سحر صابونی
سحر صابونی
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

بمب اتم ... وسیله ای برای قتل عام انسانها یا نجات انسانها...


نمای شهر ناگازاکی و شکل گیری ابر قارچی شکل ناشی از انفجار مرد چاق ( نام بمب دوم)
نمای شهر ناگازاکی و شکل گیری ابر قارچی شکل ناشی از انفجار مرد چاق ( نام بمب دوم)

متنی که در ادامه می خوانید، برداشت شخصی من از کتاب Killing The Rising Sun” " کشتن آفتاب تابان نوشته بیل اوریلی –مارتین دوگارد و ترجمه فریبرز آذرنیا که به تازگی ترجمه و عرضه شده است. داستان کتاب در مورد جنگ جهانی دوم است که در اروپا تقریبا به پایان رسیده ولی جنگ اقیانوسیه تازه شدت پیدا کرده. جایی که نیروهای نظامی آمریکایی با رقیبی مواجه هستند که حاضرند دست به هر کاری بزنند تا شکست نخورند. در وهله اول باید اینو بگم که من علاقه بسیاری به مطالعه در مورد اتفاقهای جنگ های جهانی اول و دوم دارم و در وهله دوم چون مترجم کتاب پدر همسرم هستن قبل از اینکه کتاب به چاپ برسه نسخه ویراستاری شده اش که تقریبا 400 صفحه بود رو خوندم .

کتاب کشتن آفتاب تابان - انتشارات نسل روشن
کتاب کشتن آفتاب تابان - انتشارات نسل روشن


بعد از چاپ کتاب هم متوجه شدیم فیلم سینمایی اوپنهایمر به کارگردانی Christopher Nolan در حال ساخت است .این فیلم درباره زندگی رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری آمریکایی است که به عنوان «پدر بمب اتمی» شناخته شده‌است. کیلین مورفی نقش اوپنهایمر را در فیلم بازی خواهد کردکه در مورد اتفاقاتی است که به طور جامع در این کتاب بهش پرداخته و این فیلم قرار است در بهار 2023 اکران شود.

پوستر فیلم اوپنهایمر
پوستر فیلم اوپنهایمر
کیلین مورفی در نقش اوپنهایمر
کیلین مورفی در نقش اوپنهایمر
دکتر رابرت اوپنهایمر
دکتر رابرت اوپنهایمر

این کتاب خواننده را به وسط نبردهای خونین در جزایر مرطوب و گرم پللیو،ایوجیما و فیلیپین می برد جایی که ژنرال داگلاس نقشه حمله گسترده علیه ژاپن را طراحی می کند و دکتر رابرت اوپنهایمر و تیمش مشغول ساخت سلاحی هستند که مخوف ترین و کشنده ترین سلاحی است که تا کنون بشر به چشم دیده است.. بله بمب اتم...سلاحی که فاجعه هیروشیما و ناگازاکی را رقم میزند..اما سوال مهم اینجاست اگر نیروهای نظامی امریکایی از سلاح های اتمی استفاده نمی کردند سرنوشت مردم کشورهایی که درگیر جنگ با نازی ها و ژاپن که در آن زمان هم پیمان با نازی ها بود چه میشد؟

لحظاتی قبل از ورود نیروهای نظامی آمریکایی  به جزیره  پللیو
لحظاتی قبل از ورود نیروهای نظامی آمریکایی به جزیره پللیو


در اوایل جنگ جهانی دوم، حدود سال 1939، نیروهای اطلاعاتی آمریکا متوجه شدند که آلمان نازی به دنبال ساخت بمبی است که بتواند با آن کار دنیا و دشمنانش را یکسره کند. این خبر به گوش فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا رسید و او دستور داد تا دانشمندان کشورش دست به کار شده و زودتر از آلمانیها این بمب را اختراع کنند. این بمب، بمب اتم بود. پروژه ای به نام منهتن تعریف شد و در راس آن، رابرت اوپنهایمر که دکترای فیزیک داشت مشغول انجام کارهای ساخت بمب شد. در سال 1945، یعنی اواخر، بالاخره بمب اتم با موفقیت آزمایش شد، ولی قبل از اینکه بمب را بر سر آلمانی ها بیاندازند، آلمان در روی زمین از ارتش متفقین شکست خورد و دیگر احتیاجی به استفاده از بمب علیه آلمانی ها نبود.

اولین بمب اتم - بنام پسر کوچک
اولین بمب اتم - بنام پسر کوچک


ولی در شرق آسیا، کشوری بود که مردمش به سختکوشی و پشتکار و وفاداری به امپراتورشان شهره بودند. ژاپن که به کشور آفتاب تابان معروف است از دهه ها قبل مشغول تسخیر سرزمینهای همسایه و اسیرکردن و بیگاری کشیدن از مردم آنها بود. سربازان ژاپنی انواع و اقسام جنایات و سنگدلی ها را علیه همسایه های اشغال شده به کار می بردند و دولت و ملت ژاپن هم از آنها پشتیبانی می کرد. آنها فکر می کردند که نژاد برتر هستند و کل آسیا حتی دنیا باید زیر سلطه آنها باشند. ژاپنی ها برای خودشان یک دشمن شماره یک داشتند که دارای نیروی دریایی بسیار قوی بود. این دشمن شماره یک، ایالات متحده آمریکا بود. در کشاکش جنگ جهانی دوم، ژاپن تصمیم گرفت که به ناوگان نیروی دریایی آمریکا در پرل هاربر حمله کند و آن را از بین ببرد. این حمله موفقیت آمیز بود و آمریکا در شوک کامل فرو رفت. آمریکا اکنون دشمنی در آسیا داشت که تا دندان مسلح بود. بنابراین ژنرال داگلاس مک آرتور ماموریت یافت تا به جنگ ارتش ژاپن برود و ژاپنی ها را شکست دهد.

جنگهایی خونین و فرسایشی بین دو کشور درگرفت و کشور به کشور و جزیره به جزیره آمریکاییها موفق شدند تا ژاپن را به عقب برانند، البته با دادن تلفات بسیار زیاد مالی و انسانی. ولی وقتی ژاپنی ها تقریبا به سرزمین اصلی خود عقب رانده شدند مقاومتی سرسختانه در پیش گرفتند. هواپیماهای بمب افکن آمریکایی هزاران تن از بمبهای متعارف بر سر ژاپنی ها می ریختند ولی آنها کماکان پشتیبان امپراتور هیروهیتو بودند و بنای تسلیم شدن نداشتند.

ژنرال مک آرتور در حال ورود به خاک فیلیپین
ژنرال مک آرتور در حال ورود به خاک فیلیپین


در آمریکا روزولت که از بیماری سختی رنج می برد از دنیا رفت و معاونش، هری ترومن جای او را گرفت. مک آرتور معتقد بود که با فرستادن سربازانی که در جنگ علیه آلمان پیروز شده بودند به سمت ژاپن و حمله ای همه جانبه می توانند ژاپن را شکست بدهند. ولی برآوردها نشان می داد که صدها هزار نفر از سربازان دو طرف در جنگ کشته خواهند شد. ژاپنی ها که همچنان معتقد بودند باید سلطه خود را بر آسیا مجددا به دست آورند با بسیج تمام ملت به مقابله برآمده بودند. اینجا بود که ترومن تصمیم گرفت برای اولین بار از بمب اتم که حالا آماده کار بود استفاده کند.

هواپیمای حامل اولین بمب اتم
هواپیمای حامل اولین بمب اتم


در سال 1945 مجوز حمله صادر شد و اولین بمب افکن حامل بمب اتم به سمت ژاپن به راه افتاد. این بمب در ساعت 8:50 صبح بر روی شهر هیروشمیا انداخته شد و ظرف چند ثانیه دها هزار نفر از مردم این شهر به معنی واقعی کلمه بخار شدند. تعداد کشته ها قابل تخمین نبود و شهر با خاک یکسان شد. آمریکا به ژاپن پیغام داد که اگر بدون قید و شرط تسلیم نشود بمبهای بعدی در راه است. ولی امپراتور هیروهیتو تسلیم شدن را کسر شان ملت ژاپن می دانست و بنای کوتاه آمدن نداشت. چند روز بعد ناگازاکی مورد حمله اتمی دوم قرار گرفت و این شهر هم با خاک یکسان شد و صدها هزار نفر کشته شدند. بعضی از ژنرالهای ژاپنی به امپراتور فشار می آوردند که تسلیم شود. ولی گروه دیگر شبه کودتا کردند و میخواستند تا مانع از تسلیم شدن امپراتور شوند. گارد سلطنتی توانست اوضاع را در دست بگیرد و هیروهیتو در امنیت کامل قرار گرفت. ترومن در آمریکا منتظر اعلام تسلیم ژاپن بود ولی خبری نمی شد. مک آرتور نمی توانست باور کند که آمریکا چنین جنایت بزرگی کرده باشد و در حالی که به عقیده او می شد از روی زمین ارتش ژاپن را شکست داد، با حمله اتمی این کشور را به مرز نابودی کشیده باشند.


 تیبتس و پارسون در حال توضیح ماموریت برای خدمه پروازی قبل از حمله به هیروشیما
تیبتس و پارسون در حال توضیح ماموریت برای خدمه پروازی قبل از حمله به هیروشیما
هری ترومن در حال خواندن بیانیه تسلیم ژاپن
هری ترومن در حال خواندن بیانیه تسلیم ژاپن



سرانجام انتظارها به پایان رسید و ژاپن اعلام کرد که بدون قید و شرط حاضر به تسلیم شدن است. اتفاقی که قرنها بود پیش نیامده بود و ژاپنی ها هرگز در نبردهای قبلی خود تسلیم نشده بودند. ژنرال مک آرتور به عنوان نماینده آمریکا وارد ژاپن شد و معاهده تسلیم ژاپن امضا شد. هیروهیتو به دیدار او رفت و قرار شد که امپراتور قدرت معنوی خود را حفظ کند و آمریکا و ارتش متفقین بر روند اجرای پیمان تسلیم ژاپن نظارت کنند. بدین ترتیب خونبارترین و پرتلفات ترین جنگ تاریخ بشریت با استفاده از مهلک ترین بمب ساخته شده توسط بشر به پایان رسید.

ژنرال مک آرتور در کنار امپراطور ژاپن هیرو هیتو
ژنرال مک آرتور در کنار امپراطور ژاپن هیرو هیتو




بمب اتمجنگ جهانیدیجیتال مارکتینگ پله به پلهپله به پلهدیجتال مارکتینگ پله به پله
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید