به تازگی کتابی رو تموم کردمو دلم میخواد بخش های مورد علاقمو با شما هم به اشتراک بزارم تا باهم بتونیم در موردشون صحبت کنیم.
به نظرم هممون به نوعی تو زندگی خودمون تجربش کردیم. من هم هرچی سنم کمتر بود, بیشتر درگیرش میشدم!
گاهی از تایید اجتماعی به عنوان غریزه ی جمع گرایی یاد می شه و تاکید داره که افراد وقتی مثل بقیه رفتار می کنند, که احساس می کنند کارشون درسته. به عبارت دیگه هرچه تعداد بیشتری از مردم عقیده ی خاصی رو دنبال کنند, اون عقیده درست تر به نظرمون میاد.
شما تا حالا درگیرش شدین؟چه نتیجه ای داشته براتون؟
تایید اجتماعی عامل اصلی ایجاد حباب و نگرانی در بازار بورسه و توانایی این رو داره مانند زمانی که اعضای فرقه های مذهبی دست به خودکشی دسته جمعی می زنند, تمامی فرهنگ هارو زمین گیر کنه!
اصن میدونین چرا اینجوری رفتار می کنیم؟
در گذشته, دنباله روی از بقیه, راهکار مناسبی برای ادامه ی بقا بود. فرض کنین پنجاه هزار سال قبل با دوستان شکارچی خودت برای گردش به جنگل رفته بودی و ناگهان دوستانت فرار می کردند! آن وقت به احتمال زیاد تو هم فرار می کردی
اگر که فرار نمیکردی هم, احتمال خورده شدنت توسط حیوانات دیگر بسیار زیاد بود!
به طور کلی کسانی که متفاوت با گروه رفتار می کردند بعد از مدتی از چرخه ی حیات خارج می شدند. ما نوادگان افرادی هستیم که از رفتار دیگران پیروی می کردند! آنچنان عمیق در وجود ما ریشه دوانده که امروزه حتی در مواقعی که به آن نیازی نداریم هم از آن استفاده می کنیم.
صنعت تبلیغات هم از ضعف ما درقبال تایید اجتماعی بسیار استفاده می کنه, در مواردی که وضعیت نامشخصه و اولویت و مزیت خاصی بین محصولات مختلف به چشم نمیخوره, از همین ترفند استفاده می شود!
بنابراین هروقت یک شرکت ادعا کرد که محصولاتش به دلیل شهرت بیشتر, بهترند! بهتر است که بدبین باشیم! در واقع اصلا دلیل کافی برای خوب بودنش به ما ارائه نداده است!
البته در برخی شرایط معدود, تایید اجتماعی می تونه مفید واقع بشه مثل سفر به شهری دیگر, که برای انتخاب رستوران مناسب می توان نظر محلی ها را پرسید.