امروز بعد از نهار روی تخت دراز کشیده بودم که چشام گرم شد و خوابم برد. خواب میدیدم دائما پای سیستمم و برنامه ایلاستریتور رو صفحه مانیتور بازه، من هم دارم لیست موجودی کالا ها رو میچینم :).
بیدار که شدم به این فکر کردم چی باعث شده که روز تعطیل و وسط خواب نیمروزی بازم کار بیاد سراغم. به این نتیجه رسیدم که این اتفاق میتونه هم از استرس باشه هم از علاقهی زیاد. من فکر میکنم این روزا دارم هردوی این حس ها رو تجربه میکنم.
هر روز تو آسود هم استرس دارم که کارا به موقع و به بهترین نحو تموم شه و هم از این که ساعت های طولانی رو پیش هم تیمیهای درجه یکم هستم، لذت میبرم.
خلاصه که یادتون باشه محیط کاری که انتخاب میکنید خیلی مهمه، چون ما بیشترین ساعت روزمون رو اونجا میگذرونیم. پس اگه قراره هرروز تنش و حاشیه داشته باشید و یا تماما ذهنتون به مسائل غیر کاری بگذره پیشنهادم بهتون اینه که دمتونو بذارید رو کولتونو قرار و به فرار ترجیح بدین✋