خب پاییز هم تموم شدو وارد زمستون شدیم، فصل سرد و جذاب.
جالبه که قبلنا از زمستون متنفر بودم ولی الان ازش لذت میبرم. چی میشه که آدما علایقشون عوض میشه؟ چی میشه که طعم گس خرمالو برات تو بزرگسالی جذاب میشه؟
هرچی که هست نشونه خوبیه، نشونه تغییر و رشده.
ما آدما باید جسارت به خرج بدیم و اتفاقات جدید رو تجربه کنیم. شاید نظرمون عوض شد.
مثل من که دیگه از کار کردن با ایلاستریتور و فوتوشاپ نه تنها نمی ترسم بلکه لذت هم میبرم.
من هر روز صبح تا میرسم به محل کارم اولین کاری که می کنم اینه که سیستمو روشن کنم و برنامه ها رو باز کنم.
به قول افسانه میگه استعدادشم داری، اما اگه کار نمیکردم باهاشون می فهمیدم که چقدر جذاب و قشنگن؟؟؟
نه... پس خوش آمد میگم به تمام اتفاقات یهویی و غیر قابل انتظار، چون تجربه ثابت کرده آخر هر اتفاقی خوبه و اگر بده هنوز آخرش نشده.