عمل خواندن در نگاه اول ساده به نظر میرسد. واژهها دارای معنا هستند. بنابراین خواندن ترجمان مستقیم نمادها به فکر کردن یا گفتار است.
اما در واقع این کار به این سادگی هم نیست. خواندن در اصل فرآیند شگفتآوری است که در آن فعالیتهای شناختی زیادی باید به طور همزمان عمل نمایند.
برخی از مؤلفان، بر این عقیدهاند که خواندن یک فرآیند رمزگشایی است و کودکان زمانی این توانایی را کسب میکنند که پیوند میان نمادهای نوشتاری و اصوات گفتاری را یاد گرفته باشند. به عبارت دیگر خواندن عبارت است از تبدیل نمادهای نوشتاری به نمادهای صوتی معادل آنها.
اما مؤلفان دیگر معتقداند که خواندن چیزی بیش از یک فرآیند رمزگشایی است و اعتقاد دارند که این کار به معنای کسب مفهوم از یک متن است.
خواندن عبارت است از ارتباط کلی فرد با اطلاعات نمادی، اطلاعاتی که با علائم و نشانهها القا میگردد و معمولاً بر جنبه ادراک و فهم بصری یادگیری اطلاق شده است.
خواندن دارای هفت گام زیر میباشد:
کاریلو مراحل رشد خواندن را به صورت مخروط رشد خواندن مطرح میکند. هر یک از این مراحل مهارتهای ویژهای را دربرمیگیرد که بدین صورت خلاصه میشود:
گستردگی این مرحله از هنگام تولد تا ششسالگی است. کاریلو معتقد است که رشد تجربههای یادگیری کودک در کسب آمادگی لازم برای موفقیت او در امر خواندن سهم بسزایی دارد.
یادگیریهای مهم این دوره عبارت است از:
این مرحله معمولاً با آموزش رابطه بین نمادها یا نشانههای نوشتاری و صدای آنها آغاز میشود. تاکید این مرحله بیشتر بر شناخت کلمههای پایه، آموزشهای مهارتهای تجزیه و تحلیل کلمه و نیز ایجاد اعتماد به نفس در کودک برای امر خواندن است.
برخی از آموزشهای مهم این دوره عبارت است:
در این مرحله که غالباً در سالهای آخر مقطع دبستان ظاهر میشود؛ تاکید بر بیشتر خواندن مستقل است که با پیشرفت مدارم در خزانه لغات، دستیابی به مهارتهای بیشتر برای درک معنا، تحقق مییابد.
این مرحله با استفاده گستردهتر از مواد خواندنی و بهبود مداوم در سرعت خواندن بدون صدا، لذت بردن از تماس با کتاب و نوشته و ارزشیابی و سازماندهی انواع مطالب آموختنی مشخص میشود.
این مرحله که غالباً در دوره راهنمایی و دبیرستان مشاهده میشود با درک بهتر جملات و افزایش مهارتهای یادگیری از طریق خواندن مشخص میشود.
در این مرحله کارآیی مهارت خواندن برای اهداف مختلف افزایش مییابد. به سخن دیگر، خواننده میتواند سرعت خواندن را کنترل کند و در خواندن واژههای مورد نظر خود، رشد و تکامل یابد.
کودکان و نوجوانی که با نارسائیهای ویژه در خواندن روبرو هستند، ممکن است در هریک از مراحل پنجگانه یاد شده با کاستیهای مهارتی روبرو باشند.
مشکلات خواندن از اساسیترین مشکلاتی است که کودکان با نارساییهای ویژه در یادگیری با آن مواجه هستند. زیرا کودکی که نمیتواند بخواند شانس بسیار کمی جهت موفقیت در مدرسه دارد.
دیس لکسیا یا نارساخوانی اصطلاحی است که برای کودکانی که علیرغم هوش طبیعی قادر به خواندن نیستند، به کار میرود.
این گروه از کودکان ممکن است واژههای بسیاری را بدانند و به راحتی آنها را در مکالمه به کار بگیرند، اما قادر به درک و شناسایی نشانههای نوشتنی یا چاپی نیستند.برخی از این کودکان حتی میتوانند واژهها را بخوانند اما مفهوم آنها را نمیفهمد. این را اصطلاحاً هییرلکسی مینامند.
