مهارتهایی که کودک درون آنها نقص دارد را آموزش دهید، به جای اینکه از او انتظار داشته باشید که آنها را از طریق مشاهده به دست بیاورد.
بدیهی است که بعضی از کودکان توانایی درونی خوبی برای استفاده بهینه از مهارتهای اجرایی دارند، در حالی که بعضی دیگر اگر به خودشان واگذاشته شوند، پیشرفت نمیکنند.
این توانایی، مشابه توانایی خواندن است. درصد کمی از کودکان خودشان یاد میگیرند که چگونه بخوانند، در حالی که تعداد زیادی از آنان نیاز به آموزش رسمی دارند. درصد کوچک دیگری از کودکان (مثلاً با اختلال یادگیری) مهارت را حتی با آموزش در کلاس هم به دست نمیآورند.
بسیاری از والدین و معلمان مهارتهای اجرایی را از طریق آنچه روانشناسان یادگیری تصادفی مینامند، ایجاد میکنند. یعنی آنها فضاهایی با ساختار کم و همراه با مدلها، علامت و نشانههای موقتی فراهم میآورند و این کار چیزی است که برای آموزش لازم میبینند.
البته شاید این کل چیزی است که در زمان گذشته نیاز بوده است، زیرا در گذشته انتظار از کودکان کمتر بود و میزان نظارت و حمایتی که معلمان و والدین میتوانستند داشته باشد، کمتر بود.
امروزه بیشتر کودکان با تکالیفی مواجه میشوند که نیاز به سطوح بالایی از کارکردهای اجرایی دارند و در انجام آنها به مشکل برمیخورند. برای اینکه بتوانیم در این جهان پیچیده زندگی کنیم، باید به رشد مهارتهای اجرایی حساس باشیم.
نیاز است که به کودکانمان آموزش مستقیم بدهیم، یعنی رفتارهای مشکل را تعریف کنیم، رفتارهای هدف را شناسایی و سپس توالی از مراحل را ایجاد و اجرا کنیم، سپس از نزدیک نظارت و بعد به تدریج نشانهها و حمایتها را حذف کنیم.
روشهای طبیعیتری نیز برای آموزش مهارتهای اجرایی وجود دارد که شامل چهارچوب بندی کلامی و بازی میشود. بازیها به جای اینکه کار خاصی را که انجام آن نیاز به مهارتهای خاصی دارد، هدف قرار دهند، رشد مهارتهای اجرایی را به طور کلی تقویت میکنند.
اصل شماره ۳ نیز مرتبط است. که مهارتها را از طریق تغییر شیوه انجام کار آموزش میدهید، با عوامل بیرونی شروع میکنید اما هدف درونی کردن مهارت آموزش داده شده در کار است. بدین ترتیب کودک آن مهارت را برای همیشه با خود دارد و میتواند در آینده برای سایر کارها از آن استفاده کند.
سطح رشدی کودکتان را در نظر بگیرید. ما از کودک ۵ ساله انتظار نداریم که برنامهریزی کند و ناهار مهدکودک خودش را آماده کند. از کودک ۱۰ ساله انتظار نداریم برای اردوی چند روزه تابستانی کیفش را خودش آماده کند و از یک کودک ۱۴ ساله انتظار نداریم که در آپارتمان خودش زندگی کند.
با این وجود در کلینیک، والدین زیادی را میبینیم که انتظارات غیر واقعگرایانهای از سطح استقلال کودک خود دارند.
برای مثال، یک بار با والدینی برخورد کردیم که از دختر ۸ ساله خود انتظار داشتند یادش باشد داروی آسمش را هر روز صبح بردارد. در حالی که بیشتر کودکان حداقل تا پایان دبستان نمیتوانند این کار را به طور مستقل انجام دهند.
همینطور والدین جوانان دبیرستانی به حالت عصبانی پیش ما میآیند، چون که فرزندان آنها برنامهریزی و هدف مشخصی برای ورود به دانشگاه ندارند و آنچه را که باید برای ورود به دانشگاه یا رشتهای خاص انجام دهند، در شرایطی که طبیعی است حتی در دانشگاه نوجوانان یا جوانان به کمک والدین، مشاوران و غیره نیاز داشته باشند.
دانستن اینکه در هر سنی انجام چه کارهایی طبیعی است، باعث میشود انتظار خیلی زیادی از کودک نداشته باشید و این اولین قدم در مدیریت ضعیف کارکردهای اجرایی است.
دانستن اینکه چه چیزی برای هر سنی طبیعی است، قسمتی از این فرآیند است. وقتی که مهارتهای کودک شما تأخیر یا نقص دارد، باید در سطح کنونی عملکرد کودکتان مداخله کنید که کودک ۱۲ ساله با رشد طبیعی قادر است اتاقش را با یک برنامه هفتگی مرتب کند.
اگر کودک ۱۲ ساله شما هرگز اتاقش را خودش مرتب نکرده است، پس ساختارها و راهبردهایی که برای بیشتر ۱۲ سالهها مفید است، احتمالاً در رابطه با کودک شما مؤثر نخواهد بود. اگر کودک با همسالانش یا با آنچه که شما از او انتظار دارید، تفاوت دارد؛ لازم است که انتظارات خود را با سطح رشد واقعی کودک هماهنگ کنید.
مجموعههای انتشارات فرزام برای تقویت دقت و تمرکز در کودکان:
مجموعه دقت و تمرکز مناسب برای کودکان 3 تا 5 سال (نسخه چاپی)
مجموعه دقت و تمرکز مناسب برای کودکان 5 تا 7 سال (نسخه چاپی)
مجموعه دقت و تمرکز مناسب برای نوجوانان 8 تا 12 سال (نسخه چاپی)
مرکز آموزشی – توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری ذهن فرزام با برگزاری دورههای بهبود مهارتهای ذهنی (DMS) و دورههای بهبود مهارتهای رفتاری (DBS)، آماده خدمات رسانی به شما والدین گرامی و فرزندان دلبندتان میباشد.