فرصت ها و چالشهای افزایش مالیات در سال 1404 و پیش بینی درآمد 170 همت مالیات دولت
مالیات به عنوان یکی از مهمترین منابع درآمدی دولتها، نقش کلیدی در تأمین هزینههای عمومی و اجرای برنامههای توسعهای ایفا میکند. در سال 1404، با توجه به شرایط اقتصادی کشور و نیاز به تأمین مالی پروژههای زیرساختی و خدمات عمومی، افزایش مالیات به عنوان یکی از راهکارهای دولت مطرح شده است.
اکنون در موقعیت خاص خاورمیانه که چالش های منطقه و فرامنطقه ای یکی پس از دیگر ظاهر میگردند به جراعت میتوان گفت سال 1404 سال استثنایی برای ایران و دولت مردان ایران است و نشانه های این چالش ها تغییر رویکرد نظام مالی و حکمرانی ایرانی به مالیات خود را در بودجه 1404 به وضوح نشان می دهد، افزایش درآمد دولت از محل مالیات به رقم شگفت انگیز 170 همت و افزایش 40 درصدی این رقم نسبت به سال 1403
برای درک بهترین این پیش بینی باید بدانیم که کل درآمد دولت از فروش نفت و معیانات گازی کشور که در مقام اول درآمدی کشور ظاهر شده معادل 220 همت است و مقام دوم درآمدی کشور با تفاوت 40 همت در اختیار درآمد مالیاتی خواهد بود.
این افزایش و سازکارهای که سال ها دولت مردان، وزارت اتصاد و دارایی و بانک مرکزی در تلاش برای ایجاد زیرساخت آن بودند عملا در سال 1404 موجب بروز فرصت ها و چالش های متفاوتی پیش رو صاحبین کسب و کار و فعالان حوزه مالی خواهد شد که در ادامه به بررسی این فرصت ها و چالش ها خواهیم پرداخت.
دلایل افزایش مالیات
تأمین هزینههای عمومی: یکی از اصلیترین دلایل افزایش مالیات، تأمین هزینههای عمومی دولت است. با توجه به افزایش هزینهها در بخشهای بهداشت، آموزش و زیرساخت، دولت نیاز به منابع مالی بیشتری دارد. به ویژه در دوران پساکرونا، نیاز به تقویت زیرساختهای بهداشتی و آموزشی بیشتر از همیشه احساس میشود.
کاهش وابستگی به نفت: با توجه به نوسانات قیمت نفت و تأثیرات آن بر اقتصاد کشور، دولت به دنبال تنوع بخشیدن به منابع درآمدی خود است. افزایش مالیات میتواند به کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی کمک کند. این موضوع به ویژه در شرایطی که کشور با تحریمهای اقتصادی مواجه است، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تحقق عدالت اجتماعی: یکی از اهداف افزایش مالیات، تحقق عدالت اجتماعی و توزیع عادلانهتر ثروت در جامعه است. با افزایش مالیات بر درآمدهای بالا، دولت میتواند منابع بیشتری برای حمایت از اقشار کمدرآمد فراهم کند. این امر به کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی کمک خواهد کرد.
پیشگیری از بحرانهای اقتصادی: در شرایطی که اقتصاد کشور با بحرانهایی مانند تورم و بیکاری مواجه است، افزایش مالیات میتواند به دولت کمک کند تا منابع مالی لازم برای مقابله با این بحرانها را تأمین کند. این منابع میتوانند در پروژههای اشتغالزا و حمایتی سرمایهگذاری شوند.
تأثیرات افزایش مالیات
تأثیر بر رشد اقتصادی: افزایش مالیات ممکن است در کوتاهمدت تأثیر منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد. کاهش قدرت خرید مردم و کاهش سرمایهگذاریها میتواند به کندی رشد اقتصادی منجر شود. اما در بلندمدت، اگر درآمدهای مالیاتی به درستی صرف پروژههای زیرساختی و خدمات عمومی شود، میتواند به رشد پایدار اقتصادی کمک کند.
تأثیر بر مشاغل: افزایش مالیات بر کسبوکارها ممکن است باعث کاهش اشتغال و افزایش بیکاری شود. کارفرمایان ممکن است به دلیل افزایش هزینهها، از استخدام نیروی کار جدید خودداری کنند. این موضوع به ویژه برای کسبوکارهای کوچک و متوسط که به شدت تحت تأثیر هزینههای مالیاتی قرار دارند، نگرانکننده است.
تأثیر بر درآمد خانوارها: افزایش مالیات میتواند به کاهش درآمد خالص خانوارها منجر شود. این امر ممکن است به کاهش سطح زندگی و افزایش فشار اقتصادی بر خانوادهها منجر شود. به ویژه در شرایطی که هزینههای زندگی به طور مداوم در حال افزایش است، این موضوع میتواند به نارضایتی عمومی منجر شود.
