱۴۰۳ دیپلمم رو گرفتم و چشم انتظار دانشگاهم?
شاید معلم بشم...
شاید روان شناس...
شاید استاد دانشگاه...
جدیدا نسبت به هدفم تردید پیدا کردم.
باید بیشتر تحقیق کنم
شواهد داره بر علیه میل درونیم شهادت میده
راستش میل درونیمم کم کم داره تغییر می کنه
چیزی که اولویت دومم بود داره تبدیل میشه به اولین اولویت
و این اولویت تلاش بیشتری می خواد
جای پیشرفت بیشتری داره
درآمد و موقعیت اجتماعیشم بالاتره
با هدف غائی منم همسو هست
نمیدونم واقعا نمیدونم...
با شروع مهر همین هفته ی اول چالش هام شروع شد
یه تصمیم ریسکی گرفتم،اینکه امسال برای مدرسه سرویس نگیرم بلکه خودم برم و بیام
برای منی که تا حالا خیلی محدود بودم و دائم به خانواده ام تکیه کردم تغییر بزرگیه
میتونه زمینه ساز استقلال باشه
من بعد ۱۷ سال عمر بلاخره باید شهرمو بشناسم
از گم شدن نترسم
از خروجی اشتباه مترو برم و راهم کلی دور بشه
اینا همه مفیده اما الان؟واقعا سال کنکور زمان مناسبیه؟
چیزی که باعث شد این مسیرو با اطمینان انتخاب کنم ورزش بود.
پیاده روی به من که صبح تا شب نشستم و هیچ تحرکی ندارم این فرصتو میده که ورزش کنم و سالم بمونم.
زمان بندیمم یکم بهم خورد.
توی تابستون تمرکز مطالعاتم صبحا بود و عصر زود درسم تموم میشد و می خوابیدم اما الان که صبحا مدرسه میرم دیگه مجبورم به شب بیداری عادت کنم اینکه چقدر بخوابم و چقدر بخونم و از کی شروع کنم و کی استراحت کنم یکم برنامه ریزیو پیچیده کرده بود اما بلاخره موفق شدم.
سه تا برنامه ریزی یکی برای ۵ شنبه جمعه یکی برای یک شنبه دو شنبه و یکی هم برای بقیه ی روزای هفته?
امروز روز مهمیه قراره آزمون جامع بدم و نتایج زحمات تابستونم رو ببینم به امید خدا یه سال پر خیر و برکت در پیشه.
یاعلی...