کودکان با نارساخوانی بینایی اختلالاتی در ادراک و حافظه بینایی دارند. این افراد معمولاً در جهتیابی، تمیز اندازه و شکل، تشخیص کلمه به عنوان یک کل و پردازش بینایی و تجسم فضایی دچار مشکل هستند.
به سخن دیگر، این گروه در سازماندهی، تعبیر و تفسیر محرکات بینایی دچار دشواری هستند. لذا نمیتوانند حروف، کلمات یا اشکال را از یکدیگر تمیز دهند، یا از روی کلمات، آنها را کپی کنند.
با توجه به اینکه امر خواندن با توانایی دیدن ارتباط دارد. بدیهی است که بسیاری از افراد، آسیبهای بینایی را سبب دشواریهای یادگیری تلقی میکنند.
معلمان و مسئولان آموزش و پرورش به علت عدم آگاهی از مشکلات ویژه این گروه از کودکان معمولاً آنها را در شمار عقبماندگان ذهنی ردهبندی میکنند یا به عنوان کودکان تنبلی که کوشش برای یادگیری نمیکنند، میشناسند.
کودکان نارساخوان اکثراً مشکلاتی در جهتیابی فضایی، تشخیص راست و چپ، بالا و پایین، توالی حروف و کلمات، هماهنگی بین چشم و دست، ارتباط بین اعضای بدن خود و دیگران دارند.
اگر چه نمیتوان ویژگیهای صد در صد مشابهی را برای کودکان با اختلال خواندن مشاهده کرد، اما میتوان گفت اغلب آنها ویژگیهای زیر را دارند:
1- بیشتر این کودکان پسر هستند. (چهار برابر دختران)
2- در کلاسهای درس غالباً مشکلات رفتاری دارند.
3- تمایل به خواندن ندارند.
4- قادر نیستند یک دایرهی لغات بینایی ایجاد کنند.
5- دامنه توجهشان کوتاه است.
6- در تمرکز، مشکل دارند.
7- کودکان با اختلال خواندن، معمولاً در مدرسه افت تحصیلی دارند.
8- معمولاً دارای مشکلات جسمی مانند ضعف بینایی و شنوایی هستند.
9- اغلبشان مسائل هیجانی دارند.
10- احساس ناامیدی، بی لیاقتی و کم جراتی میکنند.
11- در خواندن شفاهی و کلامی تردید میکنند و گاه دچار لکنت میشوند.
12- هنگام خواندن، به جای اینکه چشمهایشان را حرکت دهند، سرشان را حرکت میدهند.
13- اختلال خواندن منجر میشود کلمه به کلمه بخوانند.
14- به زحمت، با صدای کشیده و لحن یکنواخت میخوانند.
15- به نقطهگذاریها توجه ندارند و از توجه کردن به معنی کلمات غافلاند.
16- وقتی مطلبی را آهسته میخوانند، لبهایشان را تکان میدهند یا در ذهنشان کلمات را میخوانند.
17- واژهها را غیر مرتبط با محتوا و غیر مرتبط با عناصر آوایی حدس میزنند.
18- کلماتی را که تازه خواندهاند، جا به جا یا تکرار میکنند.
19- حافظهی دیداری و شنیداریشان ضعیف است.
20- فاقد تمیز و تشخیص کافی شنیداری هستند.
21- محیط خانوادگیشان برای موفقیت در مدرسه به آنها فشار میآورد و یا اینکه نگرش منفی افراطی به عملکرد مدرسه دارند.
22- کودکان با اختلال خواندن در مدرسه سازگاری مناسبی ندارند.
23- رشد اجتماعی کافی ندارند.
ادامه این مطلب را در تشخیص و درمان نارساخوانی در کودکان بخوانید.
مرکز آموزشی – توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری ذهن فرزام با برگزاری دورههای بهبود اختلالات یادگیری آماده خدمات رسانی به شما والدین گرامی و فرزندان دلبندتان میباشد.