تأثیر بر سرمایهگذاری خارجی: افزایش مالیات ممکن است به کاهش جذابیت کشور برای سرمایهگذاران خارجی منجر شود. در شرایطی که کشورهای دیگر به دنبال جذب سرمایهگذاریهای خارجی هستند، افزایش مالیات میتواند به عنوان یک مانع تلقی شود و در نتیجه، رشد اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
چالشهای افزایش مالیات
مقاومت عمومی: افزایش مالیات معمولاً با مقاومت عمومی مواجه است. مردم ممکن است نسبت به افزایش مالیات احساس نارضایتی کنند و این امر میتواند به نارضایتی اجتماعی منجر شود. دولت باید با شفافیت و ارتباط مؤثر با مردم، زمینه را برای پذیرش این تغییرات فراهم کند.
فرار مالیاتی: افزایش مالیات ممکن است باعث افزایش فرار مالیاتی شود. برخی افراد و کسبوکارها ممکن است به دنبال راههایی برای کاهش مالیات خود باشند که این امر میتواند به کاهش درآمدهای دولت منجر شود. دولت باید با تقویت سیستمهای نظارتی و افزایش شفافیت، از فرار مالیاتی جلوگیری کند.
نیاز به مدیریت کارآمد: افزایش مالیات به تنهایی کافی نیست. دولت باید به مدیریت کارآمد منابع مالی و جلوگیری از فساد توجه کند تا اطمینان حاصل شود که درآمدهای مالیاتی به درستی صرف میشود. این نیاز به ایجاد سیستمهای نظارتی مؤثر و شفافیت در هزینهکرد منابع مالی دارد. همچنین، دولت باید به آموزش و توانمندسازی کارکنان خود در بخشهای مالی و اقتصادی توجه کند تا از بهینهسازی استفاده از منابع مالی اطمینان حاصل شود.
نقش رسانهها و اطلاعرسانی: رسانهها و نهادهای عمومی نقش مهمی در اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به جامعه دارند. دولت باید با همکاری رسانهها، اطلاعات دقیق و شفاف در مورد دلایل و اهداف افزایش مالیات را به مردم ارائه دهد. این کار میتواند به کاهش نارضایتی عمومی و افزایش پذیرش این تغییرات کمک کند.
پیشنهادات برای مدیریت بهتر افزایش مالیات
برنامهریزی دقیق: دولت باید برنامهریزی دقیقی برای افزایش مالیات داشته باشد و مشخص کند که درآمدهای مالیاتی به کدام پروژهها و خدمات عمومی اختصاص خواهد یافت. این شفافیت میتواند به افزایش اعتماد عمومی و پذیرش بیشتر این تغییرات کمک کند.
توسعه مشوقهای مالیاتی: به جای افزایش مالیات به صورت کلی، دولت میتواند مشوقهای مالیاتی برای بخشهای خاصی از اقتصاد، مانند کسبوکارهای کوچک و متوسط، ارائه دهد. این کار میتواند به حفظ اشتغال و تحریک رشد اقتصادی کمک کند.
تقویت نظام مالیاتی: دولت باید به تقویت نظام مالیاتی خود بپردازد و با استفاده از فناوریهای نوین، فرآیندهای مالیاتی را سادهتر و کارآمدتر کند. این کار میتواند به کاهش فرار مالیاتی و افزایش درآمدهای مالیاتی کمک کند.
گفتوگوی اجتماعی: دولت باید با گروههای مختلف اجتماعی، از جمله کارگران، کارفرمایان و نهادهای مدنی، گفتوگوی مستمری داشته باشد. این گفتوگو میتواند به شناسایی نگرانیها و چالشهای مختلف کمک کند و دولت را در تصمیمگیریهای بهتر یاری دهد.
توجه به اقشار آسیبپذیر: در هنگام افزایش مالیات، دولت باید به اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد توجه ویژهای داشته باشد. ارائه تسهیلات مالی و خدمات اجتماعی به این اقشار میتواند به کاهش فشار اقتصادی بر آنها کمک کند.
نتیجهگیری
افزایش مالیات در سال 1404 میتواند به عنوان یک ابزار مؤثر برای تأمین مالی پروژههای عمومی و تحقق عدالت اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، این اقدام نیازمند برنامهریزی دقیق و مدیریت کارآمد است تا از تأثیرات منفی آن بر اقتصاد و جامعه جلوگیری شود. دولت باید با شفافیت و ارتباط مؤثر با مردم، زمینه را برای پذیرش این تغییرات فراهم کند و اطمینان حاصل کند که منابع مالی به درستی و به نفع جامعه استفاده میشود.
در نهایت، موفقیت در افزایش مالیات و استفاده بهینه از درآمدهای مالیاتی بستگی به همکاری و مشارکت همه ذینفعان دارد. از دولت و نهادهای عمومی گرفته تا جامعه مدنی و بخش خصوصی، همه باید در این مسیر همکاری کنند تا به توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی مردم دست یابیم. با توجه به چالشهای پیشرو، تنها با یک رویکرد جامع و همگانی میتوان به نتایج مثبت و پایدار دست یافت.