پرورش ذهن فرزام
پرورش ذهن فرزام
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

چرا کودکان دروغ می‌گویند؟

دروغ گویی چیزی است که به نظر می‌رسد بسیاری از خانواده‌ها را دچار اختلال و مشاجره کرده است. اما قبل از هر چیزی مهم این است که آنچه که در پشت پرده دروغ است را بدانیم.

همه دروغ گویی‌ها یکسان نیست. حتی همه “دروغ‌ها” دروغ نیستند. در ادامه رون رشد کودک و علت دروغ گویی در سنین مختلف را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

مرحله رشد:

بچه‌ها با کد اخلاقی متولد نمی‌شوند. این چیزی است که آنها باید خودشان کشف کنند. اغلب بچه‌ها بیشتر وقت‌ها می‌خواهند آن را بفهمند. آنها دریافته‌اند که قوانین اجتماعی وجود دارد.

آنها دائماً بزرگسالان ما را تماشا می‌کنند تا ببینند که چه چیزی باید انجام دهند و چطور می‌بایست مذاکره کنند.

نیاز به حقیقت گویی و توانایی درک مفهوم دروغ گفتن، چیزهایی است که بچه‌ها همراه آنها رشد می‌کنند.

تولد تا 3 سالگی:

از زمان تولد تا 3 سالگی بچه‌ها در یک دنیای بسیار گیج کننده هستند که در آن برای بقای خودشان به بزرگسالان وابسته هستند. اغلب آنچه “دروغ” به نظر می‌رسد، اشتباهات صادقانه یا تلاش برای محافظت از خود و یا تسکین دادن بزرگسالان است.

آنها نشانه‌های خود را از لحن صدای ما می‌گیرند. “آیا شما شیشه را شکستید؟” اگر با خشونت و عصبانیت بگویید احتمالاً پاسخ “من نبودم” را دریافت می‌کنید. “آیا شما کوکی را خوردید؟” “من نبودم! ” البته نه.

بچه‌ها نمی‌خواهند با بزرگسالانی که به آنها وابسته هستند دچار مشکل شوند. لحن عصبانی در سوال بزرگسالان آنها را می‌ترساند. آنها فقط می‌خواهند دوباره احساس امنیت کنند.

3 تا 7 سال:

کودکانی که در سنین 3 تا 7 سال هستند هنوز در حال کشف اختلاف بین تخیل و واقعیت هستند. آنها جهان‌های تخیلی را در بازی‌هایشان تصور می‌کنند. بعضی اوقات روشن نیست آنها کجا تصوراتشان قطع می‌شود و جهان واقعی شروع می‌شود.

ما بزرگ‌ترها هم گاهی در می‌یابیم که چقدر جذاب است و در تخیلاتشان سهیم می‌شویم. بسیاری از ما در تصوراتمان یک میز خالی را برای دوست خیالی کنار گذاشته‌ایم.

جای تعجب نیست که آنها گاهی گیج می‌شوند. ما نمی‌خواهیم خلاقیت آنها را خاموش کنیم، اما ما می‌خواهیم به آنها کمک کنیم تا دریابند چه زمانی برای افسانه‌های طولانی مناسب است و چه زمانی مناسب نیست.

5 تا 10 سال:

از 5 تا 10 سالگی بچه‌ها رفته رفته رشد می‌کنند و معنای اینکه دروغ چیست را متوجه می‌شوند. اگر آنها در خانه و محله و مدرسه‌ای که قوانین روشنی درباره اهمیت راست گویی وجود داشته رشد کرده باشند، پس آن‌ها بهترین کار را برای رعایت آن خواهند کرد. آنها می‌خواهند کودکان بزرگی باشند. آنها می‌خواهند به عنوان بزرگسال تایید شوند. آنها می‌خواهند در کنار حقیقت و عدالت باشند.

بچه‌ها، بچه هستند آنها می‌خواهند یکدیگر و حتی ما را نظارت کنند. آن‌ها کسانی هستند که وقتی کسی دروغ می‌گوید فریاد می‌زنند دروغ گو.. دروغ گو… دشمن خدا است.

10 سال به بالا:

بیش از 10 ساله‌ها، آنها کاملاً خوب می‌دانند وقتی که حقیقت را کشف می‌کنند یا دروغ می‌گویند دلایل دیگری نیز در این مورد وجود دارد که فقط به عنوان درک رشد و تحول است.

