سید علی احمدی روئین
سید علی احمدی روئین
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

فندق در جست جستجوی گنج3

توصیه: نقش این سه تا طوطی و همه ی داستان ۱ ۲ ۳ بر

اساس واقعیت هستند موزی رنگ زرد در تصویر هست و فندق لپش پر رنگ است و گردو لپ تیره تیره تری دارد خب

بریم سراغ داستان

غیر از خدا هیج کس نبود یک روز صبح زود فندق از خواب

بیدار شد دید موزی یک تخم گذاشته است فندق با دیدن

این لحظه خوش حال شد و با خودش گفت :مثلا چه شکلی می شود؟????? چند روز بعد جوجه از تخم درامد . تا این که اسمش را گذاشتند گردو .بعد از مدتی که گردو به سن دو ماهگی رسید ، سه تایی رفتند تا یک گنج پیدا کنند. گردو و فندق، موزی دیدند یک دزد در یایی انجاست و یک درخت نارگیل انجاست گردو رفت و به درخت نارگیل نوک زد ! یک نارگیل بر سر دزد دریایی افتاد .

????‍? و یک در مخفی جلوی ان ها باز شد و صد تا تله ان جا بود ان ها با دقت وارد شدند. و گنج را برداشتن و به خانه رفتند فندق گفت : با این همه پول و طلا چیکار

کنیم گردو گفت :بدیم خیریه .فندق به فکر فرو رفت و گفت:چرا فکر خوبیه اخرهم مردم کلی برای این طوطی

ها دعا کردند. قصه ی ما به سر رسید گرد وهم به کلاغ کمک کرد ‌. تا قصه ی دیگه خدا نگه دار.



فندق
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید