بازاریابی یک فرایند مدیریتی است که در آن کالاها و خدمات از طریق کانال های مخصوص به دست مشتری می رسد. بازاریابی همینطور به معنای شناسایی محصول، شناسایی تقاضای مورد نیاز آن، قیمت گذاری و انتخاب کانال توزیع است. در تعریف دیگر، بازاریابی به معنای ایجاد و اجرای استراتژی ترویج می باشد. بازاریابی جنبهای از کسب و کار است که تمرکز خود را بر روی مشتری قرار میدهد و از اینرو تمام اصول بازاریابی مستقیماً مربوط به مشتری است.
اصول بازاریابی مجموعه ای از ایده های بازاریابی است که شرکت ها از آنها برای ایجاد استراتژی موثر بازاریابی استفاده می کنند. یکی از مهمترین اصول بازاریابی، استراتژی بازاریابی 4P یا آمیخته بازاریابی 4P است. آمیخته بازاریابی شامل چهار فاکتور اصلی است که کسب و کارها برای فروش موفقیت آمیز محصولات و خدمات خود بدان نیاز دارند. آمیخته بازاریابی 4P شامل محصول (Product)، مکان (Place)، قیمت (Price)، ترویج (Promotion) است.
بازاریابان بهطورکلی در ۱۰ زمینه اصلی فعالیت میکنند: کالا، خدمات، رویدادها، تجارب، افراد، مکانها، اموال، سازمانها، اطلاعات و ایدههای خلاقانه.
کالاها و محصولات فیزیکی، نقش پررنگی در اکثر محصولات دارند. از یک بسته چیپس گرفته تا ورق فولاد و لباسی که به تن میکنید، همگی جزو کالا و محصولات تلقی میشوند.
خدمات، حالتی غیرملموس و غیرفیزیکی دارند و از این نظر در مقابل محصولات قرار میگیرند. البته بسیاری از محصولات به همراه خدمات جانبی عرضه میشوند. خدمات را میتوان شامل فعالیت مؤسسات آموزشی، شرکتهای ارائهدهنده خدمات زیبایی و … در نظر گرفت. خدمات این ویژگیها را دارند: ناملموس، غیرقابل ذخیرهاند و نمیتوان آن را از تولیدکننده جدا کرد. همچنین در کیفیت متغیرند. همین عوامل بازاریابی خدمات را از بازاریابی محصولات متمایز کرده است.
بازاریابان رویدادهای مختلف را در زمانها و مکانهای مختلف بازاریابی میکنند؛ از رویدادهایی نظیر المپیک و جام جهانی گرفته تا یک نمایشگاه هنری کوچک.
بازاریابان تجارب مختلف را نیز بازاریابی میکنند. برای مثال وبسایت مدیر ماجراجو تجارب گوناگونی درباره پرش از هواپیما در ارتفاع ۲۵ هزار پایی تا صعود به سردترین نقطه کره زمین در اختیار مدیران قرار میدهد. هرچند استفاده از تمامی محصولات و خدمات بهنوعی برای مشتریان تجربههایی به همراه دارند.
مبحث برندسازی شخصی یا personal branding به صورت ویژه درباره بازاریابی افراد سخن میگوید. سلبریتیها و افراد خبره در زمینههای مختلف از برندسازی شخصی استفاده میکنند تا بتوانند جایگاه خود را در میان هم صنفان خود بهبود بخشند و مبالغ بالاتری دریافت کنند. در کنار دریافتی بالاتر، شهرت بیشتر نیز یکی از دلایل برندسازی شخصی است. برای مثال خانم میشل اوباما، به یک ستاره راک در عالم نویسندگی تبدیلشده است.
گردشگری، صنعتی بسیار ضروری برای رشد و توسعه پایدار است. کشورهای گوناگون میکوشند تا جاذبههای گردشگری خود را به اطلاع همگان برسانند و حتی خود به خلق جاذبههای گردشگری بپردازند. کشور دبی، نمونهای کامل از ساخت جاذبههای گردشگری و خلق ثروت از دل ریگهای بیابان است. ریگهایی که بدون علم بازاریابی، هرگز چنین جاذبههایی نداشتند.
داراییهای مختلف نظیر مسکن یا اوراق سهام و … نیز به بازاریابی نیاز دارند. حتی شرکتهای کارگزار بورس هم در مواجهه با رقبای خود ناچارند از اصول بازاریابی و در بلندمدت استراتژی بازاریابی استفاده کنند. برای مثال شرکت کارگزاری مفید، به اجرای برنامههایی دست زده که برای این صنعت تا حدودی تازگی دارد.
معمولاً مارکتینگ در مورد محصولات و خدمات شرکتها به کار میرود، اما میتوان آن را برای خود سازمانها و شرکتها نیز به کار برد. بهبیاندیگر، افزون بر ساخت برند محصولات، میتوان برند شرکتی یا corporate brand را هم ایجاد کرد. بازاریابی برای خود سازمان بسیار دشوارتر از محصولات سازمان است. به همین دلیل کمتر به آن توجه میشود.
به بیانی اغراقآمیز از آقای ست گادین (Seth Godin)، بازاریابی اطلاعات که بهوسیله بازاریابی محتوایی و بازاریابی اینترنتی انجام میگیرد، آخرین راهکار است. مردم به دنبال اطلاعات مفید و کاربردی هستند. شرکتهای مختلف میتوانند از طریق بازاریابی اینترنتی و با ارائه اطلاعات یکپارچه و منسجم، به جذب مشتریان بپردازند.
هر کالایی که بازاریابی میشود، بهنوعی بر اساس یک ایده خلاقانه طراحی و تولید شده است. در حقیقت محصولات و خدمات ابزاری برای نمایاندن ایدهها و آرزوها هستند و مارکتینگ نقش پررنگی در این فرایند دارد.
منبع: پرينت لند