چالش این ماه طاقچه موضوعی جنجال بر انگیز دارد و می خواهد با کتابی به درون زنان سفر کنیم و جهان را از دیدگاه آنان به تماشا بنشینیم...
انتخاب کتابی برای این ماه کمی سخت بود چون از میان زنان بزرگی که کتاب هایشان را خوانده ام،از میان داستان های خیالی و جذاب با محور زنان و کتاب هایی که نخوانده ام و پیشنهادشان را می شنوم انتخاب سخت بود.به هر حال این پست را به کتابی اختصاص دادم که از سایر کتبی که در اختیار داشتم مستند تر و واقعی تر بود یعنی "عروس ایران".
نام کتاب: عروس ایران
نویسنده:هارولد لمب
ژانر:رمان تاریخی
گروه سنی:همه ی گروه
خلاصه:شما در خلال این داستان به زندگی نور جهان بیگم قدرتمند ترین ملکه ی تاریخ هند سرک می کشید و با نگاهی واقع بینانه و نه با سوگیری های منفیی که نسبت به این بانو وجود دارد جهان را از دیدگان او می نگرید.
نور جهان دختری ایرانی بود که ولیعهد هند دل بدو سپرد و از آن جهت پادشاه قدرتمند هند،اکبر وی را به عقد یکی از بزرگان در آورد اما بیست سال بعد،هنگامی که شوهر نورمحل(نورجهان)بدست پادشاه وقت،جهانگیر کشته شده است او به دربار هند آمده و در بازار جهانگیر دوباره اورا میبیند و عشق جوانی تازه می شود...
جهانگیر شاه پسر اکبر کبیر بزرگ ترین پادشاه سلسله ی گورکانی بود.اما به رغم پدر شاه لایقی نبود و در زمان او هند پیشرفتی نکرد و اگر درایت نورجهان بیگم نبود سلسله ی گورکانی در هند فرو می پاشید.جهانگیر مردی ادب دوست و هنر پرور بود و به خوشگذرانی شهرت داشت و به نقلی از افراط در نوشیدن شراب درگذشت.
وی مردی زن باره بود و در حرمسرایش صد ها کنیز و صیغه زندگی می کردند که برخی هیچ گاه افتخار شرفیابی به محضر شاه را نیافته تا آخر عمر در آن قصر زندانی شدند.اما بیوه ای ایرانی آنچنان افسار این مرد عیاش را در دست گرفت که نه تنها در گذر زمان و با وجود بی فرزندی از علاقه ی شاه به او کم نشد،بلکه در سلطنت اختیارات فراوانی را نیز به او بخشید.
در این کتاب شما با بخشی از تاریخ هند،سرگذشت نورجهان و جهانگیر شاه،فرزندان جهانگیر و شورش هایی که بر علیه او شکل گرفت و توسط نورجهان خنثی شد آشنا می شوید:)
سوالی که ذهن مرا درگیر کرده این است که چرا بزرگترین اهرم زنان برای کسب قدرت در طول تاریخ زیبایی بوده است؟اگر به زنان بزرگ تاریخ نگاه کنید از ملکهویکتوریای انگلیسی گرفته تا کاترین کبیر روس،از خرم و کوشم سلطان عثمانی تا جیران و نورمحل ایرانی،از کلئوپاترای مصری و حتی آرتمیس دریانورد هیچ زنی را نمی بینید که بدون زیبایی و پشتوانه ی یک مرد به مقام و قدرتی قابل تامل رسیده باشد(شاید اندکی باشند)اما به راستی آیا تنها دارایی زن زیبایی ظاهر اوست؟
لینک دریافت کتاب از طاقچه