اما دلایل دیگری برای دروغ گفتن وجود دارند که در ادامه با هم مرور خواهیم کرد:

مسائل اجتماعی و رشدی با یکدیگر همپوشانی دارند. بچه‌ها که بزرگ‌تر می‌شوند، به احتمال زیاد یکی یا بیشتر از این عوامل و دلایل را دارا هستند. دلایلی چون:

خشم:

گاهی اوقات بچه‌ها بدون تفکر دروغ می‌گویند و پس از آن عمیق‌تر خود را حفاری می‌کنند. مامان با لحن عصبانی می‌گوید: “چه کسی سگ را بیرون برد؟ ” کودک به طور خودکار می‌گوید: ” من نبودم”

او می‌داند که او انجام داده است. شما هم می‌دانید او انجام داد و او هم می‌داند شما می‌دانید او انجام داده است. حالا چه کار می‌کنید؟ “خوب… شاید باد بود که درب را باز کرد. “

حقیقت بیشتر و بیشتر درهم می‌شود. بچه‌ها می‌دانند که درب چطور کار می‌کند اما نمی‌خواهند اعتراف کنند. مادر بیشتر و بیشتر عصبانی است.

اکنون سه مشکل وجود دارد: مسئله اصلی، دروغ، خشم مادر.

ترس:

یک دلیل دیگر دروغ گویی، ترس است. هنگامی که بزرگسالان در زندگی کودک نقش خطرناکی دارند (خشونت آمیز، غیر منطقی و یا غیر مجاز)، بچه‌ها در مورد پیامدهای ناشی از سوءتفاهم که موجب اضطراب در مورد آن می‌شوند، نگران هستند و تلاش می‌کنند تا از آنها اجتناب کنند.

قابل درک است هیچکس فریاد زدن، کتک خوردن، و یا حبس در یک محیط بسته بودن را دوست ندارد.

برای خروج از انجام کاری که آنها نمی‌خواهند، انجام دهند:

پدری می‌گوید: “آیا شما تکالیف ریاضی خود را انجام داده‌اید؟"

پسر می‌گوید: “بله… بله… وقتی من امروز به خانه آمدم تکالیفم را انجام دادم”

پسر از ریاضی متنفر است. او ریاضی را دوست ندارد. احساسی مانند شکست دارد، چرا که او آن را درک نمی‌کند. پسر نمی‌خواهد با آن مبارزه کند. بهتر است که “دروغ” بگوید. امیدوارم کلاس ریاضی فردا قبل از شروع کلاس پر از آب شود و از بین برود، بنابراین او مجبور نیست با آن برخورد کند.

به لحاظ اجتماعی درک نمی‌کند که برای دروغ گفتن چه زمانی مناسب یا نامناسب است:

این یک سوال فرمولی است: “چطوری؟ ” جواب فرمول “خوب” است.

اما اگر خوب نبودید؟ آیا دروغ گفتید؟

وقتی کسی از یک دوست می‌پرسد ” ژاکت جدید من را دوست دارید؟ “؛ “آیا شما فکر می‌کنید من موفق می‌شوم تیم را ایجاد کنم؟ “

– آنها لزوماً به دنبال پاسخ صادقانه نیستند. چگونه کودک باید این را درک کند؟ با افزایش اطلاعات و آموزش صحیح باید این موارد را بیاموزد.

محدودیت‌های والدین که خیلی سختگیرانه است:

هنگامی است که پدر و مادر به نوجوانان اجازه نمی‌دهند استقلالشان را به دست آورند، وضعیتی را ایجاد می‌کنند که بچه‌ها احساس می‌کنند که به دام افتاده‌اند. می‌دانند اگر حقیقت را بگویند آنها نمی‌توانند کارهای عادی و معمولی نوجوانی راا نجام دهند. پس با شیوه فرزند پروری اشتباه و سختگیری‌های شدید در امر تربیت باعث می‌شوید او دروغ بگوید……

کودکان نگاه می‌کنند و تقلید می‌کنند:

اگر والدین از تبعیت قانون سرپیچی کنند، سخت است که یک نوجوان را به رانندگی در حد سرعت مجاز آموزش دهیم.

هنگامی که یک پدر و مادر در مورد تقلب در مالیات بر درآمد خود و یا یک فرم کمک مالی متوسل می‌شوند، به بچه‌ها می‌گوید که تا زمانی که گرفتار نشوید دروغ نمی‌گویید، پس اجتناب ناپذیر است که آنها آنچه را که در خانه مشاهده کرده‌اند، آزمایش کنند و اغلب کودکان نیز آنها را امتحان می‌کنند.

و گاهی اوقات، به ندرت نشانه‌ای از بیماری روحی در حال ظهور مانند اختلال رفتاری دروغگویی یا دروغ‌های پاتولوژیک است.

معمولاً علاوه بر دروغ، بیش از یک علامت دیگر هم وجود دارد.

مرکز آموزشی – توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری ذهن فرزام با برگزاری دوره‌های بهبود مهارت‌های رفتاری (DBS) آماده خدمات رسانی به شما والدین گرامی و فرزندان دلبندتان می‌باشد.

دروغ گویی در کودکانصداقت و راست گوییپرورش صحیح کودکدروغپرورش ذهن فرزام
مرکز پرورش ذهن فرزام با 10 سال سابقه در حوزه پرورش ذهن کودک، توسعه‌ی مهارت‌های رفتاری و اختلالات یادگیری می‌باشد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید