پناه بر خدا از اینکه اهل بیت علیهم السلام را خرج خودمان کنیم...
عده ای یک بیت شعر را مبنای تحلیل تاریخ قرار می دهند
امروز دیدم کسی گفته بود: آنطور که مشهور است شیوخ مقدّسنما حسین را کشتهاند.
اشتباه می کنید که اینگونه تاریخ را تحلیل می کنید، این بیت زائده فکر یک شاعر است؛
چه زمانی این تحلیل تاریخ بوده است؟ کجا شیوخ مقدّسنما امام حسین علیه السلام را کشتهاند؟
کدام شیخ مقدّسنما بود؟
شمر؟
یزید؟
ابن زیاد؟
چون امروز نگاه میکنیم و در جامعه شیوخ مقدّسنما می بینیم، می گوییم امام حسین علیه السلام را شیوخ مقدّسنما کشتهاند!
دیگری هم میگوید امام حسین علیه السلام را صورتیها کشتند!
امام حسین علیه السلام را رها کنید!
این یعنی ما با اهل بیت بازی میکنیم، ما از امام حسین علیه السلام استفاده نمیکنیم، ما از حضرت بالا میرویم.
هر کسی یک اکانت توییتر دارد، تحلیل کربلا انجام میدهد!
کجا شیوخ مقدّسنما امام حسین علیه السلام را کشتند؟
پنج نفر از شیوخ مقدّسنما را نام ببرید ببینیم چه کسانی هستند؟
آیا شبث ربعی شیوخ مقدّسنماست؟
خیلی مسلّم است که عثمانیها امام حسین علیه السلام را کشتهاند؛ عثمانیها افرادی پیرو مکتب بنی امیّه هستند که قائل به لعن امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند، عمدتاً بیچارهی بنیامیّه هستند، و بنی امیّه به آن معنا دین ندارند که بگویید مقدّسنما هستند، اکثراً اهل فسق و فجور و کثافتکاری هستند، صد پدر و سگباز و… هستند. اینها کجا مقدّسنما هستند؟
حال اگر ما در جامعه مشکلی به نام تحجّر پیدا کرده ایم، چرا باید امام حسین علیه السلام را بالا و پایین کنیم؟
حقایق دین مشخص است که برای هدایت ماست، نمیشود برای یک انتخابات، برای یک دعوای سیاسی، برای یک دعوای حزبی، برای دعوای بین دو هیئت، مدام اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را خرج کنیم.
شخصی بگوید ما از امام حسین علیه السلام درس مذاکره میگیریم!!
دیگری هم شیوخ مقدّسنما را عَلَم کند!
متوجّه نمیشوند که ما نباید از سرمایهی اصلی خود مصرف کنیم، باید این سرمایه را نگه داریم،
هزار و چهارصد سال پای این سرمایه جان و خون دادند تا ما امروز دور یکدیگر بنشینیم و در مورد آن فکر کنیم.
نمیشود هر معضلی که دیدیم از امام حسین علیه السلام مایه بگذاریم، در اینصورت بعداً با رفع آن مشکلات، دیگر این سرمایه را هم از دست میدهیم و نمیشود به این موضوع اطمینان کرد، میگویند شما هر روز یک چیز میگویید!