رستم و نوهاش برزو است در زمانی که همدیگر را نمیشناسند، از یک نسخه خطی «تاریخ دلگشا شمشیرخانی» که در موزهٔ هنری والترز در بالتیمور مریلند نگهداری میشود. این کتاب، خلاصهای است از شاهنامه که سال ۱۰۳۶قمری برای شمشیرخان، حاکم غزنی نوشته شده
یکی از از تمهای رایج در ادبیات داستانی، کشتن خویشاوند است. در «شاهنامه» و حماسه ملی ما هم چندین مورد پسرکشی هست. فریدون، با دو پسرش سلم و تور به تقاص برادرکشی آنها میجنگد. سام پسر سفیدمویش زال را شوم میپندارد و تصمیم به نابودی او میگیرد. جهانپهلوان رستم پهلوی پسرش سهراب را میشکافد (و در ملحقات شاهنامه، برزو، پسر سهراب و شهریار، پسر دیگر رستم هم ماجراهای مشابهی دارند). بیخردی کیکاووس باعث پناه بردن سیاوش به سرزمین دشمن و کشته شدنش در خاک غریب میشود. گشتاسپ برای از سر باز کردن پسرش اسفندیار، او را به جنگ رستم میفرستد. حتی شاهِ دادگر، انوشیروان، علیه پسرش نوشزاد که ضد او توطئه کرده لشگر میکشد. اما در «شاهنامه» هیچ مورد دخترکشی نیست... تنها مواردی که به خاطر دارم، دو تهدید به قتل دختر توسط پدرانشان است. یکی وقتی رودابه، مادر رستم، عاشق زال زر شده و او را به کاخ خود راه داده، پدرش مهراب، پادشاه کابل که از نوادگان ضحاک است، خشمگین میشود و میگوید جدش (همان ضحاک؟) به او هشدار داده بوده و تهدید میکند:
همیگفت «رودابه را رودِ خون
به روی زمین برکنم همکنون
مرا گفت چون دختر آمد پدید
ببایستش اندر زمان سر برید
نکشتم، نرفتم به راهِ نیا،
کنون ساخت بر من چنین کیمیا!»
که البته در حد حرف باقی میماند و با درایتِ همسرش سیندخت، این خشم دوباره به مهر تبدیل میشود. مورد دوم، ماجرای دختری است که از توران فرار کرده و پهلوانان ایرانی او را در مرز میبینند و پیش شاه کاووس میبرند و بعدها مادر سیاوش میشود. دختر در جایی که علت خشم پدرش را تعریف میکند، به مستی پدرش، افراسیاب، شاه توران اشاره میکند:
چنین داد پاسخ که «ما را پدر
بزد دوش و بگذاشتم بوم و بر
شب تیره، مست آمد از دشتِ سور
همان چون مرا دید جوشان ز دور
یکی خنجر آبگون برکشید
همیخواست از تن سرم را برید»
در ادبیات کهن ما البته مطالب زنستیزانه کم نیست. اما فردوسی بزرگ، در حماسهاش دخترکشی را کار انیران (غیرایرانیها) معرفی میکند و به ما نشان میدهد که این دختران تهدید به قتلشده، میتوانند چیزهایی به جهان اضافه کنند در حد بزرگترین حماسههای یک ملت، فقط کاش کشته نشوند. کاش. اینم تمام شد اگه لایک ها به ۲۰ تا برسه یک داستان خیلی خوب واستون میذارم