ویرگول
ورودثبت نام
فرهاد پیریایی
فرهاد پیریاییمی‌نویسم، همین!
فرهاد پیریایی
فرهاد پیریایی
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

گرگ‌ومیشِ اعتماد در بازار رمزارز ایران

ما ایرانی‌ها از قدیم دوس داریم پول و دارایی‌مون رو یه جایی قایم کنیم که خیالمون راحت باشه.

یکی طلاشو توی بالش می‌ذاشت، یکی توی کوزه چال می‌کرد، یکی هم زیر درخت انار توی حیاط. سال‌ها گذشت، تکنولوژی عوض شد، اما اون نیاز قدیمی هنوز همونه، احساس امنیت. حالا که دارایی‌هامون دیگه نه توی کوزه‌ست و نه زیر خاک، بلکه روی بلاک‌چین ذخیره می‌شه، سؤال ساده‌ای پیش میاد: چرا هنوز خیال خیلی‌هامون راحت نیست؟ چرا با وجود تمام پیشرفت‌های فنی، امنیت دارایی دیجیتال، هنوز شبیه همون کوزه‌ی قدیمیه؟ یه جور دل‌قرصی احساسی، نه ساختاری؟

اخیراً گزارشی با عنوان «بازار در گرگ‌ومیش» منتشر شد که نگاهی دقیق به وضعیت پلتفرم‌های رمزارزی ایرانی داشت. من کلش رو خوندم، نه از سر کنجکاوی فنی، بلکه چون می‌خواستم بدونم ریشه‌ی این بی‌اعتمادی از کجاست. آمارها جالب و در عین حال نگران‌کننده بودن: میانگین نمره‌ی امنیت کمتر از حد انتظار، بیش از ۶۰ درصد پلتفرم‌ها بدون اثبات ذخیره (Proof of Reserve)، و ساختارهایی که هنوز به بلوغ کامل نرسیدن. اما چیزی که توجهم رو جلب کرد، فقط اعداد نبود، بلکه مفهوم تکرارشونده‌ای بود که پشت اون‌ها پنهان بود: ما امنیت رو به اعتماد سپرده‌ایم.

یعنی چی؟ یعنی بیشتر کاربران هنوز تصور می‌کنن چون یه برند خوش‌نامه یا اپلیکیشنش خوش‌آب و رنگه و قشنگ، پس حتماً امن هم هست. در اون گزارش، جزئیات یکی از بزرگ‌ترین رخدادهای نفوذ در کشور هم بررسی شده بود. نفوذ از طریق چند سیستم کارمندی انجام شد، اطلاعات نشست (Session) دزدیده شد و در نهایت کلیدهای امضای تراکنش‌ها به‌دست مهاجمان افتاد. نتیجه؟ میلیون‌ها دلار دارایی از چرخه خارج شد.

اما نکته‌ی کلیدی‌تر از خود حادثه، علتش بود:

نبود تفکیک درست بین کلیدهای داغ و سرد، و ذخیره‌ی کلیدها روی سرور به جای HSM سخت‌افزاری. به قول قدیمی‌ها، «دزد، دزد نیست؛ صاحب‌خونه حواسش نیست.» یعنی وقتی ساختار امنیتی درست چیده نشده باشه، مهاجم لازم نیست نابغه باشه؛ فقط باید صبور باشه. اما به نظرم، نکته‌ی ارزشمند گزارش همین‌جاست:

یادآوری کرد که هنوز راه برای رشد بازه، و امنیتِ واقعی یعنی «کنترل در اختیار کاربر». نه اینکه دارایی‌مون رو به امید اعتماد بسپاریم، بلکه ابزارهایی انتخاب کنیم که امنیت در ذاتشونه، نه در شعارشون.اما این فقط هشدار نیست، بلکه یادآوریِ فرصته: آیندهٔ بازار متعلق به کسانیه که امنیت رو ساختاری ببینن، نه صرفاً احساسی.

و دقیقاً این‌جاست که برندهایی مثل (کیف پول من) به‌عنوان صرافی کامل و امن با امکان معاملات و نگهداری دارایی‌ها وارد بازی می‌شن. کیف پول من با استفاده از احراز هویت دو مرحله‌ای، ذخیره‌سازی سرد بخش عمدهٔ دارایی‌ها، رمزگذاری پیشرفتهٔ داده‌ها، و رعایت استانداردهای بین‌المللی امنیت مثل ISO/IEC 27001 و SOC 2، کاری کرده که امنیت از شعار تبدیل بشه به «استاندارد عملیاتی».

کیف پول من
کیف پول من

نه فقط این؛ این پلتفرم از بیش از ۲٬۰۰۰ ارز دیجیتال پشتیبانی می‌کنه، کارمزد معاملاتش رقابتیه، و تیم پشتیبانی ۲۴ ساعته داره. وقتی می‌بینی امکان ایجاد کیف‌پول اختصاصی، تبدیل ارز به ارز، و حتی پرداخت خدمات و گیفت‌کارت با رمزارز وجود داره، تازه می‌فهمی که انتخاب ابزار درست یعنی چی.

به قول معروف: «اعتماد، با عمل ساخته میشه، نه با حرف.»

وقتی می‌بینی پلتفرمی با اطلاع‌رسانی شفاف، گزارش امنیتی دوره‌ای، و تیمی اختصاصی برای جلوگیری از حملات فیشینگ و DDoS فعالیت می‌کنه، تازه معنیِ امن بودن رو می‌فهمی. برای من، بعد از خوندن گزارش، یه نکته مشخص شد، در بازار رمزارز ایران تازه داریم وارد دوران بلوغ می‌شیم، و برندهایی مانند کیف پول من می‌تونن، نه‌فقط به‌عنوان پلتفرم مالی، بلکه نقطه‌اتکای اعتماد کاربران ایرانی باشن.

چون واقعیت اینه: امنیت واقعی، از جایی شروع میشه که اعتماد، ساختار داشته باشه.

و به نظر من، کسایی که دنبال انتخاب مطمئن برای دارایی دیجیتال‌شونن، وقتشه نگاهی جدی به کیف پول من بندازن.

کیف پولکیف پول منصرافی ارز دیجیتالاعتماد
۲۸
۲
فرهاد پیریایی
فرهاد پیریایی
می‌نویسم، همین!